روز پنجشنبه ۲۷ بهمن و به دنبال فراخوانی که در اعتراض به اعدام محمد حسینی و محمدمهدی کرمی دو جوان مبارزی که در اعتراضات دستگیر و به دست جنایتکاران جمهوری اسلامی به قتل رسیدند، صادرشده بود، تجمعات و اعتراضات خیابانی دردهها شهر کشور برگزار شد. اعدامی که طبق روال همیشگی دادگاههای جمهوری اسلامی هیچگونه جرم ثابتشدهای در پرونده این دو جوان وجود نداشت. اعدامهایی که سابقهای به طول عمر ننگین جمهوری اسلامی دارند. جای شگفتی هم ندارد، اساس و پایه حاکمیت دیکتاتورها با طنابهای دار بر زمین کوبیده شده و با کشتار پیریزی شده است. جز این نمیتواند بقایی داشته باشد.
در پاسخ به فراخوان از ساعت ۶ بعدازظهر پنجشنبه در چندین شهر ازجمله، اصفهان، کرج، رشت، مشهد، ایذه و سنندج مردم با حضور در خیابان، ضمن اعتراض به اعدامها، یاد محمدحسینی و محمدمهدی کرمی را گرامی داشتند. در تهران نیز در چندین منطقه ازجمله نارمک، تهرانپارس، خیابان انقلاب، ستارخان، بلوار فردوس، صادقیه، شهرک اکباتان، خیابان شریعتی، میرداماد مردم با گردهمایی و راهپیمایی اعتراضی با سردادن شعارهای انقلابی ضمن گرامیداشت چهلم این دو جوان مبارز، بار دیگر نشان دادند پیمان اتحاد بین مردم ناگسستنی است و در مقابل اعدام، کشتار و دستگیری فرزندانشان خشمگینتر و قدرتمندتر از همیشه به خیابان خواهند آمد.
معترضین از کنار نیروهای امنیتی شجاعانه عبورمی کنند و قدرت مزدوران را به هیچ میگیرند. نیروهای امنیتی و مزدوران همیشه درصحنه در میدان هفتحوض و خیابانهای اطراف منتهی به میدان هفتحوض نارمک قبل از حضور مردم صفآرایی کرده بودند. مردم از ساعت ۶ در خیابان آیت کمی مانده به هفتحوض تجمع کرده و در مسیر هفتحوض، روبروی مزدوران در پیادهروها و خیابان در مسیر خیابان آیت به تظاهرات ادامه میدادند. شعار غالب مردم در تجمع اعتراضی نارمک “مرگ بر دیکتاتور” و “مرگ بر خامنهای” بود. پس از گستردهتر شدن جمعیت، شعار”فقر فساد گرو نی – میریم تا سرنگونی”،” امسال سال خونه- سید علی سرنگونه”، “امسال میده کشته سپاه- مرگ بر کل نظام” و زندانی سیاسی آزاد باید گردد در خیابان طنینانداز شد. همزمان با سردادن شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد صدای شلیک چند تیر هوایی به گوش رسید. مزدوران در حاشیه خیابان به دنبال مردم حرکت میکردند. ماشینها با زدن بوق ممتد از مردم حمایت کردند.
نکته قابلتوجه در تجمع اعتراضی مردم در نارمک حضور بزرگسالان در بین جمعیت بود. دیگر دختران و پسران جوان در خیابان تنها نبودند و میانسالان و حتی سنین بالای پنجاه سال هم در کنار جوانان شعارمی دادند. مغازهداران و کسبه با بیرون آمدن از مغازهها و تکرار شعارها حتی درمواردی با دست زدن و نگاههای تحسینآمیز مردم را همراهی میکردند. ساعت از ده شب گذشته بود با توجه به سرمای هوا، هنوز مردم باشعارهایی از قبیل “مرگ بر کل نظام” تکلیف جیرهخواران ریزودرشت حاکمیت را روشن میکردند.
خیابان به دانشکده بزرگی تبدیلشده است. دانشآموختگان این دانشکده کارگران و مردم زحمت کشی هستند که درسهای مبارزه را میآموزند. تجربیات این چندماهه را در برخوردهای متهورانه و خردمندانهتر، در اتحاد و همبستگی ژرف مردم از درد مشترک زندگی در زیرخط فقر، کشتار، اعدام بهخوبی میتوان دید. یادمان نرود این تجارب را کنار هم در خیابان کسب کردهایم. در خیابان بمانیم.
۲۸ بهمن ۱۴۰۱
یک شاهد عینی
نظرات شما