رفقای سازمان فدائیان اقلیت ،سال نو بر شما و همه کارگران و زحمتکشان، اقشار اجتماعی،زنان،مردان،جوانان، دانشجویان و دانش آموزان مبارک باد. ما، سال نو را به کوری چشم رژیم جمهوری اسلامی به کلیه آحاد جامعه، به فعالین عرصه مبارزه برابری خواهی، به کمونیستها، سوسیالیستها ، به دمکرات انقلابیها مبارک باد میگوییم.
رفقا! فقر، گرانی، ناتوانی در تأمین نیازهای معیشتی حداقلی روزانه، خشم و نفرت عمومی تودهها را برانگیخته، ما،در حالی با سال نو روبرو میشویم که خانوادهای زیادی در غم از دست دادن یکی از اعضای زن و مرد جوان خانواده خود هستند که رژیم ضدانقلابی جمهوری اسلامی، درنهایت تبهکاری، جان آنان را گرفت. بسیاری از افراد خانوادهها نقص عضو و شکنجه شدند، خانوادههای زیادی هستند که یکی از اعضای آنان در زندان است. تا زمانی که رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی همچنان در قدرت باشد، ما رنگ خوش زندگی و شادی را نخواهیم دید.عید ما زمانی است که از زیر سلطه حاکمیت سرمایهداری رهایی پیدا کنیم. ما تا برپائی جامعه سوسیالیستی، در جبهه کار و زحمت، همراه طبقه کارگر، اقشار زحمتکش، تودههای ستمدیده و استثمارشده، دوشبهدوش شما و همه پیکارگران انقلابی کمونیست برای برچیدن سلطه و مناسبات ضد انسانی نظام سرمایهداری خواهیم جنگید.
سالی را که پشت سر گذاشتیم، سالی سرشار از پراتیک اجتماعی و تحرک در مبارزه بود. سالی که آشکارا جامعه ما و تودههای ستمدیده دریک موقعیت انقلابی نیمی از سال را در خیابان و در عرصه نبرد طبقاتی در جنگ با رژیم بودند.سالی که افقهای روشنی از مبارزه و چشمانداز سرنگونی پدیدار گشت. سالی که چشمانداز مبارزات تودهای فراتر از نفی ساختار موجود پیش رفت و تودهها بارو دررویی با رژیم در جنگ داخلی و نبرد خیابانی برای رسیدن به یک جامعه دمکراتیک، برابر و آزاد پیش رفتند. منتها واقعیتهای اجتماعی چیزهای دیگری نیز به ما میگویند، اگرچه در سال گذشته ،مبارزات تودهای چشمانداز یک جامعه بهتری بر روی ما گشود،اما، با افت مبارزه روبرو شدیم که ناشی از شدت عمل رژیم ازیکطرف ، وعدم گسترش خیزش و عمومی نشدن آن از طرف دیگر بود. تودههای زن و مرد جوانی که کمتر پوشش تشکیلاتی داشتند و بیشتر متکی به اراده و دادههای فردی خودشان بودند که در بستر زندگی تلخ و رنج بار در جمهوری اسلامی کسب کرده بودند، به مبارزه، مقاومت و پایداری پرداختند. اما حقیقتی که در مسیر مبارزه با آن روبرو شدیم ، دگرگونی و تغییر انقلابی جامعه ، چیزهای دیگری هم لازم داشت که وجود نداشت. تشکیلات! عزم و ارادهای عمومی مبتنی بر یک سازماندهی وسیع سیاسی تشکیلاتی، چیزی که جنبش از آن محروم بود.جامعه پیش از آن بایستی خود را به لحاظ ذهنی مهیا کند و به ابزارهای مبارزاتی خود تجهیز شود.خیزش اگرچه بهنوبه خود بسیار تحسینآمیز و شگفتیآفرین بود،اما نتوانست گسترش وسیع تودهای پیدا کند و به یک حرکت عمومی گسترده تبدیل شود. گسست، پارگی میان بخشهای اجتماعی تودههای مردم در نپیوستن به جنبش که این خود باز برمیگردد به نارسائی در کار تشکیلاتی آموزش تودهای و فقدان تشکل های توده ای که یکی از دلایل عدم موفقیت جنبش انقلابی بود.جنبشهای اجتماعی، بخش دانشجوئی علیرغم تعطیلی دوسهساله ای که از رهگذر کرونا در پشت سر داشت و با توجه به همه محدودیتهای سیاسی که متحمل میشود، در خیزش انقلابی بسیار خوب درخشید، همراه با جنبش زنان، تحسین دوست و دشمن را برانگیختند. هستهها و کمیتههای انقلابی فعال محلات شهرها در کنار جنبش زنان ، با محوریت جنبش دانشجویی، کانون اصلی و موتور خیزش بودند. طبقه کارگر با دخالت خود و با حربه اعتصاب که میتوانست شکل همبستگی عمومی و اطمینان بخشی به خیزش بدهد، به چند علت نتوانست به رسالت تاریخی خود عمل کند.دستگاه سرکوب اطلاعات و امنیت رژیم بهخوبی از نقش طبقه کارگر در دخالت گری و ورود به جنبش اطلاع داشت.رژیم در سال ۵۷ به پشتوانه اعتصاب سراسری کارگران به قدرت رسید. مهار طبقه کارگر در دوره هاشمی رفسنجانی و گره زدن اقتصاد به سرمایهداری جهانی نو لیبرال، بخشی از سیاستهای کلان رژیم در همه دورهها بوده و با جدیت به مرحله اجرا گذاشته شده است. رژیم در نگرانی حرکت کارگران را رصد و در مهار داشت. خیزش انقلابی چشمانتظار ورود طبقه کارگر به مبارزه بود. کارگران صنایع گاز، نفت و پتروشیمی ، کارگران پروژهای که در یک وضعیت بسیار بد زیست- معیشتی و درامد اقتصادی هستند، بهمثابه بخشی از طبقه کارگر دریکی دو نوبت تلاش داشتند آهنگ اعتصاب و دخالت گری انقلابی کنند اما رژیم که بشدت حرکات آنان را رصد و پیگیری میکرد، بهفوریت به سرکوب کارگران پرداخت.
خیزش اجتماعی بشدت نیازمند مشارکت اجتماعی تودههایی بود که با نگرانی جنبش را دنبال میکردند اما تردید داشتند وارد مبارزه شوند. انتظار تودههای عاصی معترض در پیوستن کارگران به خیزش در خیابانها طولانی شد و در توازن قوای نابرابر حرکت تودههای انقلابی رو به کاستی رفت. قلعوقمع کارگران پروژهای، دستگیری و حبس آنان شبیه ضربهای بود که به پشت پا فرود آید. حرکت کارگران دچار تزلزل و ناپایداری شد. کارگران دیگر بخشها به آنان ملحق نشدند. سایه سرکوبی که سالها بر ذهن تودهها سنگینی میکرد همراه با عامل ذهنی سیاسی و نبود تشکلهای تودهای سبب شد تا تودهها در ابعاد وسیع و عمومی به مبارزه وارد نشوند.علیرغم اینکه شرایط اجتماعی تا هماینک و تا حدود زیادی به نفع تودهها بههمخورده،اما،این وضعیت نمیتواند همینطور پایدار باقی بماند. خیزش از شتاب افتاده اما از نفس نیفتاده است. نشانه خشم و نفرت از رژیم در رفتار اعتراضی تودهها همچنان رژیم را باقوت تهدید میکند. عواملی که همچنان و تا زمانی که در عرصه پیکار سیاسی طبقاتی از طرف کارگران آگاه، احزاب و سازمانهای کارگری پاسخ عملی به آنان داده نشود، جنبش انقلابی همچنان ناتوان از تغییر وضع موجود و یک تحول انقلابی خواهد بود. رژیم با فشار جنبش تودهای در بعضی مواضع ناچار به عقبنشینی شده است. نیروهای انقلابی باید با حضور توانای خود این مواضع را به تسخیر خود دربیاورند و فرصت به رژیم برای پسگیری این مواضع را ندهند . در شرایط پیشآمده، با توجه به تجربه خیزش در این چند ماه از کار سازماندهی و کار تشکیلاتی تودهای، ایجاد هستههای فعال سیاسی در محیطهای کار وزندگی کارگران و زحمتکشان تودههای محلات غفلت نشود.جریانات سیاسی قطعاً به اهمیت کمیته های اعتصاب، هستهها و کمیته های مخفی در کارزار خیزش انقلابی واقف شدهاند. چگونه کمیته های اعتصاب و هسته های فعال و چابک سیاسی میتوانند با سازماندهی اعتصاب و دخالت گری سیاسی و مشارکت در پراتیک با جهت دادن اعتراضات و هدایت تودهها، خون در رگهای انقلاب بدوانند و صدای خود را به همهجا برسانند.
در ارتباط با طبقه کارگر به تلاشی بیش ازآنچه تاکنون انجامگرفته نیازهست. طبقه کارگر نیاز به امر آموزش دارد، درزمینهٔ آموزش سیاسی- تئوری و تشکیلاتی خیلی کار نشده است. برای رسیدن و حرکت بهسوی یک جامعه سوسیالیستی، دمکراتیک و برابر، کارگران را باید آموزش داد.علم و دانش مارکسیستی را درمیان کارگران ترویج کرد،آنان را با تجربیات نظری و عملی جنبش کارگری و کمونیستی بینالمللی آشنا کرد. فن تشکیلات سازی و کار تشکیلاتی را باید کارگران فراگیرند. کارگران باید دانش و علم مارکسیستی را بازندگی و فعالیت عملی خود پیوند بزنند. سازمانها و احزاب کارگری و مارکسیستی موظفاند دانش مارکسیستی را در پیوند بازندگی کارگران و همچنین محیط کار، بهطور مرتب تبیین کنند و توضیح بدهند.از آموزش روزانه کارگران در یادگیری فن برخورد با پلیس و فن مخفیکاری تشکیلاتی غفلت نشود.تلاش شود ارتباط با این طبقه ارتقا پیدا کرده و به یک رابطه مستقیم با بخش بیشتری از طبقه کارگر و اقشار زحمتکش بیانجامد.زمینه کار تشکیلاتی نسبت به زمان پیش از خیزش مهسا بسیار مساعدتر شده است. برای ایجاد و تکثیر کمیته های اعتصاب و سازماندهی اعتصابات سراسری کارگری، بیش از پیش باید نیرو گذاشت. بخشهای زیادی از نیروهای اجتماعی درگیر فعالیت سیاسی شدهاند که بهنوبه خود باعث تقویت جنبش و فعالیت آگاهانه برای خود شدهاند. دهها فاکتور بیش ازآنچه اشاره شد در آمادگی طبقه کارگر برای اعتصابات سراسری ، اعتصاب عمومی سیاسی و خیزش نهانی کارگران عمل میکند که باید فعالین و پیشروان و احزاب و سازمانهای کارگری پاسخ مشخص به آنها بدهند تا طبقه کارگر بتواند تمامقد به رهبری انقلاب برخیزد.ما امیدواریم که در سال جدید با برنامههای بهتر و عملیتر در تلاش مبارزاتی خود و در پیوند با مبارزات اجتماعی بخصوص در ارتباط با طبقه کارگر قرار بگیریم تا بتوانیم با انسجامی برگرفته از یک نظم تشکیلاتی محکم در تحقق اهداف نهائی جنبش طبقه کارگر، سرنگونی انقلابی رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی و ایجاد جامعهای نو و سوسیالیستی گامهای نهائی خود را برداریم.
زندهباد انقلاب! زندهباد سوسیالیسم!
نابود باد سرمایهداری
فعالان کارگری جنوب.
۱۴۰۱/۱۲/۲۶
کار، نان، آزادی- حکومت شورایی
نظرات شما