مراسم اول ماه مه امسال در شرایطی متفاوت و به شکل متفاوتی نسبت به آنچه در سال گذشته شاهد بودیم برگزار شد. اول ماه مه امسال در برخی زمینهها با پیشرفتها و رویدادهای بیسابقهای همراه بود و در برخی زمینههای دیگر متأسفانه اینطور نبود، به این معنا که نهفقط با پیشرفتی همراه نبود، بلکه نسبت به سال قبل ( و سالهای قبلتر) حتی پس رفت داشت.
اول ماه مه در شرایطی برگزار شد که ارتجاع اسلامی حاکم و نهادهای امنیتی و سرکوب آن، مطابق روال سالهای گذشته و حتی شدیدتر از آن، در آستانه روز کارگر، یورش گستردهای را علیه فعالان کارگری و سیاسی آغاز نمود و شمار زیادی از فعالان کارگری و سیاسی را احضار و بازداشت کرد. در تهران جمعی از فعالان کارگری و فعالان سیاسی از آشنایان و دوستان محمد حبیبی که در زندان است، روز ۸ اردیبهشت به دیدار همسر ایشان رفته بودند که نیروهای اطلاعاتی رژیم به خانه حبیبی یورش بردند و جملگی حاضرین را بازداشت و روانه زندان نمودند. تعدادی از این فعالان کماکان در زندان به سر میبرند.سه تن از اعضای فعال سندیکای کارگران شرکت واحد؛ رضا شهابی، داود رضوی و حسن سعیدی کماکان در زندان هستند.سال گذشته مزدوران سرکوبگر رژیم یک روز قبل از اول ماه مه به منزل حسن سعیدی یورش بردند که او را دستگیر کنند که در خانه نبود اما فردای آن روز یعنی اول ماه مه او را بازداشت کردند.امسال نیز عطا باباجانی یکی از اعضای قدیمی سندیکای کارگران شرکت واحد و بازرس این سندیکا صبح روز ۱۱ اردیبهشت، روز جهانی کارگر، بازداشت شد. ماجرا به این شکل بود که ابتدا نیروهای اطلاعاتی، راه را بر ماشین این کارگر که همسر و فرزندانش نیز همراه وی بودند میبندند، بعد هم به خانهاش میریزند و تفتیش میکنند و بالاخره این کارگر را با خود میبرند و زندانی میکنند که البته چند روز بعد ( ۱۳ اردیبهشت) آزاد شد.علاوه بر تهران، در سنندج و برخی شهرهای دیگر استان کردستان و سایر استانها نیز تهدیدها و احضار و بازداشت فعالان کارگری و فعالان سیاسی ادامه داشت.ارتجاع حاکم هر کس را که فکر میکرد ممکن است با اول ماه مه و برگزاری مراسم به این مناسبت، مستقیم یا غیرمستقیم ارتباط داشته باشد، برای جلوگیری از هرگونه اقدام مستقل کارگری در این روز، احضار و بازداشت و مورد بازجویی و ارعاب قرارداد.
صرفنظر از تشدید سرکوب و احضار و بازداشت فعالان سیاسی و کارگری، موضوع بسیار مهم دیگری که در ارتباط با اول ماه مه امسال باید به آن اشاره نمود این واقعیت است که امسال یک تصمیم جمعی و یک حرکت جمعی از سوی فعالان و تشکلهای کارگری وجود نداشت. سال گذشته سندیکای کارگران شرکت واحد همراه با چند تشکل دیگر بیانیه مشترکی به مناسبت اول ماه مه صادر نموده و فراخوان تجمع در این روز داده بودند.علاوه براین، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان که تشکیلات سراسری معلمان است، با صدور اطلاعیهای از بیانیه مشترک و فراخوان سندیکای کارگران شرکت واحد و چند تشکل دیگر، حمایت کرد و درعینحال خود این “شورا” نیز برای روز ۱۱ اردیبهشت یعنی روز کارگر فراخوان تجمع داد.شورای هماهنگی بهجای ۱۲ اردیبهشت که روز معلم است، در حمایت و همبستگی با کارگران، برای روز یازده اردیبهشت اعلام تجمع کرد.بدین ترتیب در اول ماه مه، یک اقدام و رزم مشترک در سطح سراسری و یک اتحاد عمل واقعی در کف خیابان شکل گرفت که تأثیرات مثبتی در کل فضای سیاسی جامعه و تقویت روحیه همکاری میان کارگران و زحمتکشان برجای گذاشت.امسال اما متأسفانه از هیچکدام از اینها خبری نبود. نه از آن بیانیه مشترک سندیکای کارگران شرکت واحد و چند تشکل دیگر خبری بود ، نه از سازماندهی اقدام مشترک در اول ماه مه و نه از ابتکار عمل شورای هماهنگی در حمایت از کارگران و شکلدهی به یک اتحاد عمل واقعی.
البته بیانیههای جداجدا و درمواردی با چند امضا صادر شد و حتی یک قطعنامه با ۱۵ امضا نیز انتشار یافت. اما ازآنجاکه تشکلهای امضاکننده عموماً فاقد یک پایگاه ولو نسبی تودهای هستند و به چند فعال کارگری و سیاسی خلاصه میشوند نمیتوانست منشأ یک اقدام عملی مشترک یا اتحاد در عمل باشد و نبود.بسیاری از این تشکلها نهفقط از انجام یک اقدام و حرکت عملی مشترک در روز اول ماه مه غافل شدند، بلکه حتی در قبال اعتصاب بزرگ و سراسری کارگران پروژهای نیز تا مدتی سکوت اختیار کردند. سندیکای کارگران شرکت واحد یعنی تشکلی که به اتحاد عملها اعتبار میبخشید غایب بود.سندیکای کارگران شرکت واحد، یک تشکل واقعی و مستقل کارگری است. البته تا آنجا که در زیر حکومت سرنیزه و ضد آزادیهای سیاسی میتوان تشکلی ایجاد کرد. علیرغم سیاستهای سرکوبگرانه و تلاش مستمر ارتجاع حاکم برای نابودی کامل این سندیکا، اما سندیکای کارگران شرکت واحد پس از بازگشایی در سال ۱۳۸۴ به حیات خود ادامه داده است. این سندیکا گرچه هزینههای سنگینی را متحمل شده و دستگاه سرکوب رژیم، عملاً مانع فعالیت آزادانه و ارتباط ارگانیک و گسترده سندیکا با بدنه کارگری شرکت واحد شده، اما در بین کارگران این شرکت و حتی برخی کارگران دیگر از اعتبار خوبی برخوردار بوده است. این تشکل مستقل کارگری برخلاف سایر تشکلهایی که تشکل کارگری خوانده میشوند اما درواقع تشکلهای چندنفره فعالان کارگری و سیاسی و فاقد بدنه کارگری هستند، قادر به سازماندهی اقدام مشخص عملی و سازماندهی تجمعات کارگری و اعتصابات بزرگ بوده است که در این زمینه میتوان از دو اعتصاب بسیار بزرگ در زمستان سال ۸۴ و اعتصاب و تجمع بزرگ اردیبهشت سال گذشته یادکرد. بنابراین بدون حضور این سندیکا، سایر تشکلها نمیتوانند مستقلاً یک تجمع اعتراضی حتی ۴۰۰ – ۳۰۰ را سازمان دهند. البته تشکل مستقلی که در سال ۹۷ از درون مبارزات کارگران مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفتتپه متولد شد و دهها اعتصاب و تجمع و راهپیمایی بزرگ را سازمان داده است و وارد اتحاد عملهایی ازایندست نشده از این قاعده مستثناست. درهرحال تجمعات، همکاریها و تحرکات ویژه اول ماه مه که میبایستی تقویتکننده اتحاد و همبستگی کارگری در روز کارگر باشد،امسال متأسفانه دچار پس رفت شد.
اما علیرغم تمام سرکوبها و بهرغم این پس رفت آشکار، کارگران ایران امسال نیز در اشکال گوناگونی اول ماه مه را گرامی داشتند و مراسمهایی نیز به این مناسبت برگزار کردند. در پتروشیمی قشم جمعی از کارگران روزمزد با تهیه شعارنوشتههایی در گرامی داشت اول ماه مه و سخنان کوتاه یکی از کارگران، در همین روز تجمعی برگزار کردند.در پتروشیمی ایلام کارگران در همین روز تجمع اعتراضی داشتند و کار را تعطیل کردند. در مریوان، کامیاران،سقز و برخی شهرهای دیگر کردستان، کارگران ساختمانی تجمعها و مراسمهای گوناگونی به مناسبت اول ماه مه برگزار کردند. در شهر رشت نیز روز ۱۵ اردیبهشت مراسمی به مناسبت اول ماه مه برگزار شد. در این مراسم که تعدادی از کارگران و بازنشستگان همراه خانوادههای خود و نیز جمعی از فعالان کارگری، زنان و دانشجویان حضور داشتند، سخنانی در مورد پیشینه اول ماه مه، مشکلات کارگران و معضلات اجتماعی ایراد شد. ادامه این مراسم که به ابتکار “کمیته برگزاری مراسم اول ماه مه- گیلان” برگزار شد با شعرخوانی همراه بود و سپس چند تن از حاضرین در مورد کارخانگی، پاکسازی آموزش و پروش و نقش طبقه کارگر در جنبشهای اخیر سخنرانی کردند. در برخی شهرهای دیگر و همچنین در هفتتپه، به مناسبت اول ماه مه، کارگران اقدام به پخش شیرینی کردند.مراسمهای دیگری نیز توسط دانشجویان، فعالان صنفی و سیاسی و مدنی در برخی شهرها چه در محیطهای دربسته چه بیرون از شهرها نیز برگزار شد.
اما موضوع بسیار مهم در اول ماه مه امسال که درعینحال پدیده جدیدی هم هست، اعتصاب گسترده و سراسری و تعطیل کار در پروژههای نفت و گاز و پتروشیمی است. اگر این موضوع را فرض بگیریم که یکی از مشخصههای مهم اول ماه مه، خواباندن چرخهای تولید و تعطیل کار است، اعتصاب گسترده کارگران پروژهای، خصوصیت و حالت خاصی به اول ماه مه امسال بخشید و آن را برجسته کرد چراکه کار در روز اول ماه مه در مقیاس بزرگی و در بیش از ۱۱۰ کارگاه و شرکت نفت و گاز و پتروشیمی تعطیل شد.گرچه سال گذشت نیز در مقیاس کوچکتری شاهد این پدیده بودیم، اما اول ماه مه امسال قابلمقایسه با سال قبل نبود و تعطیل کار، ابعاد بسی گسترده داشت. کارگران پروژهای از همان روز اولی که اعتصاب سراسری خود را در اول اردیبهشت آغاز کردند، بر تصمیم خود به ادامه اعتصاب و تعطیل کارها در روز اول ماه مه روز جهانی کارگر نیز تأکید داشتند و این تصمیم را عملی کردند.
ویژگی دیگر اول ماه مه امسال، حضور کارگران بازنشسته و تظاهرات خیابانی در روز اول ماه مه بود. بازنشستگان تأمین اجتماعی مدتهاست که روزهای یکشنبه تجمعات اعتراضی خیابانی دارند. این بار علاوه بر یکشنبه، روز دوشنبه اول ماه مه نیز در چندین شهر ازجمله کرمان، کرمانشاه، ساری، رشت و شهرهای جنوب وارد خیابان شدند. کارگران بازنشسته در اهواز و شوش درحالیکه شعارنوشتههای بزرگی را که در گرامی داشت اول ماه مه تهیهکرده بودند با خود حمل میکردند، دست به تظاهرات و راهپیمایی زدند.بدین ترتیب بازنشستگان تأمین اجتماعی صفحه جدیدی در تاریخ مبارزات درخشان و مستمر خویش گشودند. در شهر شوش علی نجاتی و فریدون نیکو فرد دو تن از کارگران بازنشسته هفتتپه، در جمع بازنشستگان در مورد اول ماه مه و مشکلات کارگران و بازنشستگان سخنرانی کردند.
در اول ماه مه امسال اگرچه در سایه غفلت آشکار برخی تشکلها هیچ اقدامی در سطح سراسری که شایسته این روز باشد و هیچ اتحاد عملی صورت نگرفت و در مقایسه با سال گذشته دچار پس رفت شد در عوض اما کارگران پروژهای نفت و گاز و پتروشیمی و کارگران بازنشسته، آفریننده صحنههای بیمانندی بودند که بیشک در تاریخ مبارزات طبقه کارگر ثبت خواهد شد.
نظرات شما