بیش از ۱۵ ماه از بازداشت و حبس مجدد رضا شهابی و حسن سعیدی دو عضو برجسته سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و ۱۱ ماه از بازداشت داود رضوی عضو دیگر این سندیکا میگذرد. سندیکای کارگران شرکت واحد و فعالان آن طی دو سال اخیر تحت شدیدترین فشارهای پلیسی و تهدیدات امنیتی قرار داشته و از همه سو در محاصره دستگاه سرکوب و سازمان اطلاعات رژیم بودهاند. ارتجاع حاکم برای تعطیل کامل فعالیتهای سندیکا و قلعوقمع و برچیدن آن به هر وسیلهای چنگ زده و در این راه از هیچ اقدام جنایتکارانهای نیز فروگذار نبوده است.
رضا شهابی در بیست و دوم و حسن سعیدی بیست و هشتم اردیبهشت سال ۱۴۰۱ بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شدند. این دو کارگر و فعال سندیکایی که با یک برنامه از پیش طراحیشده و سناریوی قلابی وزارت اطلاعات رژیم بازداشت شدند، از همان لحظات اولیه دستگیری برای اقرار و اعترافات اجباری، زیر بازجوییهای مکرر و طولانی و شکنجههای جسمی و روانی قرار گرفتند. چند ماه بعد داود رضوی نیز در ۵ مهر ۱۴۰۱ بازداشت و به همین بند و زندان منتقل شد. ارتجاع حاکم و دستگاه اطلاعاتی و سرکوب آن در طی این دوره نهفقط بدترین شرایط را در زندان براین کارگران تحمیل نمودند و از مرخصی و معالجه این کارگران که به بیماریهای مختلفی مبتلا شدهاند ممانعت به عملآوردهاند، بلکه برای شکستن و تسلیم آنها، خانوادهها را نیز به اشکال مختلف مورد آزار و تهدید قرار داده و به قطع ملاقات حضوری و کابینی، بیخبری از وضعیت زندانیان و حتی قطع تماسهای تلفنی متوسل شدهاند. رضا شهابی و حسن سعیدی در اعتراض به بازداشت خویش ، شرایط زندان، اتهامات بیپایه و افتراهای دستگاه اطلاعاتی و امنیتی به اعتصاب غذای چند دهروزه روی آوردند. رضا شهابی که در اثر ضرب و شتم مزدوران سرکوبگر رژیم در حین بازداشت قبلی در خرداد ۸۹ و نیز در دوران حبس ۶ ساله خسارتهای جسمی زیادی متحمل شده و از ناحیه گردن و مهرههای کمر آسیب جدی دیده و مجبور به عمل جراحی شد، در دوره بازداشت ۱۵ ماهه اخیر نیز از هرگونه امکان معالجه محروم بوده است. درد شدید در ناحیه کمر و گردن، مدت هاست رضا شهابی را آزار می دهد. بهطوریکه دست چپ و انگشتانش دچار بیحسی میشود. بیماریهای رضا شهابی در این دوره بسی تشدید شده و سلامتی او آشکارا و بهطورجدی به خطر افتاده و نیاز به عمل فوری جراحی دارد. باوجوداینکه بر اساس دستور پزشک معالجش آذرماه سال گذشته بایستی مورد عمل جراحی قرار میگرفت اما به دلیل ندادن مرخصی پزشکی، عمل جراحی این کارگر زندانی به عقبافتاده است. مطابق اطلاعیه سندیکا مورخ اول شهریور، پرونده پزشکی رضا شهابی مجدداً به کمیسیون پزشکی ارجاع شده و پزشک معالج تأکید داشته که عمل جراحی میبایستی سال گذشته انجام میشده و مجدداً تأکید نموده رضا شهابی حتماً نیاز به عمل جراحی دارد. باوجوداین، تا این لحظه از دادن مرخصی پزشکی به رضا شهابی طفره رفتهاند.
رضا شهابی دوباره به ۶ سال حبس محکومشده است. حسن سعیدی نیز تحت شکنجه و فشارهای مشابه قرارگرفته او نیز به ۶ سال حبس محکومشده است. داود رضوی نیز تقریباً وضعیت مشابهی دارد و با توجه به بازجوئیهای مکرر و فرسایشی و شکنجههای جسمی و روانی، نگهداری طولانیمدت در انفرادی با چراغ روشن شبانهروزی، به بیماری گوارشی و خونریزی معده، بیماری استخوان و بیماریهای چشمی مبتلا شده است.
در پروژه سناریوسازی وزارت اطلاعات علاوه بر رضا شهابی و حسن سعیدی، آنیشا اسداللهی فعال کارگری و مترجم سندیکای کارگران شرکت واحد، کیوان مهتدی فعال کارگری و عضو کانون نویسندگان ایران نیز حضور دارند که به ترتیب ۵ سال و ۶ سال حبس گرفتهاند. افزون براین، ۶ معلم آگاه و مبارز، جعفر ابراهیمی، رسول بداقی، اسکندر لطفی، شعبان محمدی،مسعود نیکخواه و محمد حبیبی- که از زندان آزادشده است- همگی از فعالان تشکلهای مستقل معلمان یا عضو شورای هماهنگی فرهنگیان کشور و اجزاء سناریوی قلابی دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم هستند که یا در زنداناند و یا تحت پیگرد و محاکمه در بی دادگاه .
همراه با این تعرض آشکار ارتجاع حاکم علیه سندیکای کارگران شرکت واحد و فعالان آن که اساساً برای جلوگیری از فعالیت متشکل سندیکا و قلعوقمع نهایی این تشکل مستقل کارگری در رأس استراتژی وزارت اطلاعات قرار گرفت، مدیریت شرکت واحد نیز در غیاب فعالیت گسترده و میدانی این فعالان و سندیکایی که در این تعرضات آسیبهایی به آن واردشده بود، فرصت را مغتنم شمرده و یورشهایی را علیه رانندگان شرکت واحد سازمان داد. ازجمله این یورشها میتوان به کاهش ساعات اضافه کاری اشاره کرد. به رغم اینکه کارگران از شدت فقر و فشارهای اقتصادی ناگزیر به اضافه کاری هستند، مدیریت شرکت، هفت ساعت از ساعات اضافهکاری کارگران تعمیرگاه و کارکنان در بخش اداری کاسته است . ازموارد دیگر تعرضات مدیریت می توان به قطع سهمیه شیر و کیک پرسنل، واگذاری غیرقانونی اماکن شرکت واحد به شرکتهای خصوصی، تعطیلی فروشگاه تعاونی مصرف با قدمت بیش از ۵۰ سال ، تصرف غیرقانونی اموال سهامداران، هدر دادن شدید منابع مالی و واریز مبالغ هنگفتی به جیب شرکتهای خصوصی در قالب پروژههای بازسازی و یارانه خطوط و امثال اینها اشاره کرد.
بیش از ۱۲۰ نفر از کارگران عضو تعاونی مسکن کارکنان شرکت واحد برای دریافت مسکن درسالهای ۸۹- ۹۰ ثبتنام نموده و مبالغ تعیینشده را مطابق قرارداد پرداخت نمودند. این تعاونی قرار بوده سال ۹۲ خانههای آماده را تحویل اعضا بدهد. اما هیئتمدیره تعاونی مسکن با سوءاستفاده از وجوه دریافتی، درخواست پول بیشتری خارج از قرارداد داشت که رانندگان به این کلاهبرداری تن ندادند. در ادامه، هیئتمدیره تعاونی مسکن با زیر پا گذاشتن قرارداد، واحدهایی را که بنام رانندگان عضو ثبتشده بود، با دریافت پول بیشتر به افراد خارج از شرکت واحد واگذار نموده است.
نمونه دیگر تعرض و تلاش مذبوحانه مدیریت شرکت علیه کارگران شرکت واحد، علم کردن شورای اسلامی است. سالهای قبلتر رانندگان آگاه و سندیکای کارگران شرکت واحد توانسته بودند با آگاه گری، کوششهای مدیریت در این زمینه را خنثی سازند بهنحویکه با تحریم گسترده، انتخابات دور قبل شورای اسلامی باطل اعلام شد. این بار اما مدیرعامل شرکت، کل ماجرای انتخابات شورای اسلامی را در اختیار ” شورای تأمین استان” گذاشته است. گرچه سندیکای کارگران شرکت واحد با صدور اطلاعیه این مداخله آشکار را افشا نموده، اما روشن است که این افشاگری همراه با مبارزات و فعالیت میدانی است که میتواند مؤثرتر و قرین موفقیت گردد.
سندیکای کارگران شرکت واحد و فعالان این سندیکا البته سعی کردهاند در حد امکان این روندها را افشا، کارگران را علیه آن بسیج کنند و اعتراضاتی را نیز در این زمینهها سازمان دهند. برای نمونه در اعتصاب و تجمع دوشنبه ۳۰ مرداد رانندگان قراردادی شیفت صبح سامانه یک اتوبوسرانی که در اعتراض به عدم واریز حقوق کامل مردادماه در محوطه توقفگاه دست به تجمع زدند، سندیکا و برخی فعالان آن نیز نقش کمکی داشتند. مبلغی بین ۳ تا ۵ میلیون از حقوق این رانندگان کسر شده بود. معاون بهرهبرداری سامانه یک با حضور درمیان کارگران وعده داد حقوقها بهطور کامل پرداخت خواهد شد. رانندگان هشدار دادند در صورت عدم پرداخت تمام و کمال حقوق، اعتراض و اعتصاب را از سر خواهند گرفت.البته چند روز بعد تعدادی از رانندگان احضار و تهدید به اخراج و اخذ تعهد شدند. بلافاصله سندیکای کارگران شرکت واحد این اقدامات تهدیدآمیز را بهشدت محکوم نمود و از رانندگان دعوت نمود به این تعهدات غیرقانونی تن ندهند.
کانال تلگرامی سندیکای کارگران شرکت واحد اخیراً با راهاندازی ستونی تحت عنوان “پیام همکار” تمام معضلات و مشکلات ریزودرشت و خواستهای صنفی کارگران شرکت واحد را از نزدیک دنبال میکند و ضمن ارائه رهنمودها و راهکارهای لازم، کارگران همه بخشهای شرکت واحد را به اتحاد و همگرایی تشویق و سعی میکند با استفاده از این شیوه نیز حضور سندیکا درمیان کارگران و مداخله فعال آن را در تمام اموری که به کارگران شرکت مربوط میشود تقویت نماید. افزون براین، شخص رضا شهابی بهعنوان عضو برجسته سندیکای کارگران شرکت واحد، حتی از درون بند و زندان چه در موضعگیریها و بیانیههای فردی، چه مشترک با دیگر مبارزان و فعالان کارگری، سعی نموده است همدوش کارگران شرکت واحد در کنار آنها و پیشاپیش آنها تا حد ممکن تأثیرگذار باشد و تأثیرگذار نیز بوده است.
این تلاشها و تحرکاتی ازایندست نشاندهنده آن است که ارتجاع حاکم علیرغم تمام سرکوبگریها و ددمنشیهایش نتوانسته هدف شوم خود را جامه عمل پوشد ، سندیکای کارگران شرکت واحد را برچیند یا جلوی تمام فعالیتهای آن را سد کند.
علیرغم این موضوع اما باید اعتراف کرد در شرایط فعلی که جامعه آبستن تحول است این حد از فعالیت و تحرک کافی و یا پاسخگو نیست. خصوصاً اینکه تعرض و تهاجم ارتجاع بسیار شدید و گسترده است و ایستادگی و مقابله وسیع و گسترده را میطلبد.همه کارگران شرکت واحد نیک میدانند که سرکوب شدید و بیرحمانه سندیکا و اقدامات انتقامجویانه علیه فعالان آن، این بار بهطور عمده از اول ماه مه آغاز شد. سال گذشته، در آستان اول ماه مه دهها تن از اعضا و فعالان این سندیکا احضار و بسیاری دیگر از طریق تلفن مورد تهدید واقع شدند. روز دهم اردیبهشت به منزل حسن سعیدی یورش بردند و چون در خانه نبود روز بعد احضارش کردند. بهرغم سرکوب و بازداشت شمار زیادی از کارگران و فعالان کارگری، در روز اول ماه مه برای نخستین بار میان معلمان و کارگران یک اتحاد عمل میدانی شکل گرفت که تأثیرات مهمی بر اتحاد کارگران و زحمتکشان در عرصه تمام جامعه برجای گذاشت و رژیم ارتجاعی حاکم را بهشدت عصبانی کرد.
دو هفته بعد، اعتصاب بزرگی در شرکت واحد بر پاشد. بعد از اعتصاب و تجمع باشکوه رانندگان شرکت واحد در روزهای ۲۶ و ۲۷ اردیبهشت که تمام حملونقل مسافر اتوبوسهای شهری را به تعطیلی کشاند و اختلال جدی و فلجکننده ترافیکی در شهر تهران ایجاد نمود، وحشت رژیم از تحرکات و اعتصابات کارگری و سندیکای کارگران شرکت واحد بیشازپیش تشدید شد. تمام ترفندهای حکومتی برای شکستن اعتصاب ناکام ماند. اعتصاب یکپارچه کارگران شر کت واحد برای افزایش دستمزد تا پیروزی ادامه یافت.
این رخدادها آنهم بر متن شرایط حساس و متحول جامعه که میتوانست شهر تهران را به انفجاری بزرگ بکشاند، رژیم را به وحشت انداخت. ارتجاع حاکم و مدیریت شرکت واحد اگرچه در برابر کارگران مجبور به عقبنشینی شدند و خواست کارگران برای افزایش دستمزد را پذیرفتند اما بلافاصله به بازداشت و حبس کارگران متوسل شدند . ۱۵ تن از کارگران و فعالان سندیکا در همان روزهای ۲۶ و ۲۷ اردیبهشت بازداشت شدند. سندیکای شرکت واحد مورد یورش همهجانبه قرار گرفت.رضا شهابی ۲۲ اردیبهشت، حسن سعیدی ۲۸ اردیبهشت و داود رضوی کمی بعدتر بازداشت و زندانی شدند.
افزون بر کارگران و فعالان کارگری، صدها تن از معلمان نیز احضار و مورد تهدید قرار گرفتند و دهها تن دیگر بازداشت و زندانی شدند. ارتجاع حاکم تهاجم حسابشده و شدیدی را علیه دو تشکل مستقل سازمانده اعتصاب و اعتراض آغاز کرد که تا به امروز ادامه یافته است. پروندهسازیها و فشارهای امنیتی و قضایی را گسترش داد و به سناریوی قلابی و نخنما متوسل شد. تمام تلاشش این بود که از اعتصابات و اعتراضات متشکل در این دو بخش و تسری آن به سایر مراکز جلوگیری کند. ارتجاع هار حاکم به تجربه دریافته بود که قادر به جلوگیری از اعتراض و اعتصاب متشکل نیست مگر آنکه تشکلهای سازمانده را تار و مار کند و یا از طریق بازداشت و حبس فعالان برجسته و اثرگذار این تشکلها به هدف خود برسد. تصورش این بوده که با زدن سر تشکلها، خود تشکل و فعالیت و مبارزه متشکل آنها را نیز از کار خواهد انداخت.
گرچه ارتجاع حاکم نتوانسته به اهداف شوم خود جامه عمل پوشد، اما باید در برابر این توطئه و تلاشهای شوم و مذبوحانه رژیم هوشیار بود و آن را خنثی کرد. نباید به ارتجاع حاکم چنین اجازهای داد که به این تعرضات ادامه دهد و هر زمان اراده کرد، هر فعال کارگری و سندیکایی را بازداشت و زندانی کند. برای آزادی رضا شهابی و سایر فعالان سندیکایی و کارگری و فعالان تشکلهای مستقل معلمان باید بیش از این تلاش کرد. مقدم بر هر چیز کارگران شرکت واحد نباید در برابر تهاجم به سندیکای خود و فعالان این سندیکا سکوت کنند. خود سندیکا و فعالان آن میتوانند و باید با سازماندهی فعالیتهای میدانی و بسیج کارگران شرکت واحد، ضمن دفاع از خواست کارگران، در برابر این تهاجمات محکمتر بایستند و خواهان آزادی بیدرنگ کارگران زندانی شوند. این درست است که ارتجاع حاکم و دستگاه اطلاعاتی آن موانع متعددی را بر سر راه فعالیت سندیکا و فعالان آن قرار داده است، اما سندیکا میتواند دامنه فعالیتهای بینالمللی خود را گسترش دهد و در جلب حمایت افکار عمومی جهان بهویژه کارگران و اتحادیههای کارگری گامهای بزرگتری بردارد. در مقابل اقدامات و نقشههای ضد کارگری و سرکوب گرانه ارتجاع حاکم و وزارت اطلاعات آن باید ایستاد و با آن مقابله کرد. کمونیستها و نیروهای چپ انقلابی نیز به هر نحوی که میتوانند باید از سندیکای مبارز کارگران شرکت واحد و تشکل مستقل و سراسری معلمان دفاع و حمایت کنند و خواهان آزادی کارگران و معلمان زندانی و سایر زندانیان سیاسی شوند. نباید سندیکای مبارز کارگران شرکت واحد و کارگران و فعالان سندیکایی زندانی را تنها گذاشت.
نظرات شما