اعتصابات و تجمعات اعتراضی کارگری پیوسته درحال افزایش است. دامنه فشارهای اقتصادی، معیشتی و اجتماعی چنان بالاگرفته و نارضایتی کارگران تا بدان حد تشدید شده است که اعتراض و تجمع و اعتصاب به امری ناگزیر و روزمره در صنایع و کارخانهها و مؤسسات گوناگون تبدیلشده است.
اعتصاب و اعتراض و تجمعهای خیابانی اگرچه به کنش روزمره زحمتکشان شهر و روستا و تهیدستان جامعه بدل شده اما اعتصابات و تجمعهای کارگری در مرکز ثقل آن قرار دارد. در صنعت نفت و گاز و پتروشیمی بهعنوان مهمترین صنایع کشور، رکوردهای جدیدی از اعتصاب و تجمع پدیدار شده است. در این میان خوزستان و دیگر استانهای جنوبی کشور، به قلب تپندهی جنبش اعتصابی و اعتراضی طبقه کارگر تبدیلشده و کل فضای سیاسی جامعه را تسخیر نموده است.
در صنعت نفت، آرام و قراری دیده نمیشود. اوضاع بهشدت بحرانی و انفجاری است. شرایط غیرقابلتحمل و نارضایتی بسیار شدید است و به تمام بخشها اعم از کارگران و کارکنان رسمی یا غیررسمی به شمول کارگران قرارداد موقت، کارگران ارکان ثالث، کارگران پیمانی و پروژهای و غیره تعمیمیافته است. در صنعت نفت غیر از گروه اندکی از مدیران ردهبالا و وابستگان حکومتی، کسی را پیدا نمیکنید که ناراضی و معترض نباشد. کارگران در صف مقدم اعتراضکنندگاناند. نیمه دوم دیماه مانند نیمه اول آن و مانند ماه قبل و ماههای قبلتر شاهد اعتراضات کارگری گسترده بود که اینجا به چند مورداشاره میکنیم.
صبح روز شنبه ۳۰ دی ۱۴۰۲ صدها تن از کارگران قرارداد موقت صنعت نفت به نمایندگی از دهها هزار تن از همکاران خود، مقابل شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب در شهر اهواز، تجمع اعتراضی برپا کردند. کارگران معترض صنعت نفت با هوشیاری و اتحاد خود، ترفند مزدوران لباس شخصی و حراستی برای جلوگیری از ورود کارگران به داخل شرکت را خنثی نمودند و با حضور در داخل ساختمان شرکت خواستار پاسخگویی مدیران مربوطه شدند.
همزمان با این تجمع که فراخوان آن از قبل صادرشده بود، کارگرانی که نتوانسته بودند در تجمع حضور یابند، در محل کار خود، تجمعات اعتراضی برپا کردند.کارگران شرکت ” پیرا حفاری” نیز با اعلام همبستگی به این تجمع پیوستند.
کارگران قرارداد موقت مدتهاست خواهان اجرای کامل مصوبه دیماه ۱۴۰۰، اصلاح فرمول بهرهوری بر اساس حقوق پایه هر فرد و اصلاح فرمول اضافهکاری مطابق تبصره ماده ۳۶ آئیننامه نظامهای اداری و استخدامی نفت هستند. این کارگران از اول سال جاری تاکنون در چند نوبت دیگر نیز دست به اعتصاب زده و تجمعات اعتراضی برپا کردهاند. در تاریخ ۱۲ مهر ۱۴۰۲ نیز در چند شهر ازجمله اهواز، کنگان، گچساران، عسلویه و ایلام دست به اعتصاب و تجمع زدند. مطابق فراخوان انتشاریافته کارگران قرارداد موقت، تجمع سراسری بزرگ دیگری را ساعت ۱۰ صبح روز ۴ بهمن مقابل وزارت نفت برگزار خواهند نمود.
روز یکشنبه اول بهمن ۱۴۰۲ صدها تن از کارگران ارکان ثالث شاغل در شرکت نفت و گاز گچساران مطابق قرار قبلی دست از کار کشیدند و با تجمع در مقابل دفتر مرکزی این شرکت خواهان رسیدگی به خواستهای خود شدند. در آخرین روز دیماه نیز کارگران “ارکان ثالث ” شاغل در پالایشگاههای ۱،۳،۵،۷،۹ ،۱۰،۱۱ و ۱۲ مجتمع گاز پارس جنوبی دست به اعتصاب و تجمع زدند. این کارگران روز ۲۳ و ۱۶ دیماه نیز مقابل ساختمان اداری شرکت، تجمع اعتراضی برپا کرده بودند.
روز ۲۵ دیماه نیز گروه بزرگی از کارگران “ارکان ثالث” شاغل در شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب در شهر اهواز، تجمع اعتراضی برپا کرده بودند. این کارگران که هفته قبل از آن ( ۱۸ دیماه) نیز تجمع اعتراضی مشابهی برپا نموده بودند، ضمن ابراز حمایت و همبستگی با کارگران مجتمع گاز پارس جنوبی، اعلام کردند تا رسیدن به خواستهای خود، هر هفته دست به اعتراض و تجمع خواهند زد. بازنگری، اصلاح و اجرای طرح طبقهبندی مشاغل، بهرهمندی از بن کارت و نفت کارت و پاداشهای مصوبه وزارت نفت ازجمله خواستهای این گروه بزرگ کارگران صنعت نفت است.
افزون براین تجمعات کارگری، روز شنبه ۲۳ دیماه نیز گروهی از پرسنل نفت استخدامی سال ۹۳ به بعد، مقابل ساختمان ” ستاد مناطق نفتخیز” در اهواز دست به تجمع زدند. این تجمع در اعتراض به تصمیم معاونت منابع انسانی نفت مبنی بر کسر یک گرید معادل ریالی ۵ درصد از حقوق برخی کارکنان استخدامی ۹۳ به بعد بود. ۲۴ دی نیز همزمان با برگزاری نمایشگاه تجهیزات نفتی در اهواز، گروهی از کارگران قرارداد موقت همراه با جمعهایی از شهروندان ناراضی و جوانان بیکار مناطق نفتی “غیزانیه” و ” هویزه” با تجمع در مقابل در ورودی سالن افتتاحیه نمایشگاه، نسبت به عملکرد شرکتهای نفتی درزمینهٔ استخدام و همچنین آلوده سازی هوا، دست به تجمع اعتراضی زدند. شدت اعتراض مردم خشمگین به حدی زیاد بود که “خجسته مهر” مدیرعامل نفت فوراً محل را ترک نمود و به پایتخت بازگشت.
روز ۱۹ دی نیز گروه بزرگی از کارگران پیمانی شرکت دریا ساحل در پالایشگاه گاز طبیعی ال.ان.جی در پارس جنوبی، مقابل پالایشگاه تجمع اعتراضی برپا کردند. این کارگران درب ورودی پالایشگاه را بستند و هشدار دادند هرچه زودتر مطالباتشان بایستی برآورده شود. مدیران شرکت، وحشتزده، وعده مساعد دادند. کارگران هشدار و اولتیماتوم دادند در صورت خلف وعده، دوباره دست به اعتصاب و تجمع خواهند زد.
پیش از آن کارگران شاغل در شرکت پایانهها و مخازن پتروشیمی بندر ماهشهر در اعتراض به پایین بودن دستمزد و عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل، مقابل دفتر مدیریت دست به تجمع زده بودند. ۲۲ دیماه نیز کارگران شرکت “پترو نیرو صبا” واقع در اهواز( از شرکتهای اقماری هلدینگ خلیجفارس) وارد هشتمین روز اعتصاب خود شدند. این کارگران که از ۱۵ دی وارد اعتصاب شده بودند، خواهان پرداخت فوری دستمزدها شدند و علیرغم ورود نیروهای انتظامی به شرکت برای سرکوب و درهم شکستن اعتصاب و علیرغم پروندهسازی برای چند تن از کارگران و حتی اخراج، به اعتصاب خود ادامه دادند.
همزمان با این تجمعات و اعتراضات گسترده کارگران غیررسمی صنعت نفت از نمونه کارگران قرارداد موقت و کارگران ارکان ثالث، تجمعات اعتراضی و روزانه در بخش کارگران و کارکنان رسمی صنعت نفت نیز بهطور منظم ادامه داشته است. تجمعات منظم و برنامهریزیشدهی روزانه که از اوایل مهرماه سال جاری آغازشده بدون وقفه ادامه یافته است.کارکنان رسمی عملیاتی و ستادی شاغل در مناطق نفتخیز جنوب، شرکت نفت مناطق مرکزی، شرکت ملی حفاری، شرکت فلات قاره، جزیره لاوان، خارک، سکوهای نفتی بهرگان، سیری، ابوذر، بهرگان سر ، شرکت بهرهبرداری نفت و گاز آغاجاری، سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی و عسلویه هر هفته بهطور منظم تجمعات اعتراضی روزانهای را سازمان داده و برگزار نمودهاند.
حذف سقف حقوق، اصلاح و افزایش حداقل حقوق کارکنان جدیدالاستخدام ( کف بگیران) ،حذف سقف پاداش سنوات بازنشستگی کارکنان مناطق عملیاتی، فراهم کردن زمینه حذف مالیات کارکنان شاغل در مناطق عملیاتی، پرداخت معوقات اجرای ماده ۱۰ و رعایت دقیق مفاد آن و عدم دستاندازی دولت بر صندوق بازنشستگی کارکنان صنعت نفت ازجمله مهمترین خواستهای کارکنان رسمی صنعت نفت است که البته دولت و وزارت نفت آن تاکنون پاسخ مثبتی به کارکنان رسمی ندادهاند.
مطالبات کارگران غیررسمی از نمونه کارگران قرارداد موقت، کارگران ارکان ثالث، کارگران پیمانی و پروژهای نیز در اساس بیجواب گذاشتهشدهاند.
بیجواب گذاشتن خواستهای کارگران و کارکنان صنعت نفت و مهمتر از آن اقدامات پلیسی و سرکوبگرانه نهادهای امنیتی ازجمله احضارهای مکرر، بازداشت و تهدید و بازجویی از دهها کارگر پیشرو و فعال اعتصاب و حتی اخراج، نتوانسته است خللی در اراده کارگران برای ادامه مبارزه ایجاد کند. درست برعکس، تمام شواهد نشاندهنده این واقعیت است که کارگران بهطورکلی، بهویژه کارگران در صنایعی چون نفت و فولاد و ذوبآهن، پیگیرتر و گستردهتر از قبل وارد یک کارزار جدی مبارزاتی با کارفرمایان چه در بخش خصوصی چه دولتی شدهاند. طرف حساب کارگران در اغلب موارد به یک معنا یا از همان اول و گام نخست دولت است یا در گام بعدی که دولت در حمایت از کارفرمای بخش خصوصی مزدوران مسلح و غیرمسلح خود را برای سرکوب کارگران و قلعوقمع اعتصاب و تجمع به کارخانهها و مؤسسات تولیدی و خدماتی اعزام میکند. بااینهمه، تعدد و تزاید اعتصابات و تجمعهای اعتراضی کارگری در دو هفته اخیر بار دیگر این واقعیت را اثبات میکند که نه کارفرمای بخش خصوصی، نه دولت و نه هیچ نیرویی جلودار رشد فزاینده اعتصابها و تجمعهای کارگری و گسترش جنبش طبقه کارگر نیست.
در همان حال این واقعیت را کسی نمیتواند انکار کند که اجتماعات و اعتصابات کارگری از استمرار و نظم و سازماندهی بهتری برخوردار شدهاند. در صنعت نفت نیز صرفنظر از اعتصابات بزرگ و سراسری هرساله ( از سال ۹۹ تاکنون) اعتصاب و اعتراض همزمان در چند واحد نیز رشد یافته است. حمایت و همبستگی و اتحاد کارگری در صفوف کارگران بهویژه در نفت نیز ارتقا یافته است. توسل ارتجاع حاکم به حربه سرکوب و ارعاب، راه بهجایی نبرده و نمیتواند کارگران را از اعتصاب و تجمع بازدارد.
نباید ازنظر دور داشت که در شرایطی سخن از روند فزاینده اعتصابها و تجمعهای کارگری میکنیم که اعتصاب و تجمع و اعتراض خیابانی در صفوف سایر زحمتکشان نیز همین روند را طی میکند. بازنشستگان تأمین اجتماعی، بازنشستگان کشوری، مخابرات، فولاد، صنعت نفت، و گروههای دیگری از بازنشستگان تقریباً هرروز دست به تجمع و اعتراض و راهپیمایی میزنند. دامنه اعتراضات و تجمعات خیابانی روزبهروز گستردهتر شده و اقشار گوناگونی از زحمتکشان جامعه مانند معلمان، پرستاران و تودههای مردم شهر و روستا با خواستهای گوناگون سیاسی و اقتصادی وارد خیابان شدهاند. پوشیده نیست در شرایطی که بحران حاد سیاسی سرتاپای رژیم و شالودههای نظم حاکم را فراگرفته است، در دورانی که یک حرکت اعتراضی کوچک هرآینه میتواند حریق بزرگی را رقم زند، زمینه تأثیرگذاری و تأثیرپذیری اعتراضات خیابانی گروههای اجتماعی مختلف نیز تا حد زیادی فراهم است. صرفنظر از اینکه در چنین فضایی زمینههای نزدیکی یا پیوند میان مبارزات کارگران و زحمتکشان فراهمتر میشود، چهبسا شعارهای سیاسی یگانهی مبین اهداف سیاسی واحدی نیز از درون این مبارزات سر برآورد و کل جنبش اجتماعی را گام مهمی جلو براند. این اما درهرحال نباید باعث غفلت از اتخاذ تاکتیکهای اخص کارگری شود. این موضوع روشن است مادام که کارگران تاکتیکهای مؤثر مبارزه را اتخاذ نکرده باشند، کارفرمایان و دولت حامی آنها خواستهای کارگران را بیجواب خواهند گذاشت. طبقه کارگر برای عقب راندن طبقه حاکم باید به مهمترین سلاحی که در اختیار دارد متوسل شود. کارگران در بخشها و صنایع و مؤسسات گوناگون ازجمله کارگران صنعت نفت چه کارگران رسمی چه کارگران غیررسمی اعم از قرارداد موقت، ارکان ثالث، پیمانی و غیره به این موضوع بسیار مهم اشراف دارند که یگانه سلاح برنده و مؤثر آنها اعتصاب است. این کارگران نهفقط در اعتصابات و تجمعات خود درگذشته، بلکه در جریان تجمعات و اعتصابات دو هفته اخیر نیز بارها هشدار دادهاند اگر به خواستهایشان رسیدگی نشود، چرخ تولید را متوقف خواهند کرد.
این، صدای کارگر نفت است، صدای کارگر فولاد و صدای کارگر خوزستان است. این بانگ رسای کارگر پیشرو، یعنی اینکه هیچ راهی جز گسترش اعتصابها و سازماندهی اعتصابهای سراسری وجود ندارد. در درون همین اعتصابهای سراسری کارگری است که کارگران متشکلتر میشوند و آگاهی سیاسی خود را ارتقا میدهند و در همان حال مسیر پر سنگلاخ ورود متشکل طبقه کارگر به صحنه مبارزه سیاسی نیز فراهمتر میشود. رژیم جمهوری اسلامی ماندنی نیست. نظم حاکم در شکل و شمایل کنونی قابلدوام نیست و رفتنی است. این رژیم اما خودبهخود برنمیافتد و محو و نابود نمیشود باید آن را برانداخت، و از طریق اعتصاب عمومی سیاسی و قیام مسلحانه باید برانداخت.اعتصابهای سراسری بهویژه اعتصابهای سیاسی سراسری در صنعت نفت، طلایهدار اعتصاب عمومی سیاسیاند. برای سازماندهی اعتصابهای سراسری بهویژه در نفت بیشازپیش باید تلاش کرد. عطر اعتصاب و تجمع کارگران صنعت نفت که هماکنون مشام طبقه کارگر و مشام جامعه را پرکرده است، روزهای بهتری را نوید میدهد.
نظرات شما