به یاد حماسه سازان سیاهکل وهمه آنان که در بهمن جاودانه شدند

آنان که باد می کارند توفان درو می‌کنند.

درسال ۴۹، زمانی که حکومت شاهنشاهی فکر می‌کرد اوضاع بر وفق مرادش است و هیچ گونه صدای اعتراضی نیست تا آرامش آن را برهم زند، ناگهان غرش مسلسل چریکهای فدایی از جان گذشته، جنگل‌های سیاهکل را به خون کشاند. دژخیم سرآسیمه با تمامی توان نظامی خویش به جنگل‌ها هجوم برد تا به خیال خویش، ندای حق طلبی و مبارزه را در همان جنگل‌ها خاموش نماید.غافل از این‌که جنگل واقعی همان سینه‌های مردم، کارگران و زحمتکشان بوده‌اند که چریکها با خون خویش آن را تسخیر نموده بودند.

رژیم شاهنشاهی به عبث فکر می‌کرد با زندان، ترور، شکنجه و اعدام می‌تواند درمقابل چرخ‌های ارابه انقلاب مقاومت نماید و هر چه بیشتر ماشین کشتارش پیشتر و تندتر پیش می‌رفت، به همان سرعت هم بسوی سرنگونی خویش قدم برمی داشت. سیاهکل نمادی شد از مبارزه، مقاومت و جانفشانی، به‌گونه‌ای که از پی بیش از نیم قرن هنوز صدا و ندای آن نوید بخش مبارزات توده‌های کارگر و زحمتکش شده است.

بعد از حماسه سیاهکل دیگر آرامش به جزیره ثبات مورد ادعای دژخیم برنگشت و از آن زمان تاکنون خونین‌ترین ماه از سال خورشیدی بهمن نام گرفته است. از پی حماسه سیاهکل و قیام شکوهمند ۲۲ بهمن تاریخ رقم خورد، گرچه بعد از آن نیز مبارزات و جانفشانی‌های مبارزین و انقلابیون به بار ننشست، گرچه آرزوها و آمال بسیاری زیر سُم ستوران سلطنت و جمهوری اسلامی به خون تپید، گرچه کارگران و زحمتکشان و انقلابیون به هیچ یک از خواست‌های خود نرسیدند، گرچه دوباره و چندباره خون کارگران و مبارزین سنگفرش خیابانها را رنگین کرد، اما آنچه تداوم یافت رود خروشان مبارزه و مقاومت بود.

از فردای بعد از قیام، حاکمیت نورسیده از پس توطئه و تبانی وعدم شناخت، ماشین کشتارش را به راه انداخت و مانند سلف خویش و بسیار فراتر به ترور، شکنجه و کشتارهای دسته‌جمعی دست زد. اما اکنون در پی بادهایی که خود کاشت فرا رسیدن توفانی را می‌بیند که می‌رود تا اساس و بنیان حکومت را درهم نوردد.

از آغاز حاکمیت اسلامی توده‌های کارگر و زحمتکش تمامی ماه‌ها وسال‌های‌شان نامی جز بهمن نداشته و ندارند. حکومت اسلامی تمامی ماههای سال را با کشتار و اعدام، با ترور و شکنجه به بهمن ماهی چهل وچند ساله تبدیل نمود. اکنون اما از پس این همه سال که آکنده از کشتار، ترور، شکنجه و زندان است، خود در اوج استیصال و درماندگی به کوچکترین خواست‌های توده‌های محروم چنگ و دندان نشان می‌دهد. چرا؟

چون راهی دیگر در پیشاروی خود نمی‌بیند. آن‌ها دراین بزنگاه تاریخی برآنند که چرخ تاریخ را به سوی دیگر بگردانند، اما وقتی که  تغییر کند، سردمداران آن جامعه جمهوری اسلامی نخواهد بود. سوای هرگونه تغییری که در این مسیر ایجاد شود، جمهوری اسلامی به پایان و مرگ محتوم خویش رسیده است. اگر چه این روزها ازطریق گروههای مزدور نیابتی خود با موشک و پهپاد به دیگر کشورها حمله می‌کند و به گونه‌ای می‌خواهد قدر قدرتی خود را هم به داخل وهم  خارج نشان دهد.

اما همگان می‌دانند، هنگامی که از کودکان مدرسه‌ای تا هفتاد ساله‌های بازنشسته به میدان آمده‌اند، زنان به میدان آمده‌اند، پرستاران، معلمین، دانشجویان و کارگران به میدان آمده‌اند، این خود نشانگر فرتوت بودن این جرثومه فساد و تباهی است. آن‌ها در روزهای آغازین ماه‌عسل‌شان که داشتند باد می‌کاشتند، شاید به این روزهای تیره و تار خویش فکر نمی‌کردند.

اما حاصل باد کاشتن جز توفان نخواهد بود و به‌قول شاعر:

منجنیق آه مضلومان به صبح

سخت گیرد ظالمان را در حصار

جمهوری ننگ و نفرت اسلامی سرمایه‌داری سخت در این حصار گرفتار آمده است و بدون راه برون رفت دست به خون و خونریزی می‌زند. از آن روزی که خون تقی شهرام، سعید سلطانپور، فاضل‌ها و سیامک‌ها را بر زمین ریخت تا امروز که خون قبادلوها، فرامرزی‌ها و مظلوم‌ها و…..را بر زمین ریخته است، جز وحشت از توفان توفنده انقلاب چیزی بدست نیاورده و نخواهد آورد. سلف این حکومت ننگین جنگل ما را به خون کشاند، غافل از این‌که چندین جنگل ستاره از سینه‌ها روییدند. قبادلوها و فاتحی‌ها و دیگران ستاره‌هایی بودند که از پا جوشه‌های جنگل روییدند و این‌ها آخرین نبودند، همان‌گونه که از سیاهکل تاکنون مبارزه ادامه داشته و دارد.

اگر ترور و اعدام می‌توانست مرگ محتوم سلف ایشان (سلطنت) را نجات دهد، این‌ها هم خواهند توانست نتیجه دلخواه خود را بگیرند.

ابرها آمده‌اند

روی زمین

جویباره‌های سرخ درحال پیوستن‌اند

سینه های پرکینه

فریادهای آذرگون

خیابانها را به قرق برده‌اند

چشم‌های باز

نگاههای مشتاق

چوبه‌های دار را “مبهوت”

وه چه زیباست شبی

شب پایانی خوف

شب پایانی ترس

شب پایانی رعب

وه چه زیباست شبی!!

 

یاد حماسه آفرینان سیاهکل و همه جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم گرامی و جاودانه باد

۱۵/ ۱۱/ ۱۴۰۲

هسته کارگری حمید اشرف

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۵۷  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.