طی سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۶ سه رویداد موجب ترک خوردن حصارهای اطلاعاتی و دیپلماسی سری جهان سرمایه شد.
در اولین رویداد، جولیان آسانژ، روزنامه نگار، ناشر و هکر استرالیائي میلیون ها سند فاش شده توسط یکی از مشاوران امنیتی ارتش آمریکا را منتشر کرد. این اسناد که در سایتی منتشر شد که آسانژ ۴ سال پیشتر از آن براه انداخته بود،پرده از جنایات جنگی امپریالیسم آمریکا در افغانستان و عراق برداشت و مردم جهان را از وقوع این جنایات آگاه کرد. همچنین این اسناد فساد و دزدی و چپاول توسط مقامات و سران کشورهای عربی را برملا نمود و کاتالیزور انقلابات در مصر و تونس شد. افشای قراردادهای نفتی اسارتبار در پرو، موج اعدام مخالفین توسط ارتش کنیا و حمله پهبادی به یمن، افشای زدوبندهای درونی حزب دمکرات امریکا در مبارزات انتخاباتی از دیگر اسنادی بودند که انتشار یافتند. پی آمدهای سیاسی این ماجرا تا بدان حد بود که دولت های امپریالیستی با دسایس و توطئه های متعدد و اتهاماتی چون «افشای اسرار دوران جنگ»، «جاسوسی» و «اطلاعات جعلی راستی آزمائی نشده» در پی استرداد آسانژ به ایالات متحده و «محاکمه» وی شده اند. اما اعتراضات گسترده جهانی، تاکنون مانع از این امر شده است.
سه سال بعد از آن یعنی در سال ۲۰۱۳ «ادوارد سنودان» مشاور آژانس امنیت ملی آمریکا رویداد دوم را رقم زد و از اقدامات این آژانس برای کنترل وسیع و گسترده ای میل ها و موبایل شهروندان و سران کشورها و همچنین رصد شبکه های اجتماعی پرده برداشت. افشاگری «سنودان» از نقش شرکتها و دولتها در کنترل حریم خصوصی شهروندان تبعات سیاسی نیز در برداشت. رئیس وقت آژانس امنیت ملی تقاضای استعفا کرد. گرچه اوباما استعفای وی را نپذیرفت اما چند ماه زودتر بازنشسته شد و رفت. مدیر امنیت ارتباطات الکترونیکی بریتانیا نیز مجبور به استعفا شد. برخلاف آسانژ که خود راسا اقدام به انتشار این اسناد کرده بود، «سنودان» متحدینی در دو رسانه بریتانیایی و آمریکایی یافت و از این طریق تبعات حقوقی و قضائي امر فاش سازی اطلاعات سری سرشکن شد.
سومین رویداد موسوم به «اسناد پاناما» در سال ۲۰۱۶ رخ داد. رویدادی که ماهرانه تر طراحی و اجرا شد. این بار منبع فاش کننده ناشناس ماند. منبع ناشناس از طریق تماس ایمیلی با یک روزنامهنگار آلمانی او را از وجود گنجینه اطلاعاتی به حجم ۶ /۲ ترابایت در مورد فعالیتهای شرکتها و موسسات مالی مخفی مطلع کرد. این بار رسانهها نیز هوشمندانهتر عمل کردند. اقدام مشترکی براه افتاد و کنسرسیومی متشکل از۳۷۰ روزنامه نگار از ۱۰۰ کشور جهان تشکیل شد و برای جلوگیری از درز نابهنگام اسناد، یکسال تمام در خفا به رمزگشایی و راستی آزمایی اسناد دریافتی پرداختند. این تیم پس از یک سال کار مداوم موفق شد ۱۴۰ پرونده مالی از مجموع ۵/۱۱ میلیون پرونده موجود در اسناد فاش شده را منتشر کند.
سرنخ اننتشار اسناد کجا بود؟ منبعی که تا به امروز همچنان ناشناس مانده، توانسته بود با هک یک دفتر حقوقی در پاناما به اطلاعات مهمی در مورد ساز و کار شرکتهای سایه و مخفی در سواحل امن مالی دست پیدا کند. این دفتر حقوقی سال ها به شرکتها و موسسات مالی، سیاستمداران، رهبران کشورها و شاهان و دیگر غارتگران مشاوره حقوقی می داده واطلاعات بسیاری از فعالیت های مخفی آنها و پولشوئیهایشان در دسترس داشته است. از آنجا که حجم اطلاعات فاش شده در اسناد پاناما درطول تاریخ بی سابقه بوده و از آنجا که پاناما به «بهشت مالیاتی» سرمایه داران و شرکتهای مالی، سیاستمداران، باندهای مافیایی مشهور است، این رویداد افشاگرانه، اسناد پاناما نام گرفت. اما این پرونده های محدود رمزگشایی شده که در رسانه های معتبر منتشر شد، شوک دیگری وارد کرد و این بار شوک به صاحبان سرمایههای مالی، اولیگارش ها، رهبران دولت ها و شاهان و سران باندهای مافیائی وارد آمد. از جمله پیآمد های سیاسی اسناد پاناما می توان به استعفای نخست وزیر ایسلند در پی افشا دزدیهای مالیاش اشاره کرد. استعفای نواز شریف نخست وزیر وقت پاکستان در پی افشای دارايیهای مخفی خود و فرزندانش یکی دیگر از تبعات سیاسی افشای اسناد پاناما بود. پولشويیها و غارت ثروت مردم مکزیک توسط مقامات این کشور، فعالیتهای اقتصادی شرکتهای سایه متعلق به حزب الله لبنان و ایران و سرمایه گذاری یک شرکت آمریکایی برای تامین سوخت جنگندههای ارتش سوریه برای بمباران مردم این کشور نیز نمونههای دیگری اند.
در اسناد پاناما در مورد ایران موارد محدودی رمزگشائی شده است. علاوه بر شرکتهای سایه متعلق به حزب الله به یک شرکت آمریکائی در سوئیس اشاره شده که از طریق دفتری در دوبی تحریمها را دورر میزند و نفت ایران را به فروش میرساند. کمپانی دیگری تحت عنوان «ایکو» (مخفف نام انگلیسی این شرکت) در این اسناد فاش شده که در برگیرنده ۳۷ شرکت ایرانی است. ترجمه نام کامل و انگلیسی این شرکت، «اجرای فرمان امام خمینی» است. این کمپانی با این که در لیست تحریمهای آمریکا قرار دارد اما طبق اسناد پاناما بدون وقفه به کار خود ادامه داده است. همچنین به نام یک تاجر بزرگ قهوه در مشهد اشاره شده که شرکت های متعدد پولشوئی در کشورهای دیگر ثبت کرده است.
تاثیرات این رویدادها چه بوده؟ افشای این اسناد در عرصه جهانی تاثیرات مثبتی بر آگاهی عموم نسبت جنایات و دزدی ها و غارت و چپاول برجای گذاشت. همچنین پردازش این اسناد و تهیه محتوی قابل فهم برای مخاطبین رسانه ها، تاثیر کیفی بر محتوی کار روزنامه نگاران برجای گذاشته است. در برخی نقاط، جنبشهای تودهای توانستهاند با اتکا به اسناد فاش شده، به بسیج و سازماندهی روی آورند. افکار عمومی پی بردهاند که آزادی بیان و دسترسی آزاد به اطلاعات و آگاهی از مفاد آن در جامعه سرمایه داری قطره چکانی است و هر جا که دولتها زورشان برسد آزادیها و دستآوردهای مبارزاتی را قلع و قمع میکنند. بی جهت نیست که کشورها و دولتهای امپریالیستی سالهاست درصدند به طرق مختلف راه را بر افشای اطلاعات ببندند و آسانژها را محکوم، زندانی و حتی سربه نیست کنند.
آنچه آسانژ، «سنودان» و اسناد پاناما بر ملا کرده اند، افشای جنبه هایی از دیپلماسی سری در نظام سرمایه داری است. نوعی از دیپلماسی که «دوست وفادار» سرمایه مالی است و حافظ منافع انحصارات. این انحصارات برای حفظ منافع خود به چپاول و دزدی و غارت حاصل دسترنج توده های کارگر و زحمتکش جهان دست می زنند و جنگ به راه میاندازند و با توسل به دیپلماسی سری از فاش شدن ابعاد جنایات و چپاول ممانعت میکنند.
ما – سازمان فدائیان (اقلیت) به عنوان یک سازمان کمونیست که از منافع توده های کارگر و زحمتکش دفاع و برای برانداختن نظم سرمایه داری مبارزه می کنیم، خواهان برافتادن دیپلماسی سری و تضمین دسترسی آزاد توده های مردم به اطلاعات و آگاهی عموم هستیم. ما از وسیعترین آزادیها ازجمله از آزادی کامل عقیده، بیان، مطبوعات، اینترنت و شبکههای اجتماعی دفاع میکنیم.
مادام که مبارزه ما علیه نظام جنایتکار و مبتنی بر استثمار و ستم سرمایهداری به سرانجام قطعی نرسیده، از مصونیت حقوقی افرادی که با افشای اطلاعات سری، بمنظور آطلاع و آگاهی توده های مردم از جنایات و دزدی دولتها و موسسات و صاحبان سرمایه های مالی پرده بر می دارند، حمایت میکنیم. این آشکارسازیها بی شک جنبشهای انقلابی را نیز تقویت و توانمندتر خواهند ساخت.
نظرات شما