صد و پنجاه و سه سال پیش در چنین روزهایی، پاریس میدان قدرت نمایی طبقه کارگر فرانسه بود که برای اولین بار رسالت تاریخی خود را با اعلام اولین حکومت کارگری به نمایش گذارده بود. این اولین حکومت کارگری جهان در همان ۷۲ روز عمر کوتاهش، چنان قدرتمند و رادیکال شالوده های نظم طبقاتی را نشانه گرفت که تا امروز الگوی برجسته ای برای کمونیست های جهان است.
کمون پاریس توانسته بود با انجام یکرشته اقدامات فوری اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پایه گذار نظم نوین و امید بخش آینده شود. آینده ای عاری از انواع ستم و تبعیض و نابرابری که در آن زن و مرد کارگر و زحمتکش دست در دست هم مناسبات نظام طبقاتی را در هم میشکنند وجامعه ایدهآل خود را پایهریزی می کنند.
کمون پاریس شکلی از اقتدار طبقاتی را به نمایش گذاشته بود که در آن دمکراسی مستقیم و بلاواسطه طبقه کارگر و توده های زحمتکش اعمال شد. در کمون پاریس، نه خدا و نه شاه و امپراطور، بلکه این نمایندگان تودههای کارگر و زحمتکش بودند که به طور مستقیم و بلاواسطه انتخاب میشدند. برچیدن حکم اعدام، تعیین دستمزدی برابر با دستمزد کارگران برای نمایندگان مجلس، لغو نظام وظیفه اجباری، پایان دادن به نقش کلیسا در دولت، حذف دروس و آموزش دینی از مدارس، خواست برابری زن و مرد تعیین مستمری برای زنان بیوه و بازنشسته، قانونی شدن طلاق، تسهیل دسترسی به آموزش برای زنان از جمله دستآوردهای کمون پاریس بود که هم ناشی از حضور و مشارکت فعال زنان کارگر در کمون پاریس بود و هم به واسطه این حضور توانسته بود تودههای بیشتری از زنان را در کمون سازماندهی و جذب کند. کمون پاریس همزمان به نظم طبقاتی ، مناسبات مردسالارانه و مذهب اعلام جنگ داده بود.
مارکس در ۱۳ ژوئن ۱۸۷۱ تنها دو هفته پس از سرکوب کمون پاریس، کتاب جنگ داخلی در فرانسه را نوشت و ضمن بررسی کمون پاریس به نفش شجاعانه زنان کمونارد و مشارکت فعال آنها در کمون پاریس اشاره کرد. از آن پس نیز با روشن تر شدن جنبه ها و زوایای بیشتری از این اولین حکومت کارگری، نقش زنان کمونارد مفصل تر مورد بررسی و توجه قرار گرفته و تا کنون صدها کتاب، تحقیق ومقاله در این زمینه منشتر شده است. نشریه کار سه سال پیش و در صد و پنجاه سالگی کمون پاریس ويژه نامه ای به این موضوع اختصاص داد که یکی از مقالات آن در مورد نقش زنان در کمون پاریس بود که در آن به تشریح زمینه های اقتصادی و سیاسی روی آوری زنان کارگر به مبارزه و پیوستن آنها به کمون پاریس پرداخته بود.
اخیرا و با گذشت بیش از صد و پنجاه سال، کمون پاریس موضوع تحقیق «کارولین آیشنر» مورخ و استاد دانشگاه آمریکا شده است. نویسنده برای نگارش این کتاب از جمله به نوشته ها و خاطرات زنان بورژوای پاریس نیز مراجعه کرده تا بخش های بیشتری از مبارزات زنان کمونارد را منعکس کند. از جمله به نوشته های زنی بورژوا که با لباس مندرس به جلساتی که زنان کمونارد برگزار می کردند میرفته و سخنرانی های آنها را برای پایان دادن به ظلم و ستم یادداشت و آرشیو می کرده است.
نویسنده کتاب، کمون پاریس را لحظه ای طلایی برای طبقه کارگر و لحظه ای سیاه برای سرمایه داری می نامد. تمرکز نویسنده در این کتاب بر روی سه زن کمونارد، سه زن کمونیست است که علاوه بر طرح مطالبات و اقدامات فوری، دست به کار سازماندهی و بسیج هر چه بیشتر زنان می شوند. این سه زن تنها به حضور هزاران زنی که فعالانه در کمون پاریس حضور داشتند بسنده نکردند بلکه از تب و تاب انقلابی جامعه برای بسیج بیشتر و موٍثرتر زنان بهره گرفتند و در رقم زدن تاثیرگذارترین رویداد تاریخی قرن نوزدهم سهیم بودند. مبارزات این زنان و دستآوردهای کمون پاریس الهام بخش نظریات و ایدههای فمینیستی دهههای بعد نیز شد. این سه کمونارد زن، آندره لئو، الیزابت دمیتریف و پل مینک بودند که هر یک جنبه ای مهم از مبارزه و تشکل یابی زنان در دوران کمون پاریس را به عهده داشتند. این سه کمونارد هر سه با کارل مارکس نیز آشنا بودند وبا او تبادل نظر هم داشتند. لئو از طریق رسانهها به زنان آموزش می داد و تدریس می کرد، دمیتریف در سازماندهی و مشارکت زنان طبقه کارگر فعالیت میکرد و از جمله کارگاه هایی که صاحبانشان فراری شده بودند را به تعاونی تبدیل کرده بود و زنان کارگر را برای خودگردانی این نهادها تشویق می کرد. مینک تشکلی برای مبارزه در عرصه جهانی براه انداخته بود. نویسنده در این کتاب به استراتژیهای چندگانه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کموناردهای زن واهمیت آن اشاره می کند.
گوئی این زنان بخوبی میدانستند که در حال ساختن الگویی برای آیندگان هستند و از اینرو باید از تمام لحظات اولین حکومت کارگری بهره گیرند و جامعه نوین عاری ظلم و ستم و استثمار را دوش به دوش مردان طبقه کارگر معماری کنند.
اولین حکومت کارگری جهان پس از ۷۲ روز مبارزه و مقاومتی ستودنی و الهام بخش، سرکوب شد. هزاران تن زندانی شدند. بیش از ۲۰ هزار کمونارد تیرباران شدند که بیش از هزار تن را زنان کمونارد تشکیل میدادند. بسیاری از زنان کمونارد متواری و یا تبعید شدند و تا آخر عمر به مبارزات خود برای سوسیالیسم ادامه دادند. لوییز میشل، آموزگار، شاعر و نویسنده و ازمدافعان پرشور کمون که درمیان مردم “مون مارتر” به بانوی سرخ معروف بود، فرماندهی یکی از گردان های زنان را بر عهده داشت. هنگامی که دستگیر شد، با سربلندی در برابر بیدادگاه نظامی ایستاد و از کمون دفاع نمود. او در همین بیداد گاه فریاد برآورد که من با تمام وجود به انقلاب اجتماعی تعلق دارم و مسئولیت تمام اعمالم را میپذیرم. وی گفت:” به نظر میرسد هر قلبی که برای آزادی می تپد نصیباش چند گلوله سربی است. من نیز سهم خود را میخواهم. اگر شما مرا زنده نگهدارید بدانید که پیوسته درصدد انتقام خواهم بود”
تاثیر کمون پاریس و نقش فعال زنان کمونارد، نه تنها الهام بخش کمونیستهاست، بلکه الهام بخش خلق بسیاری آثار هنری از جمله قطعات موسیقی، نقاشی و فیلم شده است. برتولت برشت نیز در نمایشنامههای «روزهای کمون» و «اقدام های انجام شده» به نمایش زندگی روزمره مردم در ۷۲ روز عمر کمون پاریس میپردازد، در جلسات تدریس تاتر از شخصیت های کمون پاریس الهام می گیرد و پرچم سرخ را می سراید:
پرچم سرخ را هماره و هماره خواهی دید،
با عشق یا نفرت،
برحسب جایگاهت در این پیکار!
زیرا که پایانی نیست به جز پیروزی قطعی ما!
نظرات شما