ناتو:‌۷۵ سال جنایت، میلیتاریسم و جنگ افروزی!

 هفتاد و پنجمین اجلاس سالانه پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) طی روزهای ۹ تا ۱۱ ژوئیه سال جاری (برابر با ۱۹ تا ۲۱ تیر) در شرایطی برگزار شد که جنگ ویرانگر روسیه – اوکراین  بزودی وارد سومین سال خود می‌شود، بحران‌های سیاسی و اقتصادی لاینحل، جهان سرمایه داری را دربرگرفته و آتش جنگ‌های منطقه‌ای در آفریقا و خاورمیانه شعله ور است.

مراسم سالگرد ناتو بر بستر چنین شرایطی  و با حضور فنلاند و سوئد  که دو عضو جدید این پیمان‌اند، در واشنگتن برگزار شد. چارچوب تصمیمات و قرارهای (علنی)  این اجلاس که  عمدتاً در پیام رئیس جمهور ایالات متحده و قطعنامه پایانی آن منعکس شده اند، عمدتاً حول سه محور اعلام شده است:‌ ۱- تقویت نظامی اوکراین در جنگ با روسیه ،۲- ضرورت  تامین حدنصاب بودجه اختصاصی  کشورهای عضو ناتو  با توجه به امکان قدرت گیری مجدد ترامپ و ۳- محکومیت چین.

گسترش حمایت نظامی از اوکراین در جنگ با روسیه محور اصلی این اجلاس بود. «جو بایدن» رئیس جمهور ایالات متحده در نطق افتتاحیه ۷۵ مین سالگرد ناتو به اقدامات عمده‌ای که آمریکا، آلمان، ایتالیا، رومانی وهلند قرار است در دفاع هوائی از اوکراین انجام دهند، اشاره کرد و گفت تجهیزات لازم برای پنج سیستم دفاع هوائی استراتژیک در اختیار اوکراین  قرار خواهد گرفت تا این کشور بتواند با استفاده از سیستم دفاع پاتریوت در مقابل روسیه از شهرهای خود دفاع کند. پاتریوت، سیستم دفاع موشکی مجهز و پیچیده‌ای است که در آمریکا تولید و توسط ناتو و برخی متحدان آن  استفاده می‌شود. همچنین قرار شده است آمریکا در سال ۲۰۲۶ موشک های دوربرد را در آلمان  نیز مستقر کند، که با این اقدام در واقع  بعد از جنگ سرد، اولین بار خواهد بود که این نوع موشک‌های ارتش آمریکا در قاره اروپا قرار می‌گیرند!  «استولتنبرگ» دبیرکل فعلی ناتو در کنفرانس مطبوعاتی پایانی اجلاس، میزان کمک نظامی سال آینده ناتو به اوکراین را ۴۰ میلیارد یورو ذکر کرد. همچنین به اوکراین وعده داده شده است که طی سال‌های آینده به عضویت ناتو در آید. لازم به ذکر است که سال گذشته، تقاضای اوکراین برای عضویت در ناتو رد و موکول به آینده نامعلومی شده بود.

یکی دیگر از محورهای این اجلاس، موضوع تأمین هزینه های «دفاعی» ناتو است.  روشن است آنچه که ناتو «دفاعی» می نامد،  در واقع همان جنگ افروزیها، میلیتاریزه کردن جهان و رونق بخشیدن به صنایع نظامی است. به هر رو، کشورهای عضو می‌بایست ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف هزینه های «فاعی»‌ ناتو کنند. اما تا به امروز بسیاری از کشورهای عضو برغم افزایش بودجه های نظامی خود، نتوانسته اند به این حدنصاب برسند. در اجلاس اخیر ضمن تاکید بر این امر، اعلام شد که قرار است در سال جاری اکثر اعضا ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به هزینه های ناتو اختصاص دهند و در آینده حتی این میزان  را  نیز افزایش دهند.  «جوبایدن» در پیام افتتاحیه اجلاس از «تلاش‌ها برای نوسازی تسلیحات و فعالیت های نظامی» تجلیل کرد و افزود: «بی ثباتی فزاینده در جهان، علاوه بر کسری‌های انباشته در برخی مناطق دفاعی، به هدف تامین مالی سالانه بیش از ۲ درصد تولید ناخالص داخلی نیاز دارد.»

تاکید  ویژه اجلاس امسال  ناتو بر عملی شدن وعده کشورهای عضو برای اختصاص ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی شان به هزینه های «دفاعی» ناتو با امکان قدرت گیری مجدد ترامپ بی ارتباط نیست. ترامپ در سال‌های گذشته و در دوران ریاست جمهوری خود بارها تهدید کرده بود که در صورتی که کشورهای اروپائی به وعده خود عمل نکنند و حدنصاب تعیین شده ۲ درصد را نپردازند، آمریکا از این پیمان خارج خواهد شد. او همچنین  مسئولیت  تبعات  سیاسی- نظامی آن را به گردن  دولت‌های امپریالیست اروپا انداخته بود. با توجه به این که  امکان به قدرت رسیدن ترامپ در انتخاابات نوامبر سال جاری وجود دارد،  اتاق فکر دمکراتها و «جوبایدن» پیشاپیش اقدامات و رایزنی‌های اضطراری را انجام داده تا کشورهای عضو را به اختصاص حداقل  ۲ درصد از بودجه ناخالص داخلی ( و حتی بیشتر از آن) ‌ وادار سازند تا در انتخابات  پیش روی ریاست جمهوری این کشور،  بهانه ای به  دست ترامپ  و جمهوریخواهان نیفتد.

موضوع دیگر روزهای پایانی اجلاس، محکومیت حمایت چین از روسیه بود. در بیانیه ای که در روز دوم اجلاس منتشر شد، به «نقش تعیین کننده» چین در جنگ روسیه با اوکراین اشاره شده بود. «استولتنبرگ» در کنفرانس مطبوعاتی گفت که روسیه با کمک چین بمب می سازد و در ادامه  افزوده بود: «پیش از این هرگز کشورهای عضو ناتو به این قاطعیت در بیانیه ای مشترک این موضوع را محکوم نکرده بودند.» وی تحریم  یا عدم تحریم چین را به  عهده کشورهای عضو ناتو گذاشت و خاطر نشان ساخت که ناتو سیاست  واحد تحریم چین را (هنوز) اتخاذ نکرده است. در پس این گفته بیش از این که نگرانی بابت همکاری چین با روسیه و نقش اش در جنگ با اوکراین مطرح باشد، مساله رقابت با بازارهایی است که امپریالیسم چین به آنها چنگ انداخته است.

 

اجلاس امسال ناتو عجالتا با تزریق میلیاردها دلار به صنعت اسلحه سازی و تسلیحات کشورهای امپریالیستی بویژه ایالات متحده  به بهانه کمک  نظامی به اوکراین پایان یافت. ناتو، در بیوگرافی خود،  از ناتو بعنوان «سنگری در مقابل شوروی» نام برده است،  سنگری که پس از جنگ سرد، به پیمانی بین ایالات متحده و متحدین اروپائی‏اش برای سلطه بر جهان تبدیل شده است. اما ببینیم  ناتو- این پیمانی که ادعا دارد پیمانی «دفاعی»‌است- چیست و چه ماهیت و اهدافی دارد؟

در سال ۱۹۴۹، چند سال پس از پایان جنگ جهانی دوم،  دولتهای امپریالیستی برای تضمین سلطه خود در جهان،‌ «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی» را  با عضویت ۱۲ کشور تاسیس کردند.  در واقع حیات ناتو را می‌توان به دو دوره  جنگ سرد (۱۹۴۷-۱۹۹۱) و دوران پس از آن تقسیم کرد. در دوران جنگ سرد، تعداد کشورهای عضو  ناتو از ۱۲ به ۱۵ افزایش یافت. در ظاهر امر، راه اندازی چنین ائتلافی برای مقابله با خطر حمله ‌شوروی  در دوران جنگ سرد اعلام شد و به بهانه «تامین امنیت»، هزینه چرخ ‌ زرادخانه ها و صنایع نظامی به دوش کشورهای عضو – و در عمل بر دوش مردم و زحمتکشان این کشورها- افتاد. اما پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ناتو به حیات خود ادامه داد. روشن بود که هدف ناتو «دفاعی»‌ نبود و می بایست برای تامین منافع صنایع نظامی و گسترش میلیتاریسم و یا تجدید تقسیم بازار انحصارات، به جنگ افروزی با  رقبا و دشمنان جدید دست زند.  تاریخ ۷۵ ساله ناتو بیانگر نقش ناتو به عنوان ابزاری در دست امپریالیسم برای گسترش میلیتاریسم و تجدید تقیسم بازارهاست.

از همینروست که با پایان دوران جنگ سرد این پیمان کار خود را خاتمه نداد. برعکس. تعداد اعضا ناتو به ۳۲ عضو رسیده و در این مدت علاوه بر جنگ‌های نیابتی و منطقه‌ای، ناتو مستقیما در جنگهای بوسنی (۱۹۹۲)، کوزوو (۱۹۹۹)، افغانستان (۲۰۰۱)، لیبی (۲۰۱۱) شرکت کرده و در سال ۲۰۲۲ به بهانه حمایت از اوکراین، به حمایت نظامی از این کشور پرداخته است.  حمایت از اوکراین از این زاویه حائز اهمیت است که نقش ناتو در دامن زدن به تنش ها و جنگ بین روسیه و اوکراین غیرقابل تردید است.

در سال ۲۰۲۰،  امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه در توصیف و ارزیابی از ناتو گفته بود که این سازمان در وضعیت «مرگ‏مغزی»‌قرار دارد. اختلافات بر سر چگونگی  گسترش و ادامه کاری ناتو بین ایالات متحده و متحدین اروپائی بالا گرفته بود. فرانسه در هراس از گسترش نقش امریکا بود و بریتانیا در هراس از نقش و سیاست اعضای جدید. از طرف دیگر کشورهای اروپائی عضو ناتو از پرداخت ۲ درصد تولید ناخالص داخلی به ناتو سرباز می‌زدند. کفگیر بودجه های ناتو برای جنگ افروزی و میلیتاریسم به ته دیگ خورده بود.

با جنگ روسیه-اوکراین، خون تازه‌ای به رگ‌های ناتوئی که در وضعیت «مرگ‏مغزی» قرار داشت، برگردانده شد. کشورهای اروپائی بودجه های دفاعی خود را افزایش دادند و متعهد شدند حدنصاب ۲ درصد تولید ناخالص داخلی را  بابت هزینه‌های «دفاعی»‌ ناتو پرداخت کنند. زمزمه‌های مخالفت با  موجودیت ناتو و یا محدود کردن دامنه فعالیت‌های ناتو نیز در بین اعضای ناتو عجالتاً پایان یافت.  ایالات متحده به بهانه جنگ با اوکراین صدهزار نیروی نظامی در اروپا مستقر کرد. سفارش سلاح‌ها و تجهیزات نظامی کشو‌های اروپائی افزایش یافت . لازم به ذکر است که ۶۵ درصد این سفارشات، به کارخانجات و صنایع نظامی ایالات متحده داده شده است. «جو بایدن» اخیرا در توصیف «تحولات  مثبت  درونی ناتو»‌ به «ناتوئی شدن اروپا» ‌اشاره کرده است. اروپائی که (عجالتا) زمزمه مخالفت با ناتو در آن شنیده نمی شود. اتحاد فعلی ایالات متحده و اروپا در ناتو که این بار به قیمت جان‌های از دست رفته توده‌های مردم اوکراین حاصل شده، در گام بعدی به دنبال فتح بازارهای رقیب چینی است.

ماهیت و اهداف  ناتو در دوره های مختلف،  از بدو شکل گیری تا کنون، همواره بر پایه دو ویژگی اساسی امپریالیسم استوار بوده است:‌ گسترش میلیتاریسم و تجدید تقسیم بازارهای جهان میان انحصارات. ویژگی‌هایی که لنین  ۳۳ سال قبل از تاسیس ناتو،  در اثر درخشان خود «امپریالیسم بمثابه بالاترین مرحله سرمایه داری» به آن پرداخته بود.

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۷۸  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.