در برابر چشمان بیتفاوت قدرت های بزرگ جهان که تنها به دادن وعده سرگرمند، در غزه کودکان، زنان و دیگر غیرنظامیان بیدفاع هر روز در خون خود میغلطند و بازماندگان خون میگریند. در روزهای گذشته تصویر پدری که کودک ۱۸ ماهه خود را در آغوش گرفته و خون میگرید در رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر گردید، کودکی که دیگر نه صدای بمب را میشنود و نه هق هق پدر را. دیگر غرش تانکها او را هراسان نمیکند، کودکی که کودکی نکرد، کودکی که ارتش و دولتمردان صهیونیست او را به قتل رساندند و چه بسیارند این کودکان و چه بسیارند این تصاویر. در غزهای که ویران شده، در غزهای که هیچ جای آن به اعتراف مقامات سازمان ملل امن نیست. در غزهای که رنج مردمان ستمدیدهاش، آنچنان بزرگ است که نمیتوان به تصویر کشید و قلم از بیان آن قاصر است.
در همین روزها منطقه امن بشر دوستانه در سواحل غزه که دیگر زیبا نیست، دو بار توسط هواپیماهای اسرائیل بمباران شد و سواحل شنی آن با خون کودکان و دیگر فلسطینیان بیدفاع رنگین گردید. سه شنبه ۲۶ تیر بیش از ۶۰ فلسطینی در جنوب و مرکز غزه از جمله مناطقی که توسط ارتش اسرائیل “مناطق امن” اعلام شده بود، در حملات هوایی ارتش اسرائیل کشته شدند.
یکی از این حملات در حومه “خانیونس” منجر به کشته شدن ۱۷ فلسطینی شد. این حمله در نزدیکی همان محلی بود که چند روز قبلتر ارتش اسرائیل به بهانهی حضور محمد ضیف فرمانده نظامی حماس حملهی وحشیانهای انجام داد و در جریان آن بیش از ۹۰ فلسطینی از جمله کودکان کشته شده بودند. این بار اما بهانه حضور یک فرمانده جهاد اسلامی بود.
در جریان حمله ارتش اسرائیل به اردوگاههای پناهندگان در “نصیرات” و “زوایده” در مرکز غزه نیز حداقل ۲۴ نفر از جمله ۴ کودک و ۱۰ زن کشته شدند. حمله به یک مدرسه سازمان ملل در “نصیرات” که محل پناه گرفتن آوارگان بود منجر به کشته شدن حداقل ۹ فلسطینی گردید. در جریان اصابت یک موشک ارتش فاشیستی اسرائیل در شرق “خانیونس” به یک چادر که آوارگان فلسطینی مشغول تماشای فوتبال بودند، حداقل ۲۹ تن که اکثر آنها کودک و زن بودند کشته شدند.
براساس گزارش سازمان “دفاع مدنی فلسطین” حدود ۶۰ جسد به تازگی در دو محله شهر غزه کشف گردید. بهگفتهی امدادگران فلسطینی بسیاری از اجساد به دلیل به آتش کشیده شدن منازل غیرنظامیان توسط ارتش صهیونیستی کاملا سوخته بودند. براساس آمارهای رسمی نزدیک به ۳۹ هزار نفر که بیش از ۱۵ هزار تن کودک و بیش از ۱۰ هزار تن زن هستند، تاکنون در غزه توسط ارتش اسرائیل کشته شدهاند. اما جدا از آمار کشته شدگان، براساس بیانیه سازمان “دفاع مدنی فلسطین” بیش از ۱۰ هزار فلسطینی مفقود هستند و اجساد آن ها در زیر ۳۷ میلیون تن آوار ناشی از بمبارانها قرار دارد. در این بیانیه هشدار داده شده است که به دلیل وجود هزاران جسد در زیر آوار، بیماریهای همهگیر گسترش خواهد یافت و با افزایش دما در ماههای تابستان، روند تجزیه اجساد تسریع خواهد شد. آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل با اشاره به وضعیت غزه از دولتهای جهان خواستار کمک شد و گفت: “غیرنظامیان غزه، بیش از پیش در گرداب جهنم فرو میروند”.
در چنین وضعیتی و در حالی که درنگ در پایان دادن به جنگ و یا برقراری آتشبس تنها غم و خشم و نفرت را میگستراند، دولتهای امپریالیستی که در عمل به اشکال گوناگون از دولت فاشیستی اسرائیل حمایت کردهاند، همچنان به دادن وعده و سخنرانیهای فریب کارانه مشغول هستند. سران همان دولتهایی که در پی کشتار جنایتکارانه غیرنظامیان توسط حماس در ۷ اکتبر به اقدامات عملی گسترده در حمایت از اسرائیل دست زده بودند، امروز در برابر کشتار حداقل ۴۰ برابری فلسطینیان توسط دولت اسرائیل خفهخون گرفتهاند.
دولت آمریکا یک نمونه آشکار از دولتهای امپریالیستی حامی اسرائیل است که اگر حمایتها و کمکهای نظامیاش به دولت اسرائیل نبود این کشتار هرگز نه این وسعت را مییافت و نه تا این حد به طول میانجامید. دولت جو بایدن در ظاهر تلاش میکند خود را مخالف کشتار غیرنظامیان نشان دهد، اما تنها نگاهی به آمارها و واقعیات نشان میدهد که این دولت بدون تردید در جنایات دولت فاشیستی اسرائیل سهیم است. در اثر فشار افکار عمومی جهان و تا اندازهای به دلیل اختلافات دولتهای آمریکا و اسرائیل بر سر برخی از موضوعات، پیش از این دولت آمریکا ارسال بمبهای سنگین به اسرائیل را که منجر به کشتار غیرنظامیان میگردد، متوقف کرده بود. بر همین اساس دولت آمریکا به درخواست دولت اسرائیل برای ارسال ۱۸۰۰ بمب ۲۰۰۰ پوندی و ۱۷۰۰ بمب ۵۰۰ پوندی جواب منفی داده بود. اما در روزهای اخیر بار دیگر اجازه ارسال بمبهای ۵۰۰ پوندی به اسرائیل از سوی دولت جو بایدن صادر گردید. از آغاز جنگ دولت اسرائیل با گروه حماس و همپیماناناش، تاکنون دولت آمریکا حداقل ۱۴ هزار بمب ۲ هزار پوندی “امکِی-۸۴”، ۶ هزار و پانصد بمب ۵۰۰ پوندی، سه هزار موشک هوا به زمین هدایتشونده دقیق “هلفایر” و دیگر مهمات را در اختیار دولت اسرائیل قرار داده است و از آن زمان تاکنون کاهش قابل ملاحظهای در کمکهای نظامی دولت آمریکا رخ نداده است. براساس برخی از برآوردها تنها کمکهای نظامی بلاعوض دولت آمریکا به دولت فاشیستی اسرائیل در این مدت بالغ بر ۶ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار میشود.
مقایسه رفتار و عملکرد دولتهای امپریالیستی آمریکا و اروپا در رابطه با جنایات اسرائیل در غزه و جنایات دولت روسیه در اوکراین نشان میدهد که رفتار و عملکرد این دولتها نه برمبنای طرفداری از صلح، حقوق بشر و مانند آن که براساس منافع دولتهای امپریالیستی شکل میگیرد.
در پس حمایتهای آشکار و نهان دولتهای امپریالیستیست که دولت نژادپرست اسرائیل سیاستهای فاشیستی خود را با کشتار مردم فلسطین برای محو غزه و ممانعت از تشکیل کشور مستقل فلسطینی تشدید کرده است. حتا باید گفت که دولت نتانیاهو با این ارزیابی که ممکن است در “انتخابات” آینده ریاستجمهوری آمریکا دونالد ترامپ به قدرت برسد، سعی در تداوم شرایط جنگی کنونی دارد تا حداکثر امتیازات ممکن را بگیرد.
در این نباید تردیدی داشت که راستهای افراطی حاکم بر اسرائیل در اساس نه خواستار حل مساله فلسطین، بلکه خواستار نابودی ملتی به نام ملت فلسطین هستند و سیاستهای جمهوری اسلامی و متحدان منطقهای آن از حماس و جهاد اسلامی گرفته تا حزبالله لبنان، حوثیها و شبهنظامیان شیعه عراقی همه در خدمت اهداف جناحهای راست افراطی در اسرائیل بوده است. تشدید درگیری نظامی حزبالله و دولت اسرائیل، حمله جمهوری اسلامی به اسرائیل، حمله حوثیها به تلآویو و بالاخره حمله روز یکشنبه هواپیماهای جنگی دولت اسرائیل به بندر حدیده در یمن، کمترین نتیجهاش ادامه شرایط جنگیست که تأمینکنندهی خواست دولت نتانیاهو میباشد. اگر هم مذاکرات تاکنون به نتیجه نرسیده، یک دلیل روشن آن همین هدف دولت اسرائیل است.
اساسا کسی نیست که بتواند نقش دولت اسرائیل در شکلگرفتن و به قدرت رسیدن حماس با هدف نابودی آرمانهای مردم فلسطین را انکار کند. در روزهای گذشته، جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنرانی خود در دانشگاه “وایادولید” اسپانیا، با بیان اینکه تمامی دولتهای جهان بهغیر از دولت اسرائیل به راه حل دو کشوری برای حل قطعی مساله فلسطین اعتقاد دارند و این تنها راه حل برای امنیت پایدار منطقه است، با تاکید بر اینکه حماس را دولت اسرائیل ایجاد کرد، گفت: “حماس از سوی دولت اسرائیل و در تلاش برای تضعیف تشکیلات خودگردان فلسطینی به رهبری جنبش فتح تامین مالی شده است”. او با تاکید بر اینکه راه حل دو کشوری را باید به دولت اسرائیل تحمیل کرد به این موضوع اعتراف کرد که حتا در برابر ایجاد شهرکهای غیرقانونی در کرانه باختری، دولتهای جهان هیچ اقدام عملی صورت ندادهاند.
جمعه ۲۹ تیر دیوان بینالمللی دادگستری (لاهه) بهعنوان بالاترین مرجع قضایی سازمان ملل بهدنبال درخواست تشکیلات خودگردان فلسطین برای بررسی عملکرد دولت اسرائیل در کرانه باختری، حضور نیروهای اسرائیل در کرانه باختری را غیرقانونی اعلام کرد و رئیس هیات قضات ۱۵ نفره این دیوان “نواف السالم” گفت: “اسرائیل بهعنوان کشور اشغالگر از قدرت خود در کرانه باختری و بخش شرقی بیتالمقدس برای الحاق اراضی فلسطینی، اِعمال کنترل دائمی بر این مناطق و ساختن شهرکهای یهودینشین سوءاستفاده کرده است. هیات قضات به این نتیجه رسیده است که ساکن کردن شهرکنشینهای یهودی در کرانه باختری و بخش شرقی بیتالمقدس و زمینهسازی ادامهی حضور آنها در این مناطق ناقض ماده ۴۹ کنوانسیون چهارم ژنو است”.
یک روز قبل از آن پارلمان اسرائیل (کنست) در واکنش به رسیدگی به درخواست تشکیلات خودگردان فلسطین، با تصویب قطعنامهای ضمن رد ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی، تشکیل کشور فلسطین را برای دولت اسرائیل یک خطر واقعی اعلام کرده بود.
پیش از این آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل (چهارشنبه ۲۷ تیر) در بیانیهای که در این رابطه انتشار داده بود، نوشت: “سیاستهای اسرائیل در کرانه باختری هرگونه چشماندازی برای صلح با فلسطینیان براساس راه حل دو کشوری را محکوم به فنا میکند. اسرائیل با اقدامات اداری و قضایی در حال تغییر دادن جغرافیای کرانه باختری است. اسرائیل در حال افزودن بخش گستردهتری از کرانه باختری به قلمرو خود است، اقدامات تنبیهی علیه تشکیلات خودگردان فلسطینی را تشدید کرده و پنج مجموعه از شهرکهای یهودی نشین در این مناطق را قانونی اعلام کرده است. باید این روند را تغییر دهیم. توسعه شهرکها باید بلافاصله متوقف شود. این شهرکها نقض فاحش قوانین بینالمللی و یکی از موانع جدی در مسیر صلح با فلسطینیان است”.
در حقیقت سیاست تغییر جفرافیای کرانه باختری بسیار قبلتر از جنگ دولت اسرائیل و حماس شروع شده بود و جنگ این فرصت را به دولت اسرائیل داد تا سیاست اشغالگری خود در کرانه باختری را گسترش دهد. به عبارتی دیگر دولت اسرائیل با ویرانی غزه و گسترش مناطق اشغالی در کرانه باختری میخواهد موضوع فلسطین را با اشغال دائمی این مناطق حل کند.
باید تاکید کرد و هزاران بار نوشت و گفت که نه برای دولت حاکم بر اسرائیل و نه برای جمهوری اسلامی کشته شدن مردم فلسطین و دردهای این ملت بزرگ اهمیتی ندارد. این دولتهای خونریز و فاشیست به تنها چیزی که فکر نمیکنند آلام مردمیست که قربانیان اصلی جنگ هستند. اما نه دولت اسرائیل و نه جمهوری اسلامی نمیتوانند ملت فلسطین و آرمانهای آن برای تشکیل کشور مستقل فلسطین را نابود کنند. این کار شدنی نیست.
تنها راه حل واقعی به رسمیت شناختن حق مردم فلسطین برای تعیین سرنوشت خویش است. تنها با تحقق این حق مردم فلسطین که نتیجهی آن تشکیل کشور مستقل فلسطین خواهد بود، شرایط برای حل بحران خاورمیانه، پایان جنگ و برقراری صلح و آرامش برای مردم ساکن فلسطین و اسرائیل ایجاد خواهد شد.
نظرات شما