چرخه خشونت و تبعیضی که دهههاست علیه مهاجران افغان در ایران اعمال میشود، طی هفتههای اخیر وارد فاز جدیدی شده و حملات وحشیانه متعددی را علیه مهاجران افغانستانی در شهرهای مختلف براه انداخته است. حمله به کارگران افغان در استان فارس که با ضرب و شتم آنها و غارت پول و موبایلشان همراه بود، در شبکههای اجتماعی و در سایتهای خبری روزنامهنگاران مستقل افغان انعکاس وسیعی یافته است. شدت ضرب و شتم این کارگران به حدی بوده که بسیاری از آنها در نتیجه ضربات وارده، شدیدا زخمی و به بیمارستان منتقل شدهاند.
در مناطق مختلف تهران نیز باندهای اراذل و اوباش با حمله به مهاجران افغان عرصه را بر آنها تنگتر کردهاند. روزنامه آنلاین موسوم به «۸ صبح» که سالها پیش به ابتکار جمعی از روزنامه نگاران مستقل افغان راهاندازی شده، بر اساس گزارشات و فیلمهای دریافتی از ایران، در این مورد چنین نوشته است: « شماری از مخاطبان روزنامه ۸ صبح روز چهارشنبه ۳ اسد (۳مرداد)، با ارسال پیامهای صوتی و متنی میگویند که برخی از شهروندان با چاقو وقمه به جان مهاجران أفغانستان در تهران هجوم میبرند. أصلا نه خانم ها و نه مردها سرکار که هیچ، حتی برای آوردن نان خشک هم کسی بیرون نمی تواند. در عین حال تصویرهای اخطاریههای نصب شده در برخی ساحات، از جمله منطقه ۱۵ تهران نشان میدهد که مهاجران أفغانستان در معرض خطر اخراج خشونتبار از این ساحه قرار گرفتهاند. در این اخطاریهها به مالکین خانهها و موترها که در اختیار اتباع بیگانه قرار دادهاند، نیزاخطار داده میشود که در اسرع وقت نسبت به استرداد اموالشان اقدام کنند.» در ادامه این گزارش، آمده است که مهاجران أفغان از سازمان ملل میخواهند تا در این زمینه اقدام کند و جلو فاجعه را بگیرد.
نزاعی چند نفره در منطقه ۱۵ تهران و قتل یکی از افراد درگیر، موج جدید افغان ستیزی را براه انداخت. تاکید رسانههای دولتی و انتشار «اخطاریه»ها و راه افتادن «کارزارهای» بی نام و نشان اما سازمانیافته و تاکید بر تابعیت قاتل، جرقه ای شد برای تحریک افکار عمومی و دامن زدن به احساسات ناسیونال- فاشیستی . این نزاع و عاقبت تاسف آور و مرگبارش، بهانه ای شد تا دستجات لمپن و قمه به دست، جرم یک فرد را به کل مهاجران نسبت دهند، در خیابانها به جان مهاجران أفغان بیفتند و پیر و جوانشان را مورد خشونت و آزار قرار دهند. انعکاس جهت دار این خبر در رسانه های حکومتی و تحریک احساسات عمومی نیز زمینه «موجه» دیگری برای تداوم و تسریع اعمال سیاست های ضدپناهندگی و مهاجرتی جمهوری اسلامی فراهم ساخت.
دامن زدن به افغان ستیزی همواره یکی از ترفندهای جمهوری اسلامی برای گمراهی افکار عمومی و منحرف کردن خشم و نارضایتی و اعتراضات مردم است.موج جدید خشونت علیه مهاجران افغان و مهاجر ستیزی البته در جریان مضحکه انتخاباتی اخیر و در اظهارات شرمآور مسعود پزشکیان نیز جایگاه ویژه ای داشت. او در جواب سوالی در مورد رسیدگی به «اتباع خارجی»، بیشرمانه گفت مهاجران افغان را اخراج خواهد کرد و همچنین برای تامین هزینههای آن دسته از آنان که در ایران ساکن اند از اروپا کمک مالی طلب میکند. قطعاً این اظهارات پر آب و تاب و جهت دار آن در رسانه های عمومی دولتی، می تواند در بخش ناآگاه جامعه که مهاجران را علت بیکاری، جنایت، فقر و فلاکت و بدبختی در ایران می داند، تاثیرگذار باشد، مهاجرهراسی و مهاجر ستیزی را دامن زند و باندهای سیاه سازمانیافته را به جان مهاجران افغان بیاندازد.
علاوه بر جمهوری اسلامی که تبعیض سیستماتیک علیه مهاجران و پناهندگان افغان را نهادینه و اجرا کرده است، جریانات اپوزیسیون راست اعم از اصلاح طلبان رانده شده از قدرت، ملی گرایان و سلطنت طلبان نیز با تبلیغات شوونیستی به نژادپرستی و تقویت ایده های فاشیستی دامن می زنند. کارزارهایی متعددی که اخیرا با اسامی مختلف در شبکه های اجتماعی علیه مهاجران افغان براه افتاده است، هم از سوی طرفداران سلطنت و هم عوامل و مزدوران رژیم جمهوری اسلامی هدایت و حمایت می شوند. در یکی از این کارزارها تحت عنوان «مطالبه ملی»از مسعود پزشکیان خواسته شده است انسداد مرزها و اخراج افغانها (یکی از وعده های انتخابی وی) را تسریع کند.
با این حال تبعیضی که در حق پناهندگان و مهاجران افغان در ایران اعمال می شود، محدود به رویدادها و اقدامات اخیر نیست. دهههاست که تبعیض و ستم و رفتار غیرانسانی با پناهندگان افغان- که در گریز ناگزیر از جنگ و بدبختی و فلاکت به ایران پناهنده شده اند- اعمال میشود.
پناهجویان افغان از بدو ورود به ایران با مجموعه باورنکردنی از تبعیضات روبرو بوده اند: نداشتن اجازه کار و ادامه تحصیل در دانشگاه، قطع یارانه سلامت و آموزش،عدم اعطای شناسنامه و تابعیت به فرزندانی که مادر ایرانی و پدر افغان دارند، محدودیت تردد در ۱۵ استان، از جمله این مواردند. محدودیت اشتغال، یکی دیگر از این تبعیضات است. کارگران أفغان تنها در ۱۳ رشته – آنهم رشته شاق – مجاز به اشتغالند از جمله در کشاورزی، ساختمانی، دامپروری، شیشه گری، ذوب پلاستیک، راه سازی، کانال سازی و گچ پزی. در عین حال،کار در نانوائیها، رستورانها و صنایع غذائی برای کارگران أفغان ممنوع اعلام شده است. جمهوری اسلامی در سال ۶۳ طی بخشنامهای، رده های شغلی مجاز برای کارگران را افغان تعیین کرد و بر این تبعیض نام «بازار کار تفکیک شده» گذاشت. از طرف دیگر کارگران شاغل در همین رشته های محدود، فاقد قراردادند. در تحقیقی که سال ۹۸ در بین ۳۷۰ هزارمرد افغان دارای مجوز کار صورت گرفته و در فصلنامه اقتصاد دانشگاه بهشتی تهران منتشر شده، آمده است که تنها ۳ درصد کارگران افغان قرارداد کار دارند. ۷۷ درصد قرارداد شفاهی دارند و ۲۰ درصد فاقد هرگونه قرارداد کارند.
علاوه بر این تبعیضات از سال ۶۷ تا کنون مساله اخراج پناهندگان افغان در دستور کار جمهوری اسلامی قرار داشته است . طبق آمار اعلام شده توسط «فرماندهانان مرزبانی» تنها طی ۶ ماهه ۱۴۰۲ تعداد ۳۲۸ هزار پناهنده افغان از استان خراسان و ۸۰ هزار تن از استان سیستان و بلوچستان به افغانستان بازگردانده شده اند. توافقات با دولتهای وقت در أفغانستان، گاه تبعات مرگباری برای پناهنده ها و مهاجرین افغان در پی داشته است. رسانههای «۸ صبح» و «پژواک» در افغانستان نمونههای متعددی از خشونت پلیس ایران در دستگیری و استرداد مهاجران افغان را گزارش کردهآند. این خشونت پلیس علیه مهاجران گاه منجر به کشته شدن پناهندگان افغان در نواحی مرزی دو کشور شده است.
بی تردید تبعیضات سیستماتیک دولتی که جمهوری اسلامی علیه پناهندگان و مهاجران افغان اعمال کرده، از مجموعه سیاستهای فاشیستی ترامپ و جریانات راست افراطی اروپائی اعلام کردهاند، پیشی گرفته است. هنوز نژادپرستان و فاشیستهای آمریکائی و اروپائی بخاطر آگاهی افکار عمومی و وجود رسانه های نسبتا مستقل و وجود اعتراضات توده ای علیه نژادپرستی و فاشیسم، حتی جرأت طرح بسیاری از اقدامات ضدانسانی و ضدپناهندگی که جمهوری اسلامی سالهاست به مرحله اجرا درآورده، نکرده اند.
تبعیضاتی که جمهوری اسلامی علیه مهاجران و پناهندگان افغان اعمال کرده، در زمره اقدامات شرم آوری است که در دوران فاشیسم هیتلری اعمال شده است. دورانی که لکه ننگی در تاریخ بشریت است. حمایت و همبستگی با پناهندگان و مهاجران افغان بخشی از مبارزه نیروهای کمونیست ، چپ و آزادیخواه است که اینگونه تبعیضات را برنمی تابند و برای محو کلیه اشکال تبعیض مبارزه می کنند. همصدایی جمهوری اسلامی و اپوزیسیون ناسیونالیست و فاشیست ایران بار دیگر بر این واقعیت صحه میگذارد که سرنگونی جمهوری اسلامی کافی نیست، برای رهائی از کلیه اشکال ستم و تبعیض باید علیه نظام مبتنی بر ستم و استثمارسرمایه داری و جریانات فاشیست حامی آن به مبارزه برخاست.
نظرات شما