سرانجام قرارداد آتشبس بین اسرائیل و لبنان، پس از تقریباٌ ۴ ماه به امضا رسید و زمان آن، ساعت ۴ صبح روز چهارشنبه ۲۷ نوامبر تعیین شد. از جمله مفاد توافق، طی ۶۰ روز آینده، ینۀآتتنتنتعقبنشینی ارتش اسرائیل از لبنان، انتقال نیروهای حزبالله به شمال رودخانه لیتانی، در ۳۰ کیلومتری مرز، و ایجاد منطقهای حائل در امتداد مرزهای اسرائیل و لبنان است. قرار است در این منطقه حائل، نیروهای حافظ صلح سازمان ملل و ارتش لبنان مستقر شوند و ایالات متحده و فرانسه نیز بر رعایت آتشبس نظارت داشته باشند. این دو کشور، در بیانیهی مشترکی بر همکاری با اسرائیل و لبنان در مورد اجرای کامل این قرارداد تأکید کردند. همچنین متعهد شدند تلاشهای بینالمللی برای تقویت ارتش لینان و همچنین توسعه اقتصادی را در سراسر لبنان حمایت میکنند تا ثبات و رفاه به این منطقه بازگردد.
روز جمعه ارتش اسرائیل اعلام کرد، طی این جنگ، به بیش از ۱۲۵۰۰ هدف در لبنان حمله کرده است، از جمله ۳۶۰ هدف در بیروت و ۱۰۰۰ هدف در منطقه “بکا”. به ادعای آنان، این حملات نیروهای حزبالله را هدف قرار داده بودند، با وجود این، در یک مورد، به گزارش “آژانس خبری ملی لبنان”، ارتش اسرائیل، طی مراسم عزاداری در الخیام به سوی مردم آتش گشوده بود. در مجموع، در این مدت، حداقل ۳۹۶۱ لبنانی و بسیاری غیرنظامی، کشته شدهاند. در برابر، حدود ۱۴۰ سرباز و شهروند اسرائیلی نیز بر اثر حملات حزبالله به قتل رسیدهاند. تخمین زده میشود در لبنان، در حدود ۹۹ هزار خانه ویران یا نیمه ویران شدهاند. به تخمین بانک جهانی از مجموع ۵ / ۸ میلیارد دلار خسارت وارد آمده، در حدود ۸ / ۲ میلیارد آن به خانههای مسکونی اختصاص دارد. طی این جنگ، حدود ۲ / ۱ میلیون نفر آواره شدهاند.
طبق دیگر مفاد این قرارداد، اسرائیل و لبنان اهمیت قطعنامه ۱۷۰۱ سازمان ملل را به رسمیت خواهند شناخت. هرچند این امر، نافی حق اسرائیل یا لبنان برای دفاع از خود، طبق قوانین بینالمللی نخواهد بود. هیچ گروه غیر دولتی اجازه فروش یا تهیه سلاح در لبنان را ندارد و علاوه بر آن، تولید سلاح یا تجهیزات وابسته به آن در داخل لبنان تحت نظارت و کنترل دولت لبنان خواهد بود و تنها نیروی مسلح مجاز، ارتش لبنان خواهد بود. علاوه بر آن، ارتش، پستهای نگهبانی در امتداد تمام جادهها و پلهای در امتداد خط آبی سازمان ملل واقع در جنوب لیتانی برپا خواهد کرد. تمام تسهیلات غیرمجاز موجود دخیل در تولید سلاح و تجهیزات نظامی در آینده برچیده خواهند شد که این امر از جنوب لیتانی آغاز خواهد شد. آمریکا و فرانسه در کمیته فنی نظامی مشارکت خواهند داشت تا ارتش بتواند هر چه زودتر ۱۰ هزار نیروی نظامی به جنوب اعزام کند. از آن گذشته این دو کشور با کمک جامعه بینالمللی از ارتش لبنان حمایت خواهند کرد تا به این هدف دست یابد و توان خود را بهبود بخشد.
امضای این قرارداد، واکنشهای گوناگونی را برانگیخت. پایان جنگ، در میان مردم لبنان موجی از شادی را برانگیخت. بسیاری از ساکنان آواره جنوب لبنان، در اولین ساعات برقراری آتشبس، بیصبرانه به سوی خانه و کاشانه ویرانشان به حرکت درآمدند. با وجود این، روزهای پنجشنبه و جمعه ارتش اسرائیل به بهانه “مظنون” بودن این مردم، همچنان به حملات خود در لبنان و شلیک به سوی آوارگان مشتاق بازگشت ادامه داد. نیروهای اسرائیل اعلام کردهاند ساکنان ۶۴ روستا در جنوب لبنان تا اطلاع ثانوی اجازه بازگشت ندارند و هر کس به این روستاها بازگردد، “خود را به خطر میاندازد”. اسرائیل همچنین برای محدودسازی نقل و انتقال مردم در جنوب لبنان، نقشهای با منطقهای به رنگ قرمز را پخش کرده است و از مردم میخواهد به این مناطق بازنگردند. ارتش لبنان نیز در بیانیهای اعلام کرد: “روزهای ۲۷ و ۲۸ نوامبر پس از اعلام قرارداد آتشبس، ارتش اسرائیل قرارداد را چندین بار نقض کرده است.”
در چنین وضعیتی، بسیاری نسبت به اجرا و ادامه این آتشبس بدگمان هستند. بسیاری معتقدند این قرارداد یک “آتشبس” نیست، بلکه متارکه موقت جنگ است. “نعیم قاسم”، دبیر کل حزبالله لبنان، در اولین واکنش خود پس از امضای قرارداد گفت که این گروه با ارتش لبنان برای اجرای آتشبس هماهنگی خواهد کرد. هرچند روشن نیست، آیا این نیرو، طبق این قرارداد، به خلع سلاح تن خواهد داد یا خیر. بنیامین نتانیاهو، از سوی دیگر، در اولین مصاحبه خود پس از اعلام آتشبس، گفت به ارتش اسرائیل دستور داده است تا در صورت نقض آتشبس از سوی حزبالله دست به “حملات شدید” بزند. وی در این مصاحبه همچنین گفت که آتشبس “میتواند کوتاه مدت باشد”. پیش از آن نیز نتانیاهو و “یوآف گالانت”، وزیر دفاع اسرائیل بارها از خواست نابودی حزبالله سخن گفته بودند و مدعی بودند اسرائیل تا نابودی حزبالله به حملات خود ادامه خواهد داد. اکنون نیز، با وجود آتشبس، همچنان مقامات اسرائیل اصرار دارند در صورت وجود خطر برای امنیت اسرائیل، از جمله نقل و انتقال سلاح و تجهیزات نظامی از سوی حزبالله، به حملات خود ادامه خواهد داد. گفته میشود، مقامات آمریکا نیز حق اسرائیل در حمله یکطرفه به هر بهانهای را تضمین کردهاند. مقامات لبنان معتقدند چنین موضوعی مورد توافق آنها نبوده است و این نقض حاکمیت لبنان است.
اسرائیل با وجود امتیازاتی که طبق این قرارداد به دست آورده است، در ظاهر به تمام اهداف خود نرسیده است. تبادل آتش میان حزبالله و اسرائیل از اکتبر ۲۰۲۳ و آغاز جنگ میان اسرائیل و نیروهای حماس آغاز شد و در سپتامبر ۲۰۲۴ وارد مرحله جدیدی شد. اول اکتبر اسرائیل به لبنان حمله زمینی کرد. گرچه روند جنگ، طبق انتظارات مقامات اسرائیل پیش نرفت. اسرائیل که در ابتدا با حملات غافلگیرانه از جمله ترور تعدادی از رهبران حزبالله از جمله حسن نصرالله، حملات هوایی، انفجار هزاران دستگاه الکترونیک دست بالا را داشت. اما برخلاف انتظارات آنان و پس از مواجهه با مقاومت حزبالله و تلفات جانی سربازان و شهروندان اسرائیلی هزینههای این جنگ برای اسرائیل بالا رفت. عمیقترین پیشروی اسرائیل در پیرامون شهر الخیام بود که در حدود ۶ کیلومتری مرز واقع است. مشکلات مربوط به بازگشت کامل نزدیک به ۶۰ هزار شهروند اسرائیلی که از خانههای خود متواری شده بودند همراه با فشارهای بین المللی، تلاطمات سیاسی داخلی و بارمالی هزینه های جنگ، ازجمله عواملی بودند که اسرائیل آتش بس را پذیرفت. امتیاز دیگر برای اسرائیل آن است که اکنون با پایان جنگ در لبنان، میتواند توان خود را در جبهههای دیگر متمرکز سازد.
از سویی دیگر حزبالله نیز ، به یک آتشبس نیاز داشت به ویژه پس از ترور حسن نصرالله و تنی چند از رهبراناش تا خود را بازسازی کند و پاکسازی نیروهای خود را آغاز کند، چرا که پس از ترورهای متعدد، نفوذ بیشتر نیروهای امنیتی اسرائیل در داخل این تشکیلات گمان زده میشود. از آن گذشته ضربههای سنگین دیگری نیز از جمله به توان موشکی آن وارد آمده است. عمدتاً ساکنان جنوب لبنان از هواداران حزبالله هستند که اکنون به جز تلفات و صدمات جانی، شهرها، روستاها و خانههایشان ویران شده است.
برخی از هواداران حزبالله اکنون از واکنش جمهوری اسلامی طی جنگ لبنان و اسرائیل ناراضیاند. به گفته آنان حوثیها و نیروهای محور به اصطلاح مقاومت، به پرتاب موشک و ارسال پهپاد اکتفا کردند، حملاتی که عمدتاً سمبلیک و در بهترین حالت “حداقلی” بودند، هرچند بسیاری از این موشکها و پهپادها نیز پیش از رسیدن به خاک اسرائیل نابود شدند. به گفته آنان، جمهوری اسلامی خواهان تشدید درگیریها در منطقه نبود.
به جز اسرائیل و حزبالله، جمهوری اسلامی نیز خواهان آتشبس بود، چرا که با صدمات وارده به حزبالله، نیازمند زمانی برای بازسازی و بازساماندهی این گروه بود. هرچند، پس از برقراری آتشبس، مقامات رژیم آن را نمایش “قدرت نظامی” حزبالله نامیدند. از برنامههای آتی، مقامات رژیم، سرمایهگذاری برای بازسازی و بقای حیات حزبالله است تا پایگاه حزبالله در میان شیعیان لبنان حفظ شود. رهبران حزبالله نیز وعده دادهاند برای بازسازی به ساکنان جنوب لبنان یاری خواهند رساند.
سیستم سیاسی لبنان، پارلمانی، اما متأثر از وضعیت فرقهای، اجتماعی و مذهبی خاص این کشور است. پس از پایان جنگ داخلی ۱۹۹۰ – ۱۹۷۵، در لبنان، رئیسجمهور از میان مسیحیان مارونی، نخستوزیر از میان سنیها و رئیس پارلمان از بین شیعیان انتخاب خواهد شد. اما این کشور نزدیک به دو سال است که در انتخاب رئیس جمهوری درمانده است و با بحران سیاسی دست به گریبان است. یکی از علل آن، فشارها و اعمال نفوذ نیروهای سیاسی موجود در کشور، از جمله حزبالله و مداخلات کشورهای دیگر از جمله جمهوری اسلامی، کشورهای غربی و برخی کشورهای منطقه مانند عربستان است. حزبالله اصرار بر انتخاب یک رئیس جمهور نزدیک به ایران و سوریه را دارد، در حالی که نیروهای دیگر، خواهان رئیس جمهوری نزدیک به غرب هستند.
چهره مورد نظر آمریکا برای ریاست جمهوری، ژنرال “ژوزف عون”، فرمانده ارتش لبنان است. طبق بیانیهای از سوی ارتش لبنان در اکتبر، فرستاده آمریکا “هوخشتین” در دیداری با عون درباره “وضعیت کلی کشور و امکان حمایت از ارتش لبنان” گفتکو داشته است. آمریکا با وجود جنگ و آوارگی یک چهارم جمعیت این کشور، ماههاست برای برگزاری انتخابات در لبنان فشار وارد میآورد. اما این تلاشها تاکنون به نتیجهای نرسیده بود. هرچند انتظار میرود، در صورت برقراری کامل آتشبس و پایان جنگ، بار دیگر غرب و نیروهای سیاسی داخل لبنان برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به تکاپو درآیند. پیش از این نیز برخی سیاستمداران لبنان، برگزاری انتخابات را به پس از پایان جنگ موکول کرده بودند. لازم به یادآوری است که در یک نظرسنجی در اواخر تابستان، ۸۵ درصد شیعیان به گروه حزبالله اعتماد داشتند، اما ۸۵ درصد از پاسخدهندگان در سراسر کشور، رأی اعتماد خود را به ارتش داده بودند.
اکنون پرسشهای متعددی درباره اوضاع آینده لبنان وجود دارد. آیا دولت و ارتش لبنان طبق مفاد قرارداد قادر به کنترل حزبالله خواهند بود؟ در صورت پایداری به مفاد قرارداد، تنها راه برای حزبالله، چیزی شبیه عراق، ادغام در ارتش خواهد بود. جنبش امل، یکی از دو حزب عمده شیعه در لبنان است. “نبیه بری” دبیر کل جنبش امل، سخنگوی پارلمان، و رئیس هیئت مذاکرهکننده با آمریکا در مورد توافق، بلافاصله پس از امضای قرارداد، خواهان گردهمایی نیروهای سیاسی برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری شد. وی از متحدان کلیدی حزبالله است و حتا پیش از امضای توافقنامه، حزبالله از حضور و تصمیمات وی طی مذاکره حمایت کرده بود. بنابراین، از دیگر گزینههای پیشاروی حزبالله، حتا در صورت سازماندهی نظامی خود در خفا، حضور و فعالیت بیشتر در عرصه سیاسی کشور میتواند باشد.
در مارس ۲۰۲۳ صندوق بینالمللی پول درباره “بحران بیپایان” لبنان هشدار داده بود. در مقایسه با نرخ فقر در سال ۲۰۱۲ که ۱۲ درصد بود، اکنون به ۴۴ درصد رسیده است. پوند لبنان ۹۸ درصد ارزش خود را از سال ۲۰۱۹ از دست داده است. هزینههای این جنگ ارتجاعی و ویرانگر برای مردم لبنان، نیز، بار سنگین دیگری بر دوش مردم لبنان گذاشته است. فساد در میان مقامات سیاسی – اقتصادی لبنان گسترده است. در یک نمونه، در شهریور ماه سال جاری، ریاض سلام، که از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۲۳ ریاست بانک مرکزی را برعهده داشت، به اتهام مشارکت در فساد مالی، اختلاس و مالاندوزی توسط دادستانی کل لبنان بازداشت شد. از وی به عنوان یکی از مقامات ارشدی نام برده میشود که مسئول بحران اقتصادی فعلی لبنان است. پراکندگی و تشتت نه تنها در میان فرقههای مذهبی، بلکه در درون تمامی این فرقهها، اعم از مسیحی، سنی و شیعه، نیز حاکم است. اکثریت آنها، وابسته به قدرتی خارجی، نه به دنبال تأمین منافع مردم، بلکه پیگیر منافع کشورهای خارجی و منافع شخصی خود هستند. در نتیجه گذشته از زمان برگزاری انتخابات، یا رئیس جمهور بعدی، بحرانها و مشکلات آینده لبنان همچنان پابرجا خواهند ماند. در چنین وضعیت سیاسی – اقتصادی و اجتماعی، چشم انداز روشنی، حداقل در آینده نزدیک، برای مردم لبنان متصور نیست و “ثبات” و “رفاه” مدعی کشورهای غربی از جمله فرانسه و آمریکا، سرابی بیش نیست. اکنون تنها مردم شادماناند که از بمبارانها و حملات نظامی اسرائیل رهایی یافتهاند. این نیز مهلتی است برای تسکین دردهای جنگ و پرداختن به زخمهای دیگر.
نظرات شما