خروشی از موضع اقتدار -پیرامون اعتصاب و تجمع گسترده کارگران صنعت نفت

فریاد رسای اعتراض  وتجمع گسترده و هماهنگ چند هزار کارگر پیمانی ارکان ثالث شاغل در مجتمع گاز پارس جنوبی و پالایشگاه گاز فجر جم، بار دیگر در آسمان جنبش کارگری طنین انداز شد. مشت های گره کرده و شعارهای نفتگران مبارز، این بار نیز نه فقط  درمحدوده‏ی مطالبات صرفاً اقتصادی محدود نماند و مقامات و نهادهای حکومتی را نشانه گرفت، بلکه گام دیگری نیز فراتر نهاد. طرح خواست‏ها و شعارهای سیاسی نظیر حق تشکل، حق اعتصاب و تجمع و اعتراض، پیش از آن بر پرچم کارگران مجتمع گاز پارس جنوبی نقش بسته بود، اینبار اما “آخرین پیام” نفتگران این پرچم را مزیّن کرد و رنگ و حال دیگری برآن بخشید. چند هزار کارگر نفت در تجمعی بسیار گسترده و در یک اقدام اعتراضی مشترک و واحد و هماهنگ، یکصدا با بانگی رسا آخرین پیام خود را به گوش حاکمیت رساندند: ” این آخرین پیام است، بدون ما، کارشما تمام است”. پیامی بسیار ساده و روشن که از اعماق وجود نفتگران برخاسته است. فریادی از دل و درون طبقه کارگر اما نه ازروی استیصال و درماندگی و نه حتی فقط در هیئت یک شعار جدی اعتراضی، بلکه بسی فراتر از آن،  خروشی از موضع اقتدار و مهم‏تر مبتنی برآگاهی به اقتدار!

آگاهی به اقتدار و یاد آوری آن به طبقه حاکم، گام و مرحله بسیار مهمی است که جنبش طبقه کارگر به آن ورود نموده است. اگر که هنوز کارِ طبقه حاکم و نهادهای گوناگون دولتی در گردش است، اگر نظام ارتجاعی همچنان سرگرم ستم و استثمار است، فقط از آن روست که طبقه کارگر به این پیام روشن خود عمل نکرده است. این خروش اقتدارگونه و آگاهی به اقتدار را اما بایستی از قوه به فعل درآورد و به آن مادیت بخشید. کارگران نفت خیلی روشن وبی پرده به طبقه حاکم و نهادهای گوناگون حافظ منافع این طبقه یادآور شدند که بدون کارگران، بدون طبقه کارگر، کار طبقه حاکم و نهادهای گوناگون آن تمام است. اگر کارگر به این شعار عمل کند، اگر وارد یک مبارزه جدی شود، دست از کار بکشد و اعتصابات سراسری را سازمان دهد، کار رژیم تمام است چرا که مبارزه کارگری وارد مرحله پیشرفته تری خواهد شد و ازپی اعتصابهای سراسری، قیام سربلند خواهد کرد.

این خروش کارگری و آگاهی به اقتدار که در شعار ” این آخرین پیام است، بدون ما کارشما تمام است” تجسم یافته است، همان خروش و شعاری است که باید در تمام بخش‏های صنعت نفت همه گیر شود و نه فقط همه گیر شود بلکه این شعار، همان شعار در لحظه فعلی مهمی است که باید از قوّه به فعل درآید. دعوت طبقه حاکم و رژیم سیاسی آن به مبارزه در آوردگاهی جدید است. تغییر ریل مبارزه و تلاش آشکار برای برون بردن کامل مبارزه از چارچوبهای صرفاً صنفی و اقتصادی است. در همین آوردگاه است که باید با نظم موجود درافتاد و آن را از اریکه قدرت به زیر کشید. فعلیت یافتن این شعار و اقتدار، عمل به آگاهی که در این شعار تبلور یافته است، همان چیزی است که کارگران و زحمتکشان و عموم مردم زحمتکش از کارگران نفت انتظار دارند. سایر کارگران و عموم مردم زحمتکش ایران در انتظار این هستند که نفتگران وارد یک مبارزه جدی‏تر شوند و شیرهای نفت و گاز را ببندند و نقش غیر قابل جایگزین خود را در رهایی جامعه از درد و رنج و نکبتی که جمهوری اسلامی برآنان تحمیل کرده است ایفا کنند. کارگران نفت نیز  نیک می دانند که سایر کارگران و زحمتکشان در انتظار همین اقدامی هستند که اکنون برزبان نفتگران جاری شده است. نفتگران نیز از اهمیت مبارزات و نقش بسیار مهم خویش آگاه‏اند. انتظار بیش از حد و پرهیز از اقدامی که بر عهده ما نهاده شده است و خود میدانیم که فقط از عهده ما بر میآید جایز نیست. زمان زمان بپاخاستن است. کل کارگران، زحمتکشان، تهیدستان  و عموم توده‏های مردم حامی و پشتیبان ما هستند. زمان، زمانِ اجرای پیامی است که پیشقراولان صنعت نفت سه شنبه ۲۰ آذر در تجمع گسترده خود به طبقه حاکم ابلاغ کردند.

ارکان ثالث در صف مقدم مبارزه

روز سه شنبه ۲۰ آذر کارگران پیمانی ارکان ثالث شاغل در مجتمع گاز پارس جنوبی، بار دیگر با سازماندهی و برگزاری یک تجمع گسترده‏ی سراسری و هماهنگ شده، دست به اعتراض زدند و خواستار رسیدگی به مطالبات خویش شدند. این دومین تجمع بزرگ و سراسری کارگران ارکان ثالث شاغل در مجتمع گاز پارس جنوبی در آذر ماه است.از تجمع بزرگ کارگران شاغل در این مجتمع در سه شنبه ۶ آذر، مبارزات کارگران صنعت نفت وارد مرحله جدیدی شده است. کارگران پیمانی ارکان ثالث شاغل در پالایشگاه ها، چاه‏ها، سکوها و فازهای مختلف این مجتمع که ۱۶ هفته پیاپی هرسه شنبه تجمعات اعتراضی متعددی را در بخش‏ها، پالایشگاه‏ها، سکوها و فازهای مختلف برپا کرده بودند، هفدهمین تجمع خود را به یک تجمع واحد و مشترک و سراسری در روز سه شنبه ۶ آذر تبدیل کردند. در آن تجمع متجاوز از سه هزار کارگر همراه با شماری از خانواده ها حضور داشتند. سه شنبه بیستم آذر دومین تجمع بزرگ واحد و گسترده از این نوع بود که علی رغم تهدیدات جدی حراست و دستگاه امنیتی، شمار کارگران حاضر درآن بازهم افزایش یافت و به بالای ۴ هزار نفر و تخمیناً نزدیک به ۵ هزار نفر رسید .

این تجمع گسترده و بزرگ کارگری که با راه پیمایی و سردادن شعارهای گوناگون همراه بود یکبار دیگر نشان داد که مبارزه کارگران صنعت نفت را سر بازایستادن نیست. کارگران پیمانی ارکان ثالث مادامکه به مطالبات خویش دست نیافته باشند به مبارزه ادامه خواهند داد. کارگران معترض دراین تجمع وسیع و گسترده خود، بار دیگر خواهان حذف کامل شرکتهای پیمانکاری شدند که شاق ترین شرایط کاری را بر کارگران تحمیل نموده و با پرداخت  ناچیز ترین و کمترین دستمزد به استثمار وحشیانه کارگران مشغول‏اند. ارکان ثالثی ها خواهان افزایش دستمزد، استخدام رسمی و نظام پرداخت همتراز با نیروهای رسمی و اجرای کامل طرح طبقه بندی مشاغل، اجرای بدون تبعیض ۱۴ روز کار و ۱۴ روز استراحت‏اند. پیمانکاران بیرحم و سود جو که در برابر مبارزات کارگران گاه مجبور به عقب نشینی و دادن برخی امتیازات شده یا به توافقاتی متعهد شده اند، هربار توافقات پیشین را زیر پا می‏نهند. ازاینرو کارگران خواهان عمل به توافقات قبلی‏اند.

حق تشکل و تجمع و اعتراض، بازگشت به کار کارگران اخراجی و پایان دادن به برخوردهای پلیسی و امنیتی با کارگران معترض، از جمله خواستهای مهم دیگر کارگران است که در دو تجمع بزرگ و سراسری آذر ماه به نحو جدی‏تر و پر رنگ تری مطرح شده اند. در تجمع گسترده و باشکوه ۲۰ آذر کارگران پیمانی ارکان ثالث مجتمع گاز پارس جنوبی، علاوه بر حمل پلاکارد و کاغذ نوشته های گوناگونی که مطالبات کارگران بر آنها نقش بسته بود ، شعارهایی چون “مزد بدون تبعیض والسلام”، ” حقوق عادلانه حق مسلم ماست ” سر داده شد. در این تجمع همچنین خواست استیضاح وزیر نفت مطرح شد و شعارهایی نیز علیه مدیران سرداده شد. افزون بر این ها، در تجمع گسترده روز سه شنبه ۲۰ آذر ، شعار مهم دیگری نیز بر زبان کارگران جاری شد. کارگران اتمام حجت کردند و هشدار دادند چنانچه به خواست‏هایشان رسیدگی نشود دست از کار خواهند کشید و کار را یکسره خواهند کرد.” این آخرین پیام است، بدون ما کارشما تمام است”!

فقط در مجتمع گاز پارس جنوبی نیست که مبارزه یکدست و یکپارچه کارگران هربار بلندتر شعله می‏کشد. پالایشگاه گاز فجر جم که بزرگترین پالایشگاه گازی کشور است نیز به یکی از مراکز مهم مبارزات کارگران صنعت نفت تبدیل شده است. در هردو تجمع بزرگ و گسترده کارگران مجتمع پارس جنوبی، کارگران ارکان ثالث شاغل در شرکت پالایش فجر جم نیز در همبستگی و اتحاد با کارگران پارس جنوبی دست از کار کشیدند و بعد از راه پیمایی در مقابل ساختمان اداری این پالایشگاه تجمعات اعتراضی برپا نمودند.

این تجمعات یکدست و همبسته  به روشنی بیانگر این واقعیت است که موضوع مبارزه و اعتراض، تنها به پارس جنوبی خلاصه نمی‏شود. صرف نظر ازاینکه اعتصاب و تجمع و اعتراض در هریک از این بخشها به تنهایی بسیار مهم است و صرف نظر از پیوندهای در حال استحکام میان کارگران، این اعتراضات به روشنی، سمتگیری مبارزه به عرصه های گسترده‏تر و همبسته‏تری را نوید می‏دهد.

درباب اهمیت مجتمع گاز پارس جنوبی با ۱۸ هزار شاغل، پیش از این در نشریه کار شماره ۱۰۹۸ اشاراتی داشتیم. اینجا نیز خلاصه وار به اهمیت شرکت پالایش فجر جم نیز اشاره می‏کنیم.

پالایشگاه گاز فجرجم، بزرگ ترین پالایشگاه گازی کشور در ۲۸۵ کیلومتری جنوب استان بوشهر واقع شده است. در این شرکت ۲۷۰۰ کارگر از جمله ۱۸۰۰ کارگر ارکان ثالث مشغول به کارند. روزانه ۱۲۵ میلیون متر مکعب گاز در این پالایشگاه تصفیه می‏شود. “مشعل” نشریه کارکنان صنعت نفت شماره ۱۰۳۶ از قول مدیر عامل این پالایشگاه می نویسد:” درظرف پنج ماه نخست سال جاری ۶ / ۸ میلیارد متر مکعب گاز، یک میلیون بشکه میعانات گازی و ۶ / ۶ هزارتن گاز مایع ( LPG  ) در این پالایشگاه تولید و استحصال شده است”.

منابع ورودی گاز خام و تصفیه نشده به این پالایشگاه، میادین گازی نار، کنگان و پارس جنوبی است که به وسیله خطوط لوله به این پالایشگاه منتقل و پس از پالایش، به تأسیسات بندر سیراف واقع در خلیج فارس جهت صادرات منتقل می‏شود. گاز مایع تولیدی ( LPG  ) نیز ذخیره سازی و سپس توسط تانکر به کشورهای همسایه صادر می‏شود.محمد مهدی هاشمی مدیر عامل شرکت پالایش فجر جم چند روز پیش در مورد اهمیت منابع گازی پارس جنوبی گفت” نزدیک به ۶ میلیارد متر مکعب گاز پارس جنوبی طی ۸ ماهه نخست سال جاری در این شرکت پالایش شده است که ۱۷ درصد رشد نسبت به مدت مشابه نشان می‏دهد” او در واقع بر اهمیت نقش پارس جنوبی در تأمین خوراک پالایشگاه فجر جم تأکید کرد.

بنابر این نه فقط بخشی از خوراک این پالایشگاه از پارس جنوبی- و بخش دیگر از کنگان و میادین گازی دیگر – تأمین می‏شود و رابطه تنگاتنگی میان این بخشها وجود دارد، بلکه اساساً فعالیت‏های گوناگون در بخش استخراج، انتقال، تصفیه و در نهایت صادرات گاز مانند دانه‏های زنجیر به هم پیوسته اند.  این واقعیت ها همگی حاکی از ساخت و بافت همبسته بخش‏های مختلف صنعت نفت و گاز و گویای این واقعیت است که اتحاد و هماهنگی اعتراض و مبارزه در این بخش‏ها، اعتصاب  سراسری و توقف تولید، تا چه حد می‏تواند ضربات کاری و جدی بر حاکمیت وارد سازد.

به رغم تمام تلاش‏های سرکوبگرانه رژیم، اما اکنون موقعیت به نسبت مناسبی برای اعتراضات گسترده و گسترش اعتصابات بدست آمده است. رژیم جمهوری اسلامی در تمامی عرصه ها چه در عرصه مسائل و سیاستها داخلی، چه به ویژه در عرصه مسائل و سیاستهای خارجی با شکست های خرد کننده و مفتضحانه ای روبرو شده است. تمام سرپنجه های نیروهای ارتجاعی و نیابتی ارتجاع اسلامی یک به یک قطع شده اند. سوریه و رژیم ارتجاعی و پوشالی بشاراسد که برای جمهوری اسلامی عزیز تر از خوزستان بود در ظرف فقط چند روز از هم پاشید. شکست قطعی استراتژی جمهوری اسلامی در منطقه، موقعیت رژیم را بیش از هرزمان دیگری ضعیف‏تر و متزلزل‏تر ساخته است. روحیه نیروهای سرکوب رژیم از درون فرو ریخته است. وقت آن است که ما کارگران به طور گسترده وارد صحنه شویم،اعتصابهای سرتاسری را سازمان دهیم، ضربه اصلی را برفرق سر رژیم وارد سازیم، بساط آن را جارو کنیم و سرنوشتمان را خود در دست گیریم.

گردان‏های پیشتاز طبقه کارگر در صنعت نفت و گاز و ظیفه مهمی بردوش دارند. تداوم تجمعات گسترده در مجتمع گاز پارس جنوبی و پالایشگاه گاز فجرجم و گذار این مبارزات به اعتصاب و خواباندن چرخ تولید نقش بسیار مهمی در مبارزات کارگران صنعت نفت و کل مبارزات طبقه کارگر خواهد داشت.آنچه این روزها در مجتمع گاز پارس جنوبی و پالایشگاه گاز فجر جم جاری است، می تواند و باید در سایر بخش ها نیز تکرار شود. سایر کارگران صنعت نفت نباید نسبت به تجمعات اعتراضی کارگرانی که اکنون در صف مقدم مبارزه ایستاده اند، بی تفاوت باشند، بلکه باید با ورود به اعتراض و اعتصاب اتحاد و همبستگی کارگری خود را به نمایش بگذارند و مبارزات گسترده تری را رقم زنند. کارکنان رسمی صنعت نفت را متأسفانه گویا خواب برده و در توهم کرامات فلان وزیر و نماینده مجلس غرق شده اند. نه فقط حمایتی از جانب آنها دیده نمی‏شود بلکه حتی از درج خبر اعتراضات و تجمعات گسترده کارگران ارکان ثالث در کانال های تلگرامی خود نیز ابا داشته اند.اما دیگر کارگران صنعت نفت باید وارد صحنه شوند. قرارداد موقتی‏ها، قرارداد مدت معین و ارکان ثالثی های شاغل در سایر بخش‏ها و مراکز نفت و گاز باید به این تجمعات بپیوندند. خوشبختانه کارگران ارکان ثالث شاغل در فلات قاره بهرگان روز یکشنبه ۲۵ آذر تجمع اعتراضی برپا کردند. کارگران آگاه و مبارز پیمانی ارکان ثالث مجتمع گاز پارس جنوبی و پالایشگاه فجر جم، تردید نداشته باشند که در ادامه اعتراضات و تجمعات‏شان، کارگران دیگر بخش‏های صنعت نفت و سایر صنایع، به این مبارزات خواهند پیوست. شکی نداشته باشند که سایر کارگران و عموم زحمتکشان حامی و پشتیبان آن‏ها  و مبارزاتشان هستند. آنچه اکنون بیش از هرچیز مبرم و ضروری است این است  که بر “آخرین پیام” کارگران پیمانی ارکان ثالث ، جامه عمل پوشانده شود.

متن کامل نشریه کار شماره ۱۱۰۰  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.