س – سؤال شده است که چگونه میتوان کمیته اعتصاب تشکیل داد و در کارخانهای که هر کس دنبال نان میدود اعتصاب، سازماندهی نمود؟ درعینحال سؤال دیگری مطرحشده است به این مضمون که طرح شعار شوراها از سوی سازمان آیا به معنای دور افتادن آن از واقعیتهای عینی جامعه نیست و بهعنوان فاکتی در این مورد به عدم استقبال مردم از شوراهای اسلامی اشارهشده است.
از بحث اعتصاب آغاز میکنیم. اعتصاب یکی از اشکال اصلی و درعینحال مؤثر مبارزه طبقاتی کارگران است. اما این بدان معنا نیست که طبقه کارگر تحت هر شرایطی آماده اعتصاب است و یا کارگران برای تحقق هر مطالبه خود به حربه اعتصاب متوسل میگردند، کارگران هر کارخانه و موسسهای همواره مطالبات و خواستهایی دارند و همواره برای تحقق آنها تلاش و مبارزه میکنند، اما بسته به شرایط و اوضاع سیاسی و اجتماعی و سطح مبارزه طبقاتی کارگران، این مبارزه میتواند اشکال بس متنوعی به خود بگیرد، گاه این مبارزه شکل علنی و محسوسی به خود نمیگیرد و در شرایط دیگر مبارزهای کاملاً آشکار و رودرروست، تحت شرایطی ممکن است کارگران اصلاً اوضاع را برای طرح مطالبات خود مناسب نبینند، در شرایط دیگر به طرح شفاهی و یا کتبی این مطالبات و تقاضای تحقق آنها از کارفرما اکتفا کنند، گاه به روشهای صرفاً قانونی متوسل گردند و در شرایطی دیگر از شیوههایی که حتا غیرقانونی محسوب میشود، برای به کرسی نشاندن خواستهای خود استفاده نمایند. لذا عجیب نخواهد بود اگر کارگران یک کارخانه بهرغم اینکه مطالباتی دارند که برآورده نشده است، حتا برای مدتی مدید به اعتصاب متوسل نشوند و تمایلی به استفاده از اعتصاب نداشته باشند. مثلاً در نظر بگیریم ۱۰ الی ۱۵ سال پیش را با شرایط امروز، در آن سالها تعداد اعتصاب کارگری که در ایران به وقوع میپیوست بسیار محدود بود، اما اکنون استفاده از حربه اعتصاب در مبارزات کارگران چنان وسعتی به خود گرفته که حتا اگر به روزنامههای رژیم نظیر کاروکارگر همنظری بی افکنیم، کمتر روزی را میتوان یافت که خبری از اعتصاب و راهپیمایی و تجمع کارگران در میان نباشد. بنابراین اگر در کارخانه مفروض، کارگران اکنون تمایلی به اعتصاب از خود نشان نمیدهند، ازآنرو نیست که کارگران مشغول نان درآوردن هستند و فرصت پرداختن به اعتصاب را ندارد، بالعکس دقیقاً همین نان درآوردن است که کارگران را ناگزیر به مبارزه میکند و مبارزه هم میکند، چون بدون این مبارزه نه میتوانند شرایط معیشتی خود را بهبود بخشند و نه حتا حداقل معیشت خود را تأمین کنند. اما مبارزه به هر علت ممکن است، هنوز به مرحلهای نرسیده باشد که کارگران، برای تحقق خواستهای خود به اعتصاب متوسل گردند. تا زمانی که این شرایط در میان کارگران پدید نیامده باشد، حتا اگر یک سازمان سیاسی، از نفوذ و سازمانیافتگی بسیار خوبی هم در میان کارگران برخوردار باشد، قادر نیست اعتصاب راه بی اندازد. اما وقتیکه شرایط در میان خود کارگران آماده باشد، مثل امروز که در تعداد زیادی از کارخانهها فراهم است، حتا اگر فراخوان اعتصابی هم از جانب یک تشکل صنفی و یا سیاسی کارگران روی میآورند. کمیته اعتصاب تشکیل میدهند و برای تحقق خواستهای خود با توسل به این شکل مبارزه تلاش میکنند. در اینجاست که کارگران پیشرو، میتوانند نقش خود را در ایجاد کمیتههای اعتصاب و سازماندهی و رهبری اعتصاب تا پیروزی آن بهخوبی ایفا کنند و در همان حال تلاش نمایند، شکل مبارزه کارگران را ارتقا دهند. تا زمانی که شرایط اعتصاب وجود نداشته باشد، نمیتوان کمیته اعتصاب ایجاد کرد و اعتصاب را سازماندهی نمود. لذا تا وقتیکه شرایط اعتصاب پدید میآید، کارگران پیشرو باید خود را در کمیتههای مخفی کارخانه سازماندهی کرده باشند به کار سازماندهی و ارتقا سطح آگاهی طبقاتی توده کارگر بپردازند و برای تحقق مطالبات کارگران ولو در اشکال نازل مبارزه تلاش نمایند.
اما در پاسخ به سؤالی که در مورد شعار شوراها و حکومت شورایی مطرحشده است، قبل از هر چیز اشاره بکنیم که بیتوجهی تودههای کارگر و زحمتکش به شوراهای اسلامی رژیم، دلیل روشنی ست بر اینکه تودههای زحمتکش مردم میدانند که آنچه را که رژیم جمهوری اسلامی میخواهد بهعنوان شورا به مردم قالب کند، هیچ رابطی به شوراها که ارگانهای اقتدار تودهای هستند ندارد و در حقیقت تشکل دولتی، علیه مردماند. بنابراین تحریم آنها از سوی مردم زحمتکش، نشانه آگاهی و بیداری مردم است.
نکته دیگری که باید به آن اشارهکنیم این است که شعار شوراها را سازمان ما نه از خارج و نه حتا از تجربه جنبشهای کارگری در کشورهای دیگر بلکه بهطور مشخص از تجربه خود مردم ایران و از ابتکار انقلابی آنها در جریان انقلاب پیشین گرفته است. لذا مبتنی بر تجربه خود کارگران و زحمتکشان است و رابطه لاینفکی با خواست این مردم زحمتکش، در استقرار یک نظام شورایی دارد. اگر میبینیم که حتا رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی هم سعی میکند به نام شوراها مردم را فریب دهد، دقیقاً میداند که تودههای مردم ایران علایق و اشتیاق ویژهای نسبت به شوراها دارند. اما شوراها مختص یک دوران خاص در حیات سیاسی جامعه یعنی زمانی ست که توده مردم به انقلاب روی میآورند. دست به ابتکار عمل میزنند و برای اعمال اقتدار و حاکمیت خود، ارگانهای اقتدار را تشکیل میدهند و تازه این شوراها زمانی میتوانند به شوراهای واقعی یعنی به ارگانهای حقیقتاً اعمال حاکمیت مستقیم تبدیل شوند که کارگران و زحمتکشان نهفقط رژیم حاکم و طبقه سرمایهدار را سرنگون کنند بلکه تمام دستگاه دولتی موجود را که ابزار اقتدار طبقات ستمگر است، درهم بشکنند، والا سرنوشتی جز شکست نخواهد داشت. سازمان ما بر مسئله شوراها و استقرار حکومت شورایی ازآنرو تأکید دارد که تنها از طریق شوراهاست که تودههای مردم ایران میتوانند به یک دمکراسی حقیقی دست یابند. ازآنرو بر مسئله شوراها تأکید میشود که مناسبترین وسیله اعمال حاکمیت کارگران و زحمتکشاناند. ازآنرو بر مسئله تأکید میشود که به سهلالوصولترین شکل ممکن، انتقال به سوسیالیسم را امکانپذیر میسازند و باز تأکید میکنیم که قراری نبوده و نیست که شوراها تشکیل شوند، شوراها مختص دوران انقلاباند و همانگونه که در دوران انقلاب علیه رژیم شاه شاهد شکلگیری شوراها بودیم، خواهیم دید که در جریان انقلابی که به سرنگونی جمهوری اسلامی خواهد انجامید، این شوراها در ابعادی بس وسیعتر و کاملتر شکل خواهد گرفت.
نظرات شما