“کنفرانس صلح پاریس” بدون حضور نمایندگان اسرائیل و فلسطین، با شرکت نمایندگانی از ۷۰ کشور جهان روز ۱۵ ژانویه ۲۰۱۷ بدون نتیجهی مشخصی به کار خود پایان داد. پیام اصلی این کنفرانس، درخواست از دو کشور اسرائیل و فلسطین، جهت ازسرگیری مذاکرات “روند صلح” و “راه حل دو دولت” بود.
چند هفته پیش از برگزاری این کنفرانس، در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۶ شورای امنیت سازمان ملل با ۱۴ رأی موافق و رأی ممتنع آمریکا، قطعنامه ۲۳۳۴ را به تصویب رسانده بود. این قطعنامه شهرکسازیهای اسرائیل در سرزمینهای اشغالی کرانه باختری و شرق اورشلیم را “فاقد اعتبار حقوقی” دانسته و خواستار توقف شهرکسازی در مناطق اشغالی شده بود. همچنین از طرفین خواسته شده بود، از “خشونت علیه غیرنظامیان”، “اقدامات تروریستی” و نیز “تحریک و ویرانسازی” خودداری کنند و برای برقراری صلح به پای میز مذاکره بازگردند.
از سال ۱۹۷۹ این اولین باری بود که آمریکا از حق وتوی خود علیه قطعنامههای ضد سیاست شهرکسازی اسرائیل استفاده نکرد. جان کری، در دفاع از رأی ممتنع آمریکا درباره قطعنامه شورای امنیت، گفت، نخستوزیر اسرائیل با شهرکسازیها، “راه حل دو دولت” را با مشکل مواجه میسازد. پیش از این در سال ۲۰۱۱ دولت اوباما، قطعنامهی مشابهی علیه شهرکسازی در سرزمینهای اشغالی را وتو کرده بود. آن زمان، آمریکا آن قطعنامه را “مانعی بر سراه مذاکرات صلح” نامید.
با وجود عدم وتوی این قطعنامه، سیاست آمریکا نسبت به اسرائیل تغییری نکرده است. آمریکا همچنان به سیاست حمایت همهجانبه خود از اسرائیل ادامه میدهد، و در صدد است با دستاویز مذاکرات “روند صلح” وضعیت کنونی را حفظ کند. “مذاکراتی” که یک سوی آن فلسطینیهای تحت ستماند و سوی دیگر دولت اشغالگر قدرتمند اسرائیل و میانجی آن هم امپریالیسم آمریکا که همواره از پشتیبانان استوار اسرائیل بوده است. بیدلیل نیست که چنین مذاکرات “روند صلح”ی تاکنون برای فلسطینیها نتیجهی ملموسی به بار نیاورده است.
رأی ممتنع آمریکا درباره قطعنامهی اخیر نشان میدهد که برای آمریکا ادامهی سیاستهای تاکنونی به نفع اسرائیل دشوارتر از گذشته گشته است. در پرتوی افزایش مخالفت جهانی با دولت اشغالگر اسرائیل، سیاست شهرکسازی، اعمال خشونت و ترور علیه فلسطینیها و نقض تمامی حقوق آنان، آمریکا با عدم وتوی این قطعنامه دو سیاست را دنبال میکند: از یک سو، وانمود میکند آمریکا با سیاست شهرکسازی اسرائیل مخالف است، گرچه با تمام ابزار به دولت اسرائیل یاری میرساند، از جمله کمک ۳۸ میلیارد دلاری نظامی در سپتامبر سال گذشته؛ از سوی دیگر، درصدد است نتانیاهو را وادارد تلاشهای آمریکا برای کشاندن فلسطینیها به پای میز مذاکرات در “روند صلح” تحت نظر آمریکا را تقویت کند تا فلسطینیها را از توسل به نهادهای بینالمللی از جمله دیوان بینالمللی کیفری برای پیگرد جنایات اسرائیل علیه فلسطینیها بازدارد.
نتانیاهو، به عنوان نمایندهی راستترین گرایش صهیونیستی اسرائیل، طی دوره ریاست جمهوری اوباما، همکاری چندانی از خود نشان نداد. وی در انتخابات مارس ۲۰۱۵ ظاهرفریبیها را کناری گذاشت و آشکارا مخالفت خود را با راه حل تشکیل دو کشور اعلام کرد. از آن گذشته سیاست شهرکسازی را امروزه چنان شتاب و شدتی بخشیده که چشمپوشی بر آن از سوی بسیاری از کشورهای جهان نیز ناممکن گشته است.
در ژوئیه سال گذشته، نتانیاهو اعلام کرد ۹ / ۱۲ میلیون دلار به “تقویت” شهرکهای یهودینشین اختصاص خواهد یافت. به جز آن، ۱۳ میلیون دلار نیز برای شهرکسازی در “کریات اربع” در نظر گرفته شده است. شهرک یهودینشین “کریات اربع” در نزدیکی “الخلیل”، بزرگترین شهر کرانه غربی رود اردن و در فاصله ۳۰ کیلومتری اورشلیم قرار دارد. این شهرک که در قلب منطقهای فلسطینینشین قرار دارد، مسکن صدها یهودیست که تحت محافظت هزاران سرباز اسرائیلی زندگی میکنند. همچنین در اوایل دسامبر ۲۰۱۶، مجلس اسرائیل لایحهای را به تصویب رساند که به خانهسازی در زمینهای تحت مالکیت شخصی فلسطینیان جنبه قانونی میبخشد. دولت اسرائیل نیز اعلام کرده است که در نظر دارد در کرانه غربی ۴۰۰۰ خانه برای اسکان یهودیان بسازد. در حال حاضر، ۴۳۰ هزار اسرائیلی در کرانه غربی و ۲۰۰ هزار تن در شرق اورشلیم زندگی میکنند. پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت، دولت اسرائیل اعلام کرد هزاران خانه در نواحی شرقی مجاور اورشلیم ساخته خواهد شد. طبق آمار موجود، تنها در فاصله سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴، در حدود ۲۳ درصد بر مناطق یهودینشین در کرانه غربی و از جمله شرق اورشلیم افزوده شده است.
به دنبال تصویب این قطعنامه، دولت اسرائیل، سفرای ۱۰ کشور از جمله آمریکا را احضار کرد. نتانیاهو، آن را “شرمآور” و “ضداسرائیلی” خواند. عدم وتوی قطعنامه توسط اوباما در روزهای پیش از پایان دوران ریاستجمهوریاش، خشم و نارضایتی بسیاری از سیاستمداران رده بالای آمریکایی و هوادار اسرائیل را هم برانگیخت. دونالد ترامپ، رئیس جمهور جدید آمریکا، نیز در اقدامی غیرمعمول، پیش از انجام مراسم سوگند و آغاز رسمی دوره ریاست جمهوریاش، خواستار وتوی این قطعنامه شد و به اسرائیل اطمینان داد که از سیاست شهرکسازی آن دفاع خواهد کرد. سفیر جدید آمریکا در اسرائیل، گفته است، سفارت آمریکا در اسرائیل از تلآویو به اورشلیم (بیتالمقدس) انتقال خواهد یافت. اقدامی که مغایر تمام مصوبات تاکنونی سازمان ملل است. این رژیم اشغالگر نه تنها بخشی از سرزمین فلسطین را به اشغال درآورده است بلکه برخلاف تمام مصوبات و قطعنامههای بینالمللی به بهانههای گوناگون به سیاست تجاوز و غصب زمینهایی ادامه میدهد که امروزه در مالکیت خصوصی فلسطینیها قرار دارد. به گفتهی یکی از سازمانهای ان جی او در اسرائیل، تخریب خانهها و ساختمانهای فلسطینی در نیمه اول سال ۲۰۱۶ معادل کل سال ۲۰۱۵ بوده است. خانههایی که در برخی از آنها بیش از ۵۵ سال است که خانوادههای فلسطینی زندگی میکنند، اما دولت اسرائیل مالکیت آنها را به رسمیت نمیشناسد و “غیرقانونی” اعلام میکند. یا زمینهای فلسطینیها را به بهانهی ایجاد فضای سبز و “رها شدن از سوی مالک” تصرف میکند و شهرکهای یهودینشین را گسترش میدهد. این پاسخ دولت اسرائیل به قطعنامهی شورای امنیت سازمان ملل است. پاسخی که نشان از پشتگرمی اسرائیل و بیاعتنایی به تمامی نهادها و قطعنامهها و قوانین بینالمللی دارد. بیواهمه از آن که این قطعنامهها اقداماتی عملی و جدی به دنبال داشته باشند.
واقعیت آن است که به رغم اقدام اخیر دولت آمریکا در عدم وتوی قطعنامهی سازمان ملل علیه شهرکسازی دولت اشغالگر اسرائیل، حمایتهای همهجانبه و بیدریغ این دولت امپریالیستی و سایر نیروهای امپریالیستی از اسرائیل است که این کشور را قادر ساخته در دهههای اخیر به سیاستهای جنایتکارانه و تجاوزکارانهی خود ادامه دهد. این سیاستها تنها به اشغال خانه و کاشانه فلسطینیها و آوارگی صدها هزار فلسطینی محدود نمیشود. فلسطینیها از ابتداییترین حقوق خود محروماند. تحت شدیدترین سرکوبها قرار دارند. ناچیزترین مقاومت برای دفاع از خود، “تروریسم” نامیده میشود، به کمترین بهانهای مورد حمله قرار میگیرند، در خیابانها و پستهای نگهبانی کشته میشوند، دستگیر و شکنجه میشوند. به جز آن، فلسطینیها در بدترین شرایط معیشتی قرار دارند، محرومیت از بسیاری از امکانات ابتدایی نظیر آب و برق و خانههای مناسب، تحصیل و کار، امکانات بهداشتی و درمانی همه و همه از نتایج سیاستهای ضد بشری دولت اسرائیل است. جنایاتی که بسیاری از آنها علنی و آشکارند، نه پنهان و در خفا.
از آن گذشته اسرائیل در همدستی با امپریالیسم آمریکا برای تقویت امنیت خود به تقویت و ایجاد جریانات اسلامگرای ارتجاعی در منطقه روی آورد. سیاستی که با پشتیبانی و دخالتهای دولتهای اسلامی از جمله جمهوری اسلامی، امروزه منطقه خاورمیانه را به کانون جنگ و ناامنی بدل کرده است. سیاستی که شاید در کوتاه مدت بتواند در خدمت سیاستهای تجاوزکارانه دولت اسرائیل و پشتیبانان امپریالیستی بینالمللیاش درآید و سکوت و همدستی سایر کشورهای حامی اسرائیل را نزد افکار عمومی توجیه کند، اما در دراز مدت، تنها تشکیل دو کشور مستقل فلسطین میتواند امنیت شهروندان اسرائیلی و فلسطینی را تضمین کند، نه وقفههای کوتاه در فاصله جنگها و درگیریها نظامی. گرچه در این وقفهها نیز قتل و سرکوب فلسطینیها ادامه دارد.
“در روزهای پایانی سال ۲۰۱۴، تشکیلات خودگران فلسطین، پیشنویس قطعنامهای را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه کرد که در صورت تصویب و اجرا میبایستی طی یک پروسه مذاکره یک ساله، تا پایان سال ۲۰۱۷، بر اساس مرزهای سال ۱۹۶۷، کشور فلسطین تشکیل شود.” (نقل از نشریه کار شماره ۶۸۵، دی ماه ۱۳۹۳).
قطعنامهای که با مخالفت آمریکا و ترغیب سایر کشورها از سوی آمریکا به دادن رأی منفی، به تصویب نرسید. تنها این یک مورد نشان میدهد که آمریکا و اسرائیل، هیچ یک، خواهان یافتن راه حل قطعی این منازعه و دست یافتن به صلحی پایدار نیستند. چرا که ایجاد کشور مستقل فلسطین در کنار اسرائیل، پایانی خواهد بود بر سیاستهای اشغالگرانه و توسعهطلبانهی اسرائیل.
اما به رغم سیاست های فوق ارتجاعی اخیر دولت آمریکا به رهبری ترامپ، استمرار مبارزه مردم فلسطین با گذر دههها، نشان میدهد این ملت از حق خود برای تشکیل دولتی مستقل چشم نخواهد پوشید و تا رسیدن به این هدف از تمامی اشکال مبارزه و اعتراض بهره خواهد گرفت. بنابراین تنها راهکار درازمدت و پایدار، تسلیم اسرائیل و آمریکا و سایر نیروهای امپریالیسم در برابر خواست ملت فلسطین و تشکیل دولت مستقل فلسطین است. در این راه فلسطین تنها نیست. کارگران آگاه، کمونیستها و نیروهای مترقی و آزادیخواه جهان در کنار این ملتاند و ازخواست های برحق آن دفاع خواهندکرد.
نظرات شما