یادداشت سیاسی-در حالی که جان کارگران و زحمتکشان از گرانی، بیکاری، فقر و انواع و اقسام محرومیتها و ناهنجاری های اجتماعی به ستوه آمده و در بسیاری از حرکتهای اعتراضی، به روشنی بی اعتمادی خود را به کل نظام جمهوری اسلامی ابراز می دارند، جناح های مختلف رژیم در دعوای تقسیم قدرت و ثروت، برای هم شاخ و شانه می کشند.
اینکه در آستانه ی انتخابات نمایشی رژیم، این دعواها اوج می گیرد، تجربه ی جدیدی برای توده های مردم نیست، اما این بار به طور مستقیم پای نیروهای نظامی و به طور مشخص سپاه پاسداران در جریان انتخابات به میان کشیده شده است.
حسن روحانی در سخنرانی ٧ اسفند خود عنوان کرد: “چنانچه یک نیروی نظامی، مسلح و امنیتی تخلف کند، باید در برابر آن بایستیم و اعتراض کنیم.”
او حدود دو سال پیش در تاریخ ١٧ آذرماه سال ١٣٩٣ گفته بود که اگر اطلاعات، تفنگ، پول، سرمایه، سایت، روزنامه و خبرگزاری همه یکجا جمع شود، حتماً فساد درست می شود.
سپاه پاسداران که از آغاز مهمترین رکن اطلاعاتی رژیم بوده، تا به دندان مسلح است، بخش عظیمی از ثروت کارگران و زحمتکشان را ازان خود کرده و تبدیل به یکی از قویترین هیولاهای سرمایه داری در ایران و فراتراز مرزها شده و به قول خودش ارتش سایبری اش نیز که فعالیت شدید رسانه ای دارد. اما روحانی با آن درایتی که تظاهر به آن می کند، چه کرده است؟ جز اینکه بودجه ی سپاه را به میزان دوبرابر آن در سال ١٣٩٣ افزایش داده است. که البته این بیشترین افزایش حتی نسبت به بخشهای دیگر نیروهای مسلح رژیم بوده است. بودجه ی ستاد مشترک کل نیروهای مسلح نیز برای سال آینده حدود ۵٠ درصد افزایش یافته است. این افزایش نیز نسبت به سال ٩٣ افزایشی ١٠٧ درصدی را نشان می دهد.
روحانی در سال ٩٣ که آن جمله را گفت، به یک نکته دقت نکرد و آن اینکه اگر بر تمام آن موارد مذکور قدرت مستقیم سیاسی در رأس قوه ی مجریه هم اضافه کرد که دیگر نورعلا نور می شود. این وضعیتی است که به نظر میآید اکنون تلاش میشود تا برقرار گردد.
البته تلاش عناصر سپاهی برای چنگ انداختن بر قدرت امری تازه نیست. بسیاری از صاحب منصبان رژیم را همین افراد تشکیل می دهند، اما همواره این تلاشها برای کسب پُست ریاست جمهوری، از جمله از سوی افرادی مانند محسن رضایی یا قالیباف شکستخورده است. اما این بار ظاهراً قرار است بطورجدی تری وارد صحنه شوند.
در تاریخ ۵ دی ماه خبر تشکیل “جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی” توسط ده نفر از اصولگرایان با حمایت عناصر سرشناس سپاه پاسداران اعلام شد، که قصدش معرفی نامزد رقیب حسن روحانی می باشد. رئیس ستاد اجرائی این گروه محمدباقر ذوالقدر است که از سوی خامنه ای از سال ١٣۶٨ به مدت ٨ سال ریاست کل سپاه پاسداران را به عهده داشت و پس از آن نیز همواره دارای مناصب کلیدی در سپاه و بسیج بوده و در دولت احمدی نژاد نیز معاون امنیتی انتظامی وزارت کشور بود. ذوالقدر در ١٧ بهمن در همایش مقدماتی این جبهه اعلام کرد: “در درون نظام شاهد وجود و نفوذ یک جریان غیرانقلابی هستیم. باید آن را شناخت و در مقابل آن ایستادگی کرد… دشمن توانسته است هدفها و سنگرهایی را فتح کند که بحول وقوه الهی آنها را باز پس خواهیم گرفت.”
به نظر میآید، که چرب زبانی خاتمی و طرح “آشتی ملی” از سوی برخی اصلاح طلبان، به دلیل احساس خطری جدی بوده است. آنان دریافته اند که پس از انجام خدمت به رژیم برای بستن قرارداد برجام که نتیجه ی مطلوب را هم به بار نیاورد و با رسیدن ترامپ به قدرت، در عرصه ی سیاست خارجی در حال حاضر کارایی نخواهند داشت. مهمتر از آن اینکه مردمی که در دور قبلی به پای صندوق های رأی کشانده شده بودند، به کلی اعتمادشان را به اصلاح طلبان از دست داده اند. بنابراین ضرورت وجودی شان در برهه ی کنونی از بین رفته و چه بسا که مورد غضب ولایت فقیه قرار گیرند و با آنها تسویه حساب شود.
امروز دیگر ظاهراً بحث “فتنه” نیست که مجازاتش حصر خانگی باشد، بلکه “غیرانقلابی”ها “دشمن” شده اند. اما این “غیرانقلابی” ها هم مانند بقیه ی خودی های رژیم همانطور که خودشان اظهار میکنند آنجا که پای کل نظام در میان باشد، دشمنی را کنار گذاشته و همه در یک صف واحد در کنار هم می ایستند. درواقع مثل همیشه و آنچه که در بین بالایی ها می گذرد، دعوا، دعوای دزدان برای غارت بیشتر است.
اما تفاوتی که نسبت به دوره های قبل انتخابات نمایشی رژیم، به نظر میآید، این است که هر دو جناح میدانند که این بار اکثریت مردم را نمیتوانند با این دعواها به پای صندوق های رأی بکشانند. حرکتها و جنبش های اعتراضی کارگران و زحمتکشان در مسیر باور و اتکا به نیروی خود گام برمی دارند و این است که نقش تعیین کننده در تغییرات بنیادی در جامعه خواهد داشت.
نظرات شما