جمهوری اسلامی در طول سه دهه گذشته، سیاستها و تاکتیکهای متعددی را برای اسلامی کردن نظام آموزشی، مدارس و دانشگاهها به مرحله اجرا درآورد، که همگی با شکست رو به رو شدند. علت آن هم پوشیده نیست. خرافات و علم در تضاد آشتیناپذیر با یکدیگر قرار دارند. مذهب و دولت مذهبی را نمیتوان با علم و آگاهی، ترقی و آزادی آشتی داد. در این ستیز میان خرافات و علم، مذهب راهی جز عقبنشینی و دولت مذهبی، دستاوردی جز شکست نداشته و نخواهد داشت.
جمهوری اسلامی که به حسب سرشت فوق ارتجاعی خود، هرگز نمیتواند از شکست چیزی بیاموزد، اکنون در شرایطی که به حالت احتضار فرو رفته است، اجرای طرح دیگری را برای تحقق این هدف خود در دستور کار قرار داده است.
در اوایل مرداد ماه، احمدینژاد در اجلاس شورای عالی آموزش و پرورش، آنچه را که “سند ملی تحول در آموزش و پرورش” نام نهادهاند، امضا کرد. اصل این سند هنوز انتشار نیافته، اما از اظهار نظر مقامات دولتی و دست اندرکاران تهیه این طرح، به خوبی میتوان به اهداف آن پی برد.
وزیر آموزش و پرورش در آغاز این اجلاس اعلام کرد که “با اجرای این سند، تحولی بنیادی در آموزش و پرورش رخ خواهد داد.” اما این تحول که گویا از نوع بنیادین آن نیز هست! چه هدفی را دنبال میکند؟ احمدینژاد پاسخ میدهد: “جهت آموزش انسانها باید به سمت شاخصهای نظام آموزشی متناسب با معیارهای اسلامی حرکت کند. آموزش و پرورش میتواند به کمک حوزه و دانشگاه و با تکیه بر مبانی اسلامی، ابعاد این نظام را تعریف کند و مجتهدان و متفکران دینی و دانشگاهی هم میتوانند جزئیات آن را تدوین کنند.”
پس تا همین جا آشکار است، که این “تحول بنیادین”! چیزی نیست، جز یک واپسگرایی که هدف آن تحمیق و اسارات معنوی انسانها از همان دوران کودکی در یک نظام آموزشیست که معیارهای اسلامی بر آن حاکم است. یعنی آنچه که تاکنون از دخالت دولت مذهبی ، دستگاه روحانیت و اشاعه خرافات دینی در مدارس و نظام آموزشی وجود داشته نتیجه نداده و کافی نیست، اکنون باید در ابعادی وسیعتر و شدیدتر از گذشته به کار گرفته شود.
وزیر آموزش و پرورش توضیح میدهد: “این تحول، آموزش و پرورش را به سمتی هدایت میکند که در نتیجه آن دانشآموزان به عنوان تولیدات آن، درجهای از حیات طیبه را درک کنند.” و مبسوط تر از همه، دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش، این هدف را مورد بحث قرار میدهد و میگوید: “یکی از بحثهای جدی ما درسند این بود که ما باید تربیتیافتگانی را بعد از ۱۲ سال تحصیل به جامعه تحویل بدهیم که در زمره منتظران امام زمان” باشند. “نخستین تفاوت این سند با اسناد پیش از آن، توجه به فلسفه تعلیم و تربیت اسلامیست.” بنابراین هدف جمهوری اسلامی از اجرای طرح موسوم به “تحول در آموزش و پرورش کاملاً روشن است. اما چگونه و از طریق چه ابزارهایی میخواهد آن را عملی سازد؟ قرار است محتوای کتابهای درسی در خدمت این هدف تغییر کند. معاون پژوهشی وزیر آموزش و پرورش، “از تغییر تمام کتابهای درسی پس از تصویب سند برنامه درس ملی در شورای عالی وزارت آموزش و پرورش” خبر داد. وی افزود امسال “تنها سیاست بهسازی محتوای آموزشی را پیش رو داریم و نه تغییرات در شکل کلی. در مجموع ۶ سال طول میکشد تا کلیه کتابهای درسی تغییر کنند و شروع آن از کلاس اول و ششم خواهد بود.” علاوه بر این از ۹ سالگی کتب درسی دختران و پسران نیز متفاوت خواهد بود.”
بر طبق این طرح، نفش دستگاه مذهبی و پرسنل آن در مدارس به نحو قابل ملاحظهای افزایش خواهد یافت. از مدتها پیش بحث واگذاری اداره تعدادی از مدارس به حوزههای علمیه به میان کشیده شده است. قرار است ۵۰ هزار مدرسه قرآنی راهاندازی شود. معاون پرورشی و تربیت بدنی آموزش و پرورش در این باره میگوید: “امسال ۱۰ هزار مدرسه قرآنی در کشور راهاندازی میشود که این آمار در مرحله دوم به بیش از ۵۰ هزار مدرسه در نوبت دوم مدارس ارتقا خواهد یافت.” وزیر آموزش و پرورش نیز میگوید: “۱۰ هزار دارالقرآن در مدارس تعریف شده است که در کنار ۲۰ هزار نمازخانه و کتابخانه و ۴ هزار سالن ورزش، همه کمک میکنند تا تحول بنیادی محقق شود.”
برای اجرای این طرح، معلمان باید دورههای جدید آموزشی ببینند و معلمانی که در آینده استخدام میشوند باید در مراکز مخصوص تربیت معلم، به شیوهای اسلامی آموزش دیده باشند. همچنین قرار است از شیوههای آموزشی مرتبط با تکنولوژیهای جدید در خدمت اسلامیزه کردن کامل مدارس به نحوی که فارغالتحصیلانی در زمره منتظران امام زمان تحویل داده شود، استفاده گردد.
در این سند همچنین به تغییراتی اشاره شده است که هدف آن آمادهسازی دانشآموزان برای ورود به بازار کار است. ظاهراً ادعا میشود که با اجرای این طرح مدارس به علوم روز و فناوریهای نوین مجهز میشوند. تدریس مشارکتی میشود و دیگر یکطرفه نخواهد بود. کیفیت آموزش به نحوی تغییر خواهد کرد که دانشآموز مهارت استفاده از آموختههای خود را داشته باشد و بتواند وارد بازار کار شود.
وزیر آموزش و پرورش میگوید: با اجرای این طرح “مدرسه باید به علوم روز و فنون و روشهای مجازی و الکترونیکی مجهز شود و سیستمهای اطلاعرسانی و شیوههای نوین در مدارس راهاندازی شود.” تا سن ۷ سالگی تعلیم و تربیت بر اساس بازی خواهد بود. از پایان دوره ابتدایی، کتب به سمت تخصصی سوق مییابد و در دوره متوسطه نیمه تخصصی میشود.” علاوه بر این وی وعده میدهد برای مدارسی که پانصد تا هزار دانشآموز داشته باشند، سالن ورزشی ساخته میشود و ۴ هزار سالن ورزشی در سراسر کشور دائر میگردد. همه دانشآموزان پس از اتمام دوره شش ساله ابتدایی شنا را یاد گرفتهاند. با اجرای این طرح، وضعیت معلمان چنان بهبود خواهد یافت “تا جایی که کارمندان بگویند، خوشا به حال معلمان”. این بخش از سند به اصطلاح ملی تحول در آموزش و پرورش حرف است و موارد تزئینیست برای سرپوش نهادن بر هدف اصلی طرح.
اولاً – مجهز ساختن مدارس به علوم و تکنولوزِهای روز، با مجهز ساختن مدارس به تولید منتظران امام زمان مانعالجمعند و یکی نافی دیگری. از همین روست که در طول ۳۱ سال گذشته نیز تمام طرحهای جمهوری اسلامی با شکست روبرو شده است. محال است که رژیم بتواند مدارس را به حوزه و دانشآموزان را به طلبههای خشک مغز و طرفدار نظام استبدادی ولایت فقیه تبدیل کند، اما در همان حال مدارس، مرکز علوم و تکنولوژیهای روز و دانشآموزان، انسانهای آگاه و خلاق باشند.
ثانیاً – یک رژیم سر تا پا فرو رفته در بحران که حتا برای تأمین هزینههای روزمرهاش با مشکل روبروست و آموزش و پرورش آن همواره با کسری بودجه روبرو بوده است، چگونه میتواند مخارج کلان به اصطلاح مدرنسازی مدارس را تأمین کند. هنوز مدرسه به قدر نیاز وجود ندارد. یک چهارم مدارس، اجارهای و مخروبهاند. امکانات آموزشی در پایینترین سطح آن قرار دارند. در نتیجه فقر فراگیر هر ساله میلیونها دانشآموز از تحصیل بازمیمانند. صدها هزار کودک در هر سال حتا پایشان به مدرسه نمیرسد، تا چه رسد به آموزش بازی. معلمان همواره نسبت به شرایط معیشتی خود اعتراض داشته و دارند. در چنین اوضاعی، ادعاهای وزیر آموزش و پرورش، جز یک مشت حرفهای توخالی نیست و این بخش از طرح از هم اکنون با شکست روبروست. بحثهای خود این مقامات نیز حول اگر و مگر میچرخد. وزیر آموزش و پرورش رژیم که وعدههای طرح را تکرار میکند، میافزاید: “وقتی برای ۱۸۸ هزار مدرسه تنها ۱۸ هزار معلم ورزش مشغول به فعالیت هستند، وقتی در دوره راهنمایی حتا یک مشاور در مدارس ما وجود ندارد.” مشکلات فراوان است.
یک عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز میگوید: “اگر وزارت آموزش و پرورش نتواند مخاطبان خود را به درستی اقناع کند و همچنین برای گرفتن اعتبارات لازم کوتاهی کند و دولت نیز دیگر دستگاهها را ملزم به کمک به آموزش و پرورش نکند، مفاد این سند اجرایی نمیشود.” بنابراین آنچه آنها میتوانند دست به نقد عملی کنند، بازگشت به همان سیستم ۵۰ سال پیش است. ۶ سال ابتدایی، دو دوره سه ساله دبیرستان، با کمی تغییرات در کتب درسی و حذف پیش دانشگاهیست. هدف اصلی این طرح نیز همانگونه که گفته شد به روال سابق با شکست روبرو خواهد شد، چرا که نمیتواند تناقض میان علم و خرافات مذهبی را برطرف سازد. با مقاومت معلمان و دانشآموزان روبرو میگردد و به سرنوشت طرحهای پیشین دچار خواهد شد. جمهوری اسلامی هیچ وظیفه و رسالتی برای تغییر و تحول نظام آموزشی کشور نداشته و ندارد.
پیش شرط هر گونه تحول جدی در نظام آموزشی، پایان دادن به دخالت مذهب و دستگاه روحانیت در مدارس و برنامههای آموزشیست و این خود منوط و مشروط به برافتادن دولت مذهبی و جدا شدن کامل دین از دولت است. تنها در یک چنین شرایطی که بساط ارتجاع مذهبی از مدارس جاروب شده است و دانشآموزان از شر انواع محدودیتها و ستمگریهای ارتجاع مذهبی رها شدهاند، میتوان تحولی بنیادی را در نظام آموزشی کشور پدید آورد. شالوده یک چنین تحولی نیز تنها میتواند تلفیق آموزش نظری و عملی، برقراری نزدیکترین پیوند میان مدرسه و کار اجتماعی مولد باشد. به کارگیری تکنولوژیهای نوین و استفاده از روشهای مجازی ضروریست، اما کافی نیست. دانشآموز باید در عمل و در تجربه زنده، تئوری را بیاموزد. در یک چنین نظام آموزشیست که استعدادها میتواند شکوفا گردد و قدرت خلاقه دانشآموز رشد کند. تحصیلات رایگان و اجباری تا پایان دوره متوسطه بدون هر گونه هزینهای برای خانواده دانشآموز، برداشته شدن هر گونه مانعی از سر راه دانشآموزان به ادامه تحصیلات عالی رایگان به حسب تمایل و استعدادشان، ایجاد و گسترش مراکز متعدد ورزشی و پرورشی، هنری و فرهنگی در جهت رشد و اعتلای جسمانی، معنوی و فرهنگی دانشآموزان، اجزای لاینفک این نظام آموزش و پرورش خواهد بود. فقط دولتی میتواند عهدهدار اجرای این نظام نوین آموزشی باشد که متعلق به خود تودههای کارگر و زحمتکش باشد. این دولت، دولت شورایی کارگران و زحمتکشان ایران خواهد بود که بر ویرانههای جمهوری اسلامی استقرار خواهد یافت.
نظرات شما