بهنام ابراهیم زاده
صد و ششمین اجلاس سازمان جهانی کار در فاصله ١۵-٢۶ خرداد(۵ تا ١۶ ژوئن) با حضور ۱۸۷ کشور عضو این سازمان برگزار خواهد شد. یکی از این هیات ها از سوی جمهوری اسلامی خواهد بود. حرف ما اینست که هیات جمهوری اسلامی نماینده ما کارگران و مردم نیست.
جمهوری اسلامی عضوی از سازمان جهانی کار است. اما تمامی مقاوله نامه های این سازمان را زیر پا گذاشته است. ازجمله مقاوله نامه های ٨٧ و ٩٨ در باره آزادی تشکل و قراردادهای جمعی است و در ایران کارگران نه تنها از حق تشکل محرومند بلکه بخاطر تلاش برای ایجاد تشکلهایشان دستگیر و زندانی شده و به حبس های طولانی محکوم میشوند. در ایران همچنین کارگران از حق تجمع و حتی حق برپایی جشن اول مه محرومند و بارها و بارها به دلیل برپایی مراسم روز جهانی کارگر دستگیر و زندانی شده و حتی به آنها حکم وحشیانه شلاق داده شده است.. بعلاوه مقاوله نامه های ١١ و ٢٩ و ١٠ و ١٠۵ در باره لغو کار اجباری و تبعیض و مقاوله ١٣٨ و ١٨٢ در باره ممنوعیت کار کودکان هیچکدام در ایران اجرایی نمیشوند و کار کودکان در ایران رسمیت داشته و ابعاد فاجعه باری دارد. زنان نیز در شرایط آشکار تبعیض آمیز در بدترین شرایط کار میکنند. در قبال کار برابر دستمزد به مراتب کمتر به آنها پرداخت میشود. همیشه اولین گروهی هستند که در معرض بیکارسازی قرار میگیرند. بیکاری زنان دو برابر مردان اعلام شده است. در محیط های کار تفیکیک جنستی اعمال میشود و مورد توهین و تحقیر دائمی هستند.
در ایران اعتراضات کارگران تحت عنوان اخلال در نظم و امنیت ملی با پیگرد و دستگیری فعالین کارگری روبرو میشود و فشار بر روی آنها هر روز شدت می یابد. احکام طولانی مدت زندان از مصادیق آنست. در ایران حتی به خود اجازه میدهند که به کارگر و به مردم معترض حکم بربریت شلاق بدهند. از جمله هم اکنون اسماعیل عبدی بخاطر مبارزاتش تحت عنوان اخلال در نظم و امنیت ملی با ۶ سال حکم زندان در زندان است و در اعتراض به همین موضوع هم اکنون در اعتصاب غذا بسر میبرد. بسیاری از فعالین و رهبران کارگران احکام سنگین زندان دارند و هیشه تحت پیگرد هستند. علاوه بر همه اینها تبدیل مساله نا امنی محیط های کار بخاطر سودجویی سرمایه داران است که دارد هر روز قربانی میگیرد. دو نمونه اخیرش فاجعه انفجار معدن زمستان یورت است که منجر به کشته شدن ۴۵ کارگر شد و دیگر انفجار فولاد بویر احمد که سه کارگر جان باختند. و این جنایات در پناه قانون و سیستم قضایی صورت میگیرد. اینها هم نقض پایه ای ترین حقوق انسانی در جامعه و حتی مقاوله نامه های سازمان جهانی کار است که ایران ملزم به رعایت آنهاست.
به همه این دلایل هیات جمهوری اسلامی نماینده ما کارگران و ما مردم نیست. و ما به این موضوع و سکوت سازمان جهانی کار در برابر اینهمه بیحقوقی و بیعدالتی اعتراض داریم.
اگر به ترکیب هیات های شرکت کننده دول عضو در اجلاس سازمان جهانی کار نگاه کنید، میبیند دو نفر از سوی دولتها هستند. یکنفر از سوی کارفرما و یکنفر از سوی کارگران. آنوقت با این ترکیب نا برابری سه نفر در برابر یک نفر کارگر می نشینند و مقاوله نامه های بین المللی و استاندارد های کار در سطح جهان را تعیین میکنند. البته در ایران و کشورهایی مثل ایران که کارگران حق تشکل ندارند، آن یک نفر نیز نماینده کارگران نیست، بلکه نماینده تشکلهای دست ساخته حکومت است که ربطی به ما کارگران ندارند و تماما جبهه سرمایه داران هستند. با وجود همه اینها حتی همان مقاوله نامه هایی هم که زیر فشار اعتراضات جهانی ما کارگران به سازمان جهانی کار و سرمایه داری جهانی تحمیل شده است، در بسیاری از کشورها از جمله ایران رعایت نمیشود و زیر پا گذاشته میشود. آنوقت سازمان جهانی کار که یک کارش نظارت بر اجرای این مقاوله نامه ها از سوی کشورهای عضو آن و رسیدگی به شکایات در مورد نقض اجرای آنها در اجلاس هایس است، می بینیم آشکارا سکوت میکند. دلیلش نیز اینست که سازمان جهانی کار یک سازمان بورژوایی و بوروکراتیک و زیر مجموعه سازمان ملل است که سیاستهایش نهایتا تابع سیاستهای این سازمان و کشورهای سرمایه داری جهانی است.
از همین روست که وظیفه ما کارگران در سطح جهانی است که به این سازمان که به اسم کارگر صحبت میکند و بر سر استاندارهای جهانی کار ما کارگران به بحث و گفتگو می نشیند و تصمیم میگیرد. فشار بیاوریم و سکوت و مماشاتهایش را مورد اعتراض شدید خود قرار دهیم.
در قبال این وضعیت ما کارگران خواستهایی داریم. مهمترین آنها حق تشکل، حق اعتصاب، حق تجمع، حق برپایی مراسم روز جهانی کارگر، حق آزادی بیان ، حق اعتراض، حق حیات، حق داشتن زندگی ای انسانی، حق زندگی شاد و انسانی برای کودکان، حق برابر زن و مرد در محیط های کار بر سر مزد و شرایط کاری شان، پایان دادن به تفکیک جنسیتی، پایان دادن به اعدام ها و پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات ما کارگران و ما مردم بخاطر این خواستهاست. سخن من با اتحادیه های کارگری در سراسر جهان، با همکاران بین المللی ام اینست که از خواستها و از مبارزات ما کارگران در ایران حمایت کنند و صدای اعتراض ما در اجلاس سازمان جهانی کار باشند. اسماعیل عبدی معلمی که بخاطر مبارزاتش تحت عنوان اخلال در نظم و امنیت ملی ۶ سال حکم دارد هم اکنون در زندان است. او به این حکم و امنیتی کردن مبارزات کارگران، معلمان و مردم معترض اعتراض دارد و بخاطر آن از دهم اردیبهشت در اعتصاب غذا میبرد و وضعیت جسمانی اش وخیم است. اعتراض او تا کنون با حمایت بسیاری از سوی تشکلهای و کارگران و شمار بسیاری از رهبران و فعالین کارگری و معلمان روبرو شده است. این اعتراض که در سال گذشته با بیانیه عبدی و عظیم زاده رئیس هیات مدیره اتحادیه آزاد در آستانه اول مه آغاز شد، تا کنون حمایت های وسیعی در سطح جامعه و بین المللی بخود جلب کرده است. از شما سازمانهای کارگری، معلمان و انسانهای آزادیخواه در سراسر جهان میخواهیم وسیعا از این کارزار ما که در واقع تاکیدی بر حق تشکل و حق اعتراض و داشتن یک زندگی شایسته انسان است، حمایت کنید. اسماعیل عبدی باید فورا آزاد شود. آتنا دائمی فعال دفاع از حقوق کودک، علیه اعدام و حقوق زن که با همین نوع اتهامات با هفت سال حبس در زندان است و در اعتراض به عملکرد دستگاه قضایی و سرکوبها ۵۴ روز در اعتصاب غذا بود تا اینکه بالاخره با رفع اتهامات صادر شده برای دو خواهرش انسیه و هانیه دائمی در دهم خرداد به اعتصابش پایان داد، باید فورا آزاد شود. یک خواست فوری ما آزادی عبدی و آتنا و تمامی زندانیان سیاسی است. ما را در مبارزه برای این امر مهم یاری دهی. باز هم میگویم جمهوری اسلامی نماینده ما کارگران و ما مردم نیست، صدای اعتراض ما در اجلاس سازمان جهانی کار باشید.
بهنام ابراهیم زاده، فعال کارگری و دفاع از حقوق کودک، زندانی سیاسی سابق
١ ژوئن ٢٠١٧، ١١ خرداد ٩۶
نظرات شما