چند سالی است که ۵ سندیکای بزرگ فرانسوی، در حمایت از کارگران ایران و در اعتراض به محرومسازی آنها از حق ایجاد آزادانه تشکلهای مستقل کارگری، همزمان با اجلاسهای سالانه سازمان جهانی کار (ILO) تجمعات اعتراضی مشترکی را در مقابل مقر این سازمان در ژنو برگزار میکنند. امسال نیز بدنبال فراخوان مشترک این ۵ سندیکا؛ ث.ژ.ت (CGT)، ث. اف.د.ت (CFDT)، اف. اس. او (FSU) ، اونسا (UNSA) و سولیدر ((Solidaires متشکل در “کلکتیو”، تجمع اعتراضی و تظاهرات ایستادهای در ۱۳ ژوئن در میدان ملل ژنو برگزار شد. در این تجمع که با همکاری و پشتیبانی سندیکاهای سوئیس برگزار شد، گروهها و تشکلهای متعدد ایرانی “مدافع حقوق کارگران “نیز شرکت داشتند. “فیلیپ ریو” مسئول امور بینالمللی CFDT، “نجات فروز” از بخش بینالمللی CGT و “امیلی تریگو” از سندیکای اونسا (UNSA) در این تجمع حضور یافتند و در مورد اقدامات خود در اجلاس ILOو حاشیه آن و در دفاع از کارگران و سندیکاها و تشکلهای مستقل کارگری ایران سخنرانی کردند. علاوه بر این، نمایندگان سه سندیکای کارگری ترکیه، هیاتی از سندیکای کارگری الجزایر، سندیکای جهانی حملونقل، سندیکای سوئدی ال.او (LO)، سندیکاهای بریتانیا، آفریقای جنوبی و چند کشور دیگر نیز از کارگران ایران بویژه از سندیکای کارگران شرکتواحد حمایت کردند. “فیلیپ ریو” مسئول بخش بینالمللیCFDT ، هماهنگکننده تظاهرات ژنو در حمایت از کارگران ایران، دربارۀ فعالیت “کلکیتو” سندیکایی فرانسه گفت “با توجه به ماهیت سه جانبهگرایی سازمان جهانی کار، نباید از این سازمان انتظار داشت که مجازاتهایی برای دولت ایران تعیین کند، اما فشارهای سندیکاها، جمهوری اسلامی را که مصوبات این نهاد بینالمللی را زیرپا میگذارد، تحت فشار قرار میدهد.” (۱)
شایان ذکر است که در حال حاضر علاوه بر اعتراض نسبت به عدم اجرای مقاولهنامههای ۸۷ و ۹۸ پیرامون آزادی تشکل و پیمانهای دستجمعی، پیرو شکایت کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگری (ITUC) دو پروندهی دیگر نیز در مورد نقض مقاولهنامههای سازمان جهانی کار توسط جمهوری اسلامی، در این سازمان مفتوح است. در گزارش این کنفدراسیون با ارائه آمار و ارقام در مورد عدم پرداخت به موقع دستمزدها و نیز آمار کشتهشدگان حوادث کار، به نقض مقاولهنامه ۹۵ پیرامون پرداخت بهموقع دستمزدها ونقض مقاولهنامه ۱۵۵ در زمینه ایمنی و سلامت در محیط کار توسط جمهوری اسلامی اشاره شده است. روز ۱۴ ژوئن “جیمز ریتچی” دستیار دبیرکل آی. یو. اف (IUF) فدراسیون کارگران بخش مواد غذایی، کشاورزی، هتل، رستوران، خدمات و تنباکو در یکصد و ششمین اجلاس ILO از نقض سیستماتیک حقوق اولیه کارگران نیشکر هفت تپه و سندیکای آنها صحبت کرد. وی از عدم پرداخت بهموقع دستمزدها انتقاد کرد و خواهان آن شد که جمهوری اسلامی کنوانسیون ۹۵ در حفاظت از دستمزدها را اجرا کند. وی همچنین علیه اقدامات تهدیدآمیز کارفرمای هفتتپه، کنترل کارگران توسط دوربینهای دیجیتالی، تحمیل قراردادهای موقت، بازداشت و اخراج و زورگویی به کارگران، به افشاگری پرداخت و از دبیرکل سازمان جهانی کار خواست که در این زمینه اقدام کند. وی همچنین از قراردادهای موقت و دستمزدهای زیر خط فقر انتقاد کرد و خواهان رعایت کنوانسیون ۱۳۱ سازمان جهانی کار در زمینه حداقل دستمزد شد.
کلکتیو ۵ سندیکای بزرگ فرانسوی در فراخوان خود، ضمن اشاره به نقض ابتداییترین حقوق کارگران ایران، نسبت به محرومسازی کارگران از حق اعتصاب و تظاهرات و حق ایجاد تشکلهای مستقل، اعتراض نموده وخواستار حضور نمایندگان مستقل و واقعی کارگران در هیات نمایندگی ایران در کنفرانس بینالمللی سازمان جهانی کار شده بودند. کلکتیو که در سالهای اخیر، بارها نسبت به اعزام ماموران دولتی تحت عنوان نماینده کارگران به اجلاسهای بینالمللی ILO اعتراض نموده ، در کنار برگزاری تظاهرات و شبهای همبستگی با کارگران ایران، برخی از فعالان کارگری مانند علی نجاتی و محمود صالحی را نیز از ایران برای گفتگو و شرکت در اجلاس ILO دعوت نموده بود، امسال نیز همزمان با صد و ششمین اجلاس ILO رضا شهابی، داود رضوی و حسن سعیدی از اعضاء هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه را برای گفتگو با مقامات سازمان جهانی کار دعوت کرد. جمهوری اسلامی البته رضا شهابی و داود رضوی را ممنوعالخروج نموده است. بهرغم مشکلاتی که در زمینه اخذ ویزا و مدارک اقامت برای حسن سعیدی بوجود آمد، اما با پیگیری سندیکای CGT و CFDT ، او توانست خود را به پاریس و ژنو برساند. روز سه شنبه ۱۴ ژوئن، حسن سعیدی عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد، به اتفاق نمایندگان سندیکای CGT ، CFDT و UNSA و با حضور مترجم در محل سازمان جهانی کار حضور یافت. حسن سعیدی در نشستی با حضور خانم “بیوند” معاون بخش رسیدگی به حقوق و شکایات کارگران در “دفتر بینالمللی کار” همراه با نمایندگانی از “فدراسیون بینالمللی ترانسپورت”، CGT و CFDT، بهطور مشروح پیرامون مشکلات کارگران ایران و تشکلهای کارگری صحبت کرد. خانم “بیوندی” قول داد به شکایات سندیکای کارگران شرکت واحد رسیدگی و آن را پیگیری کند. بعدازظهر همان روز، حسن سعیدی در نشست دیگری با حضور نمایندگانی از CGT ، CFDT و UNSA و نمایندهای از سندیکای سوئدی ال. او (LO) و همچنین رئیس امور انسانی و حقوق سندیکایی “کنفدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری (ITUC) به گفتگو نشست و پس از اشاره به تاریخچه سندیکای شرکت واحد و مبارزات سندیکا در سالهای اخیر، از محدودیتها و فشارهای دولتی علیه سندیکا سخن گفت. حسن سعیدی از مسئولان سندیکایی بینالمللی خواست تا در جهت به رسمیت شناخته شدن حقوق سندیکایی و رعایت حقوق دمکراتیک کارگران برای ایجاد سندیکا و تشکلهای مستقل کارگری در ایران تلاش کنند که حاضرین نیز متعهد شدند، موضوع را پیگیری و برای وادار ساختن جمهوری اسلامی به اجرای تعهدات و کنوانسیونهای بینالمللی تلاش کنند.
لازم به یادآوری است که بخش زیادی از تلاشها و فعالیتهای تبلیغی حسن سعیدی، در حاشیه اجلاس آی ال او، بهویژه در دیدارهای وی با مسئولان سندیکاهای کارگری در پاریس و نشست و گفتگو در جلسات آنها متحقق شد. در همین رابطه روز پنجشنبه ۱۶ ژوئن، حسن سعیدی به دعوت سندیکای سولیدر (Solidaires) در هفتمین کنگره این سندیکا شرکت کرد. نماینده سندیکای کارگران شرکت واحد در این کنگره، ضمن تشریح وضعیت معیشتی و حقوقی کارگران ایران از کمکهای این سندیکا سپاسگزاری و بر ضرورت و اهمیت همبستگی سندیکاهای کارگری فرانسه با کارگران ایران تاکید ورزید. سخنان حسن سعیدی با کفزدنهای شورانگیز پانصد نماینده شرکتکننده در کنگره روبرو شد.
بعدازظهر روز جمعه ۱۹ ژوئن نیز حسن سعیدی با مسئولین بخش بینالمللی CGT و CFDT در مقر این دو سندیکا دیدار نمود و پیرامون چگونگی ادامه ارتباط و نیازهای عمده سندیکای کارگران شرکت واحد و نیز جهتگیری مبارزه فعالان کارگری ایران به تبادلنظر پرداخت. حسن سعیدی از همیاری و همبستگی این دو سندیکای کارگری بزرگ فرانسوی نیز قدردانی کرد. در تمام این نشستها و گفتگوها، فعالین سندیکایی فرانسه، اشتیاق خود را برای تماس مستقیم با سندیکای کارگران شرکت واحد و همفکری و تبادلنظر اعلام داشتند.
در ادامه این دیدارها که همه جا با جلب حمایت و همبستگی سندیکاهای کارگری جهان با سندیکای کارگران شرکت واحد و از این طریق با تمام کارگران ایران همراه بود و کمترین اثر و نتیجهاش بردن مسائل، معضلات و خواستهای کارگران ایران به درون این سندیکاها و از طریق این سندیکاها، به میان صدها هزار کارگری که به عضویت این سندیکاها درآمده و در آن متشکل شدهاند، بود، عصر روز جمعه ۱۹ ژوئن به ابتکار کلکتیو سندیکایی فرانسه، “شب همبستگی برای پشتیبانی از کارگران ایران” در پاریس برگزار شد که حسن سعیدی نیز در آن شرکت داشت. در این مراسم علاوه بر نمایندگان کلکتیو سندیکایی فرانسه، جمعهایی از ایرانیان مدافع حقوق کارگران ایران نیز شرکت داشتند. در آغاز این مراسم پیام سندیکای کارگران شرکت واحد قرائت شد.
متن پیام سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه
« بسیار خوشحال هستیم که کارگران ایران و اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در طی سالیان متمادی از همبستگی و پشتیبانی شما عزیزان برخوردار بوده ا ند. به شما درود می فرستیم که در طی اجلاس سازمان جهانی کار، در پیش و پس از آن بی وقفه در حمایت از جنبش کارگری ایران و حق ایجاد تشکلات مستقل کارگری در ایران فعال بوده اید.
همچنین بسیار خوشوقتیم که شما دوستان میزبان همکار و نماینده ما آقای حسن سعیدی هستید. ضمن قدردانی مجدد از شما و سپاس از دعوت از آقای سعیدی و آقایان رضا شهابی و داود رضوی، متاسفانه همانطور که به اطلاعتان رسانده ایم آقایان رضوی و شهابی، این دو عضو هیئت مدیره سندیکای واحد، به دلیل ممنوع الخروج بودن از امکان شرکت در اجلاس سازمان جهانی کار به دعوت شما دوستان و نیز از حضور در “شب همبستگی با کارگران ایران” برخوردار نبوده اند، لیکن بدین طریق پیام قدردانی و همبستگی آنان را نیز به شما منتقل می کنیم.
همانگونه که مطلع هستید فعالین سندیکای کارگران شرکت واحد در طول سالیان اخیر بطور روتین تحت تعقیب و اذیت و آزار و محاکمه و حبس بوده اند و نگاه و برخوردهای امنیتی نسبت به آنان و فعالین دیگر تشکلات مستقل کارگری و فرهنگی لحظه ای متوقف نشده است. تلاش جهت احقاق حقوق کارگران شرکت واحد و نیز پیشبرد مطالبات جنبش کارگری ایران بطور عموم با موانع بسیاری از جمله فشار قوه قضاییه و نیروهای امنیتی و انتظامی مواجه بوده است. در عین حال، هر ساله عده ای به نام کارگران ایران در اجلاس سازمان جهانی کار و برخی دیگر مجامع بین المللی شرکت می کنند که نه تنها ربطی به کارگر و تشکل واقعی کارگری ندارند بلکه اساساً وظیفه شان این است که مطمئن گردند شکایات علیه نقض حقوق کارگران در ایران راه به جایی نبرد. این روند غیرقابل قبول و تقلب بزرگ باید متوقف گردد. امیدواریم که با تداوم پشتیبانی شما یاران گرامی و دیگر تشکلات کارگری جهانی موفق شویم در عرصه های گسترده تری حق ایجاد تشکلات و سندیکاهای مستقل کارگری را به کرسی بنشانیم.»(۲)
پس ازقرائت پیام که به زبان فرانسوی ترجمه شده بود، نمایندگان سندیکاهای کارگری فرانسه، در مورد فعالیتهای خود در ارتباط با کارگران ایران سخنانی ایران کردند و بر اعمال فشار بر جمهوری اسلامی برای توقف پیگرد و محاکمه و زندان و سرکوب فعالان کارگری و سندیکایی تاکید نمودند. نکته جالب در سخنان این نمایندگان، اشاره به نقش و ماهیت سازمان جهانی کار بود و اینکه “نباید از آن انتظار داشت که جمهوری اسلامی را مجازات کند چرا که دولت ایران مانند سایر کشورها و دولتهای عضو این نهاد، خود بخشی از این نهاد است”!
در این جلسه نمایندگان سندیکاهای کارگری متشکل در کلکتیو، پیشنهاد گسترش کلکتیو موجود فرانسوی به یک کلکتیو اروپایی را دادند که مورد استقبال قرار گرفت. آنگاه نوبت به حسن سعیدی رسید که گزارشی از وضعیت کارگران ایران ارائه داد. وی با اشاره به وضعیت وخیم اقتصادی و معیشتی کارگران، دستمزدهای چندبرابر زیر خط فقر که گاه حتا تا یک سال عقب میافتد، قراردادهای موقت و سفید امضاء، افزایش دستمزد را یکی از خواستهای مهم کارگران دانست. سعیدی همچنین با اشاره به سیاستهای اقتصادی رژیم و تلاش برای تغییر قانون کار و اجرای طرح استاد شاگردی و طرح کارورزی، تصریح کرد که رژیم درصدد ارزانتر ساختن نیروی کار، اختیاری کردن بیمه کارگران توسط کارفرمایان است. او همچنین از پایین بودن ایمنی و بهداشت محیط کار و بالا بودن میزان حوادث ناشی از کار اشاره کرد و از فاجعه ساختمان پلاسکو و ریزش معدن زمستان یورت بهعنوان نمونههایی از حوادث ناشی از عدم رعایت استانداردهای ایمنی محیط کار یاد نمود. حسن سعیدی در بخش دیگری از صحبتهایش به فشارهای گوناگون حکومتی بر فعالان کارگری و سندیکایی اشاره کرد و از برخورد خشن حاکمیت با سندیکای کارگران شرکت واحد و سندیکای کارگران نیشکر هفتپه، همچنین اخراج و پیگرد و زندان و شلاق زدن کارگران یاد کرد. حسن سعیدی همچنین از شوراهای اسلامی، خانه کارگر و انجمنهای صنفی دستساز رژیم به عنوان مانع جدی برای تشکیل سندیکا و تشکلهای مستقل کارگری یاد کرد. وی گفت وظیفه این تشکلها، کنترل اعتراضات کارگری و سرکوب کارگران است و در این مورد به حمله هماهنگ شدهی پلیس با سران شوراهای اسلامی به دفتر سندیکای شرکت واحد در سال ۸۴ و مضروب ساختن اعضای سندیکا و تخریب وسایل سندیکا اشاره کرد. حسن سعیدی در بخشی دیگر از سخنان خود راجع به وضعیت مدارس، ناکافی بودن حقوق معلمان و فقدان امنیت شغلی آنان اشاره کرد. صحبتهای حسن سعیدی در اساس شامل همان نکاتی بود که بهطور مکتوب در گزارشی از وضعیت کارگران ایران انعکاس یافته بود. گزارشی که علاوه بر سندیکای کارگران شرکت واحد، سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفتتپه، سندیکای کارگران نقاش استان البرز و کانون صنفی معلمان تهران نیز آن را امضا کرده بودند. در گزارش سندیکا از وضعیت کارگران ایران پس از اشاره به یورش وحشیانه تشکلهای وابسته به رژیم به دفتر سندیکای شرکت واحد و ضرب و شتم اعضاء سندیکا، به این مساله نیز اشاره شده است که “چنین افرادی که به عنوان “نمایندگان” کارگران گزینش میشوند، چه در مذاکرات با دولت و کارفرمایان، چه در اجلاسهای بینالمللی نظیر سازمان جهانی کار، نمایندگان واقعی کارگران نبوده و آنها را با چنین عنوانی نباید به رسمیت شناخت و اعتبارنامه برایشان صادر کرد”. سعیدی در پایان سخنرانی خود به گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگری و حضور خانوادهها در این اعتراضات و خیابانی شدن آن نیز اشاره کرد. این سخنرانی پس از پاسخ به پرسشها در میان تشویق حاضران به پایان رسید.
قابل ذکر است که به دعوت “کنفدراسیون اتحادیه های کارکنان عمومی ترکیه” (K.E.S.K) حسن سعیدی و رسول طالب مقدم به عنوان نمایندگان سندیکای کارگران شرکت واحد در کنگره KESK نیز شرکت کردند. در این کنگره نمایندگانی از کشورهای دیگر از جمله تونس، نروژ، برزیل، فرانسه، هلند، گرجستان، قبرس و همچنین نماینده کنفدراسیون آی. تی. یو. سی (ITUC) که سندیکای کارگران شرکت واحد نیز عضو آن است، حضور داشتند. در این کنگره رسول طالب مقدم سخنانی در مورد فشارها و محدودیتها و اقدامات سرکوبگرانهای که علیه سندیکای شرکت واحد و فعالان این سندیکا اعمال میشود، توضیحاتی ارائه داد. نمایندگان سندیکای کارگران شرکت واحد، موفق شدند در گفتگو با نمایندگان کارگری بخشهای مختلف ترکیه و سایر کشورها، مشارکت آنان را در حمایت از کارگران شرکت واحد و سایر کارگران ایران در مورد آزادی فعالیتهای سندیکایی جلب کنند.
بدین ترتیب تحرک جدید سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و نمایندگان اعزامی آن به ژنو، پاریس و آنکارا که در تاریخ فعالیت این سندیکا بعد از بازگشایی در سال ۸۴ تاکنون کم سابقه بوده است، عرصههای جدیدی را فراروی این سندیکا، در جهت جلب حمایت کارگران، افکار عمومی جهان و تقویت همبستگی بینالمللی کارگری گشود و بیشک پیروزی جدیدی را بر این سندیکا و همه کارگران ایران رقم زد.
سازمان جهانی کار، یک نهاد سیاسی وابسته به سرمایه جهانی
این موضوع باید برای هر کارگر پیشرو و آگاه و هر تشکل مستقل کارگری از نوع سندیکای کارگران شرکت واحد روشن باشد و روشن هست که سازمان جهانی کار، هیچ اقدام جدی خاصی برای بهبود شرایط حقوقی کارگران ایران و برای آزادی تشکلهای کارگری و تشکلیابی طقه کارگر انجام نداده و انجام نخواهد داد. حتا تا آنجا که به اجرای کنوانسیونهای مصوب این نهاد برمیگردد و همهی اعضاء آن از جمله جمهوری اسلامی متعهد به اجرای آن هستند، نقضکنندگان این مصوبات را نیز مورد تنبیهات حتا جزیی قرار نمیدهد چه رسد به آنکه بخواهد اقدام عملی و اجرایی خاصی را در دستور کار خود قرار دهد که البته چنین چیزی نه با ماهیت آن هم خوانی دارد و نه در اساس چنین وظیفهای برای خود قائل است. هر فعال سیاسی کمونیست و هر کارگر آگاهی این را میداند که سازمان بینالمللی کار، بر بستر رویدادهای جنگ جهانی اول و پس از انقلاب کبیر اکتبر و درست برای مقابله با تاثیرات شگرف این انقلاب، در سال ۱۹۱۹ تاسیس شد. دولتها و کشورهای بزرگ امپریالیستی که انقلاب اکتبر، آنها را سخت به وحشت انداخته بود، از ترس وقوع انقلاب کارگری در این کشورها، برای بقاء نظام سرمایهداری، این سازمان را تشکیل دادند و البته پارهای از خواستهای مربوط به حقوق اولیه و پایهای کارگران را نیز که به مبارزات و اعتصابات گستردهای روی آورده بودند، در قوانین خود و در مقاولهنامههای این سازمان پذیرفتند. هر کس این را میداند که سازمان جهانی کار زیر مجموعه سازمان ملل متحد است و اساسا توسط دولتها اداره میشود. دولتها نیز پیشبرنده اهداف کارفرمایان و طبقه سرمایهدار هستند. تمام تصمیمگیریها در این نهاد بینالمللی مبتنی بر سه جانبهگرایی یا به عبارت دیگر همکاری طبقاتی است که در آن دولتها نقش برتر را دارند. برطبق ماده ۳ اساسنامه ILO جلسات سالانه این نهاد، با چهار نماینده از هر کشور عضو، شامل دو نماینده دولت، یک نماینده کارفرما و یک نماینده کارگر برگزار میشود. (البته هر نماینده میتواند دو مشاور نیز همراه داشته باشد). مرجع صالح و معتبری که باید نام نمایندگان کارگری و کارفرمایی هر کشور را به ILO اطلاع دهد و آنها را معرفی کند، دولت آن کشور است. در این جا یک معادله ۳ به ۱ به زیان کارگر وجود دارد و بینقشی کارگران در تصمیمات ILO نیز بخوبی دیده میشود.” بی نقشی کارگران فقط در تصمیمات و مصوبات این ارگان نیست، در اداره امور اجرائی این نهاد، نمایندگان کارگران از این هم بی اثرتر و بی نقشترند. سازمان بینالمللی کار از طریق یک شورای مدیریت ۵۶ نفره مرکب از ۲۸ نفر از نمایندگان دولتها، ١۴ نفر از نمایندگان کارفرمایان و ۱۴ نفر از نمایندگان کارگران، تمام امور اجرائی این نهاد را پیش میبرد. قابل ذکر است که ۱۰ کرسی از ۲۸ کرسی نمایندگان دولتها، به طور دائمی به کشورهای مهم صنعتی (بهخوان امپریالیستی) اختصاص یافته است و ۱۸ کرسی دیگر را نمایندگان دولتها، هر سه سال یکبار انتخاب میکنند. به عبارت صریحتر، رهبری و هدایت سیاسی و تمام سیاست گذاریهای سازمان جهانی کار در اساس در دست دولتها و بطور خاصتر در دست دولت های امپریالیستیست و این سازمان جزیک ابزار بینالمللی برای پیشبرد سیاستهای سرمایه جهانی نیست. آی.ال.او البته ممکن است گاه به این یا آن کشور عضو، به خاطر نقض مقررات و قوانین مربوط به حقوق پایهای کارگران و یا عدم رعایت مقاوله نامههای مصوب خود، فشارهائی وارد ساخته و از دولت آن کشور خواستار پاسخگوئی شود. اما سیاست اعمال فشار آی.ال.او بر این یا آن کشور مفروض نیز در اساس نه از جنبۀ دفاع از حقوق کارگران، بلکه در راستای منافع سیاسی و اقتصادی دراز مدت و پیشبرد سیاستهای سرمایه جهانی است. اگر این منافع و سیاستها اقتضا کند، فشارهای سیاسی آی.ال.او به فوریت جای خود را به زد و بندهای رایج با این دولتها که نمونه آن را در مورد دولت جمهوری اسلامی شاهد بودهایم، میسپارد.”(۳)
بنابر این در اینکه سازمان جهانی کار یک نهاد سیاسی وابسته به سرمایه جهانی و در کلیت خود پیشبرندهی سیاستهای ضد کارگری است، کمترین تردیدی وجود ندارد و هیچ کارگری نباید آن را فراموش کند. با اینهمه پرسش این است که آیا کارگران مجازند از اینگونه نهادها برای اهداف سیاسی خود استفاده کنند؟ آیا لااقل در دموکراسی های پارلمانی بورژوائی، تاکتیک شرکت در نهادهای بورژوایی و استفاده از آن به سود کارگران، تاکتیک درستی است؟
قبل از پاسخ به این پرسش لازم است به یک نکته اساسی اشاره کرد و آن این است که اگر در شرایط کنونی طبقه کارگر جهانی از چنان قدرتی برخوردار میبود که میتوانست این نهاد را برچیند و یا اگر که به فرض یک نهاد بینالمللی واقعا کارگری و انقلابی وجود میداشت که نمایندگان واقعی کارگران از کشورهای مختلف در آن شرکت میکردند،(مثلا ازنمونه آنچه که در دوره مارکس وجود داشت) خیلی روشن است که کارگران پیشرو و یا نمایندگان تشکلهای مستقل کارگری در آن نهاد شرکت میکردند و مسائل خود را ازآن کانال پیگیری میکردند. اما اوضاع در حال حاضر متاسفانه چنین نیست. طبقه کارگر در مقیاس جهانی، توان برچیدن این نهاد بورژوایی را ندارد و موازنه و برآیند نیروها نیز عجالتا نهاد واقعا کارگری بینالمللی را از دسترس کارگران و کمونیستها دور ساخته است. به عبارت دیگر اوضاع کنونی و توازن قوای طبقاتی در مقیاس جهانی، کارگران را به سمت امکانی که در دسترس است میراند و یا حتا میتوان گفت آنها را مجبور میکند از امکانی که در دسترس هست استفاده کنند.
شرکت یا عدم شرکت در نهادهای بوروژوایی از جمله و بهویژه پارلمان بورژوایی همواره مورد مجادله در جنبش کمونیستی – کارگری بوده است. اما نمونه بارز اتخاذ تاکتیک صحیح را میتوان در عملکرد حزب بلشویک به عنوان یک حزب کمونیستی – کارگری در قبال پارلمان بورژوایی مشاهده کرد. لنین در برابر “چپ”هایی که هر گونه سازش یا شرکت در پارلمان را رد میکردند میگفت “ما کمونیستها به پارلمانهای بورژوایی وارد میشویم که از پشت کرسیهای خطابه آنها اقداماتی را که این نهادهای کاملا فاسد سرمایهداری برای فریب کارگران و تمامی مردم انجام میدهند افشا کنیم” (۴). لنین در اتخاذ تاکتیکها همواره به وضعیت مشخص، فاکتهای واقعی و توازن قوای طبقاتی در آن وضعیت مشخص توجه خاص داشت. در عین حال او معتقد بود سلاحی که بورژوازی در مبارزه بهکار میبرد میتواند توسط پرولتاریا هم البته با اهدافی کاملا متفاوت بهکار برده شود. او تاکید میکرد “تا وقتی که ما به اندازه کافی قوی نشدیم که پارلمان بورژوایی را نابود کنیم، نمیتوانیم آن را حذف کنیم” (۵). در اتخاذ تاکتیکها، لنین همچنین توجه خاصی به درجه اعتماد تودههای مردم نسبت به نهادها و ابزارهای بورژوایی داشت. او میگفت: “تا مادامیکه ما نتوانیم پارلمان بورژوایی را منحل کنیم، باید علیه پارلمان هم در درونش و هم از بیرونش کار کنیم. تا مادامیکه تعداد کموبیش محسوسی از زحمتکشان (نه فقط پرولترها، بلکه همچنین نیمه پرولترها و دهقانان کوچک) هنوز به ابزار بورژوا – دمکراتیک اعتماد داشته باشند، ابزاری که بورژوازی از آنها برای گول زدن کارگران استفاده میکند، ما وظیفه داریم در این نهاد باشیم و بطور خستگیناپذیری این فریبدادن را افشا کنیم” (۶) لنین برای آموزش تودهها در جریان مبارزه فوقالعاده اهمیت قائل بود. او شرکت در “دوما” را سازش و چشمپوشی موقت از خواستهای انقلابی میدانست. اما سازشی که به ناگزیر تحمیل میشد می بایستی در خدمت تدارک انقلاب و مبارزه طولانیتر قرار میگرفت. “موافقت برای شرکت در دومای سوم و چهارم یک سازش یک چشمپوشی از خواستهای انقلابی بود، ولی این سازشی بود که مطلقا به ما تحمیل شد. زیرا که موازنه نیروها عجالتا غیرممکن می بود که ما یک مبارزه انقلابی تودهای را رهبری کنیم و برای تدارک این مبارزه در یک دوره طولانی، ما مجبور شدیم این توانایی را پیدا کنیم که حتا از درون چنین “خوکدانی” کار کنیم” (۷).
باید توجه داشت که لنین در عین تاکید بر استفاده از تاکتیک شرکت در پارلمان و سازش با بورژوازی، در عین حال اکیدا بر صادق ماندن نسبت به اصول و اهداف انقلابی پرولتاریا و هموار کردن مسیر انقلاب تاکید دارد. او مینویسد “وظیفه یک حزب واقعا انقلابی این است که بتواند در طی تمام سازشها – موقعی که سازش اجتنابناپذیر است – به اصول خود، به طبقهاش ، به هدف انقلابیاش، به وظیفهاش برای صاف کردن راه برای انقلاب و آموزش توده مردم برای پیروزی انقلاب صادق بماند” (۸).
عین این موضوع در مورد اتحادیههای کارگری و کارکردن در درون اتحادیهها نیز صادق است. “چپ”های آلمانی که از خصلت مرتجعانه و ضدانقلابی سران اتحادیهها، خروج از اتحادیهها و امتناع از کار در آن را نتیجه میگرفتند، مورد نقد لنین بودند. لنین در نفی این تاکتیک میگفت “امتناع از کارکردن در درون اتحادیههای ارتجاعی معنایش آن است که تودههای کارگران کاملا رشد نایافته یا عقبمانده را تحت نفوذ سران مرتجع و عمال بورژوازی و کارگران اشراف منش یا “کارگران بورژوا شده” باقی بگذاریم” (۹). لنین تئوری عدم شرکت کمونیستها در اتحادیههای کارگری ارتجاعی را “نابخردانه” میداند و تاکید میکند بر کارکردن در میان کارگران و در هر جایی که تودهها هستند. او مینویسد “باید از دشواریها نهراسید، از ایرادگیریها و پاپوشدوزیها باک نداشت و حتما در جایی کار کرد که توده هست” (۱٠).
جنبش کارگری – کمونیستی ایران و به تبع آن کارگران آگاه و تشکلهای مستقل کارگری از جمله سندیکای کارگران شرکت واحد نیز بدور از این تجارب و دانش سیاسی نیستند و مطمئنا توهمی نسبت به نهادهای بورژوایی از جمله سازمان جهانی کار ندارند و نبایستی داشته باشند. ارائه شکایات به کمیتههای استانداردهای بینالمللی سازمان جهانی کار در مورد نقض حقوق کارگران و کنوانسیونهای این سازمان برای تحت فشار گذاشتن و مورد مواخذه قراردادن جمهوری اسلامی، تمام آن چیزی است که میتواند از این طریق دنبال شود. هدف مهمتر اما در بیرون از این سازمان تامین میشود، بردن مسائل و معضلات کارگران ایران به میان کارگران سراسر جهان، جلب افکار عمومی، کسب حمایت سندیکاها و کارگران سایر کشورها از کارگران و تشکلهای مستقل کارگری ایران و گسترش و تقویت همبستگی جهانی کارگری. سندیکای کارگران شرکت واحد در اطلاعیهای با عنوان “در رابطه با سازمان جهانی کار و پیگیری شکایات کارگری” مورخ خرداد ۹۶، در این زمینه نوشت:
“گر چه سازمان جهانی کار زیر مجموعه ای از سازمان ملل بوده و بنابراین دولتها و کارفرمایان قدرت به مراتب بیشتری نسبت به نمایندگان تشکلات کارگری که در اقلیت هستند دارند، اما با توجه به تحمیل مقاوله نامه های بین المللی به دولتها و کارفرمایان، دولتهای ناقض این مقاوله نامه ها را می توان هر ساله در مراجع بین المللی و بطور مشخص از طریق شکایت به کمیته های استانداردهای بین المللی سازمان جهانی کار پاسخگو نمود و مورد مواخذه قرار داد. از جمله لازم به اشاره است که پرونده شماره ۲۵۰۸ ( جمهوری اسلامی ایران) – تاریخ شکایت : ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۶ – در بخش آزادی تشکل و انجمن سازمان جهانی کار پیرامون اذیت و آزار اعضا و نمایندگان سندیکای کارگران شرکت واحد همچنان مفتوح است و دولت جمهوری اسلامی ایران به دلیل عضویت در سازمان جهانی کار موظف است اصول ناظر بر این دو مقاوله نامه بین المللی، ۸۷ و ۹۸، را رعایت نماید، که از جمله بدین معنی است که اذیت و آزار و تعقیب و بازداشت اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد و دیگر تشکلات مستقل کارگری باید متوقف گردد و نیز سندیکای کارگران شرکت واحد به عنوان یک تشکل مستقل کارگری به رسمیت شناخته شود.”(۱۱)
بنابر این اقدام و ابتکار سندیکای کارگران شرکت واحد و حضور نمایندگان آن در آنکارا، ژنو و پاریس را که دستاوردهای خوبی برای این سندیکا و کارگران ایران به همراه داشت باید پیروزی دیگری برای این سندیکا و کارگران ایران تلقی کرد. صرفنظر از افشاء ماهیت و بیاعتباری عناصری که از طرف جمهوری اسلامی به عنوان نماینده کارگران در اجلاسهای سالانه ILO شرکت میکنند و صرفنظر از اینکه برخی از نمایندگان سندیکاهای کارگری بهویزه “کلکتیو” سندیکایی فرانسه در اجلاس این سازمان علنا علیه محدودیتهای فعالیت سندیکایی در ایران و نقض آشکار کنوانسیونهای ۸۷، ۹۸، ۹۵، ۱۵۵ این سازمان توسط جمهوری اسلامی سخنانی ایراد کردند، اما آنچه که بهویژه در حاشیه این اجلاس در جلسات نماینده سندیکای شرکت واحد با سندیکاهای دیگر بهویژه کلکتیو سندیکایی فرانسه گذشت، توانست در ابعاد وسیعی مسائل و مشکلات کارگران و تشکلهای کارگری ایران را به درون این سندیکاها ببرد و در جهت جلب حمایت آنها و افکار عمومی گامی به جلو بردارد. سندیکای شرکت واحد توانست از این طریق پیوندهای خود با سایر سندیکاها در عرصه بینالمللی را مستحکمتر سازد و پشتیبانی بینالمللی توده کارگران در حمایت از کارگران ایران را گسترش دهد. سندیکای کارگران شرکت واحد با استفاده از تریبون سازمان جهانی کار و حواشی آن، توانست به سود کارگران ایران تبلیغ کند. معضلات و تنگناهای کارگران ایران را چه به لحاظ اقتصادی و معیشتی، چه از نظر سیاسی و حقوقی و اعمال فشار و سرکوب علیه فعالان کارگری و سندیکایی و پایمال شدن حقوق دمکراتیک کارگران بهویژه حق کارگران برای ایجاد سندیکا و تشکل مستقل کارگری، به میان کارگران سایر کشورها ببرد. این تلاشها در عین حال تا حدی با افشاگری علیه جمهوری اسلامی و سیاستهای ضد کارگری آن همراه بود که موجب روشنگری در میان توده کارگران سایر کشورها میشود. کسی نباید در این موضوع تردید داشته باشد که جلب حمایت سندیکاهای بزرگ کارگری و ترغیب آنها برای کوششهای بیشتر در پشتیبانی از سندیکای کارگران شرکت واحد و سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه حتا در حد اعمال فشار بر جمهوری اسلامی، باز هم به سود کارگران ایران است. سازمان جهانی کار و مجامع سالانه آن امکانی است که طبقه کارگر بدون آنکه در مورد ماهیت بورژوایی آن توهمی داشته باشد، یا نسبت به قدرت اجرایی آن دچار توهم شود، میتواند از این تریبون به سود کارگران بهرهبرداری کند.
زیر نویس ها:
۱ – اطلاعات مربوط به برگزاری جلسات، همگی برگرفته از اطلاعیه “همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران – فرانسه” مورخ ۲۲ ژوئن ۲۰۱۷ می باشد.
۲ – همان
۳ – نشریه کار شماره ۵۹۹ نیمه دوم خرداد ۱۳۹٠
۴ – ازنامه لنین به کمونیست های اتریش
۵ – سخنرانی لنین دردومین کنگره انترناسیونال کمونیستی. دوم اوت ۱۹۲٠
۶ – نامه به کمونیست های اتریش
۷و۸ – لنین درباره سازش
۹ و۱٠- لنین: بیماری کودکی “چپ روی” درکمونیسم
۱۱ – اطلاعیه سندیکای کارگران شرکت واحد -خرداد ۹۶
متن کامل نشریه کار شماره ۷۴۵ در فرمت پی دی اف
نظرات شما