گزارش به هواداران

رفقا! اینک پس از سه ماه که از تاراج آخرین شماره‌های نشریه “کار” توسط مزدوران رژیم می‌گذرد.[۱] بار دیگر دست به انتشار ارگان سازمانی می‌زنیم. در این مدت هر چند برنامه عمل سازمان که چاپ اول آن یعنی نشریه ۱۵۰ به دست رژیم به یغما رفت تکثیر و توزیع گردید اما می‌توان گفت ارتباط ما با رفقای‌مان، با نیروهای وسیع هواداران و از این طریق با توده‌های وسیع و پیشرو میهن‌مان قطع بود. هواداران و شاخه‌های مختلف سازمان تلاش بسیاری را در رفع این کمبود به کار گرفتند و در حد قدرت خود دست به تهیه اعلامیه‌ها، نشریات و خبرنامه‌های محلی زدند اما به هر صورت ریسمان سرخی که می‌بایست تمامی این حرکات را به یکدیگر پیوند دهد قطع بود. در این مدت هرچند که قادر بودیم دست به تهیه و توزیع اعلامیه، تراکت، بیانیه و …. بزنیم اما از آن رو که می‌باید عمده از غیر عمده باز شناخت تمامی نیروی‌مان را در جهت بازسازی هرچه سریع‌تر تشکیلات و تدارک مجدد و سازمان دهی نوین ارگان به کار گرفتیم. از آن رو که شکل دیگر عمل هرچند می‌توانست تاثیراتی جزئی و فوری را ایجاد نماید اما به هر رو انتشار ارگان را حتی برای مدتی کوتاه به تاخیر می‌انداخت و این خود در دراز مدت اصولی نمی‌نمود. اینک در شماره نخستین پس از این واقع انتشار می‌یابد وظیفه خود می‌دانیم که از وقایع و تحولاتی که در این مدت سازمان با آن روبرو بوده به تمامی رفقا، هواداران و توده‌های انقلابی گزارش دهیم.

۱- چگونگی وارد آمدن ضربه: ضربه اسفند ماه از روز شنبه ۲۱ اسفند ماه آغاز گشت و در روز سه‌شنبه ۲۵ اسفند ماه پایان یافت. بر اساس تحقیقات انجام شده و اطلاعات به دست آمده شنبه شب احمد عطا‌الهی (مسئول چاپ و مشاور مرکزیت) دستگیر می‌شود. در همین شب رفیق حمید آزادی (از حوزه چاپ و توزیع و مسئول توزیع نشریه) بر اثر یورش رژیم به خانه‌اش شهید می‌گردد. چاپخانه سازمان نیز در همین شب ضربه خورده به دست رژیم می‌افتد. یک‌شنبه شب مرکز شمارش مورد یورش رژیم قرار می‌گیرد. رفقا عباس، امیر و جواد (از حوزه چاپ) در حین درگیری که منجر به کشته شدن رئیس کمیته محل و دو پاسدار می‌گردد به شهادت می‌رسند. در همین روز رفیق نظام (عضو مرکزیت، مسئول کمیته کارگری و تشکیلات تهران) که برای سرکشی به یکی از مراکز توزیع رفته بود ضربه خورده به شهادت می‌رسد. صبح دوشنبه رفقا کاظم (عضو مرکزیت و مسئول کمیته امنیتی) و خشایار که به صورت جداگانه از ضربه چاپخانه مطلع شده بودند با تاکید بر این مطلب که “اگر احمد تلفن را بردارد به خانه‌اش می‌روم” خارج می‌شوند هر دو رفیق در درگیری با مزدوران به شهادت می‌رسند. روز سه‌شنبه رفیق هادی (عضو مرکزیت، مسئول تدارکات و امور مالی و مسئول کمیته نظامی) با دریافت پیغامی از احمد که برای او فرستاده بود به محل قرار می‌رود و ضربه می‌خورد ضربه در اینجا پایان می‌بابد.

آنچه کاملا روشن و مسلم است، احمد خیانت و خودفروشی پیشه کرده و تن به مزدوری رژیم سپرده است. احمد حدود یک ماه قبل از ضربه در خیابان توسط اطلاعات شهربانی دستگیر می‌شود و برای توجیه آدرس و تلفن خانه پدری‌اش را به پلیس می‌دهد. پس از آن احمد توسط سکس از رفقای پرسنل شهربانی ما فراری داده می‌شود. پس از فرار بر اساس اطلاع، شهربانی و کمیته‌ها نیروی ویژه‌ای جهت دستگیری احمد و رفیق اختصاص می‌دهند. احمد علیرغم بخشنامه مرکزیت مبنی بر عدم تماس رفقا با خانواده‌هایشان در ایام عید و علیرغم دادن آدرس به شهربانی با خانواده‌اش تماس می‌گیرد و با مادرش قرار ملاقات می‌گذارد. پلیس با اطلاع از این امر به تعقیب احمد می‌پردازد و به مراکز چاپ و توزیع دست می‌یابد.

آنچه روشن است احمد به محض دستگیری به همکاری با پلیس می‌پردازد. تنها با همکاری احمد ممکن بود چاپخانه سالم به دست پلیس بیفتد. (که چنین شد) اطلاعاتی که رژیم اعلام کرد تنها می‌تواند از سوی احمد در اختیارش قرار گرفته باشد و همچنین رفقا هادی، کاظم و خشایار در ارتباط مستقیم با خیانت احمد به سر قرار رفته و ضربه خوردند.

۲- مسیر حرکت در جهت بازسازی و نظرات موجود: پس از وارد آمدن ضربه اسفند ماه سازمان در عین کوشش جهت پاک نمودن رد‌های موجود و جلو‌گیری از تداوم ضربه، که کما بیش با موفقیت توام بود به سرعت پایان گرفت، کوشید تا در عین تحلیل ضربه روند بازسازی تشکیلات تداوم حرکت آتی را برنامه‌ریزی کند. در این رابطه رفقای گرایش سازمان (ا. ق) که پس از ضربات وارده بر پیکار و مجاهدین تزی مبنی بر عمده بودن بقاء فیزیکی را مطرح کرده بودند و معتقد بودند “پلیس از انسجامی نسبی برخوردار شده است” اما “تشکیلات سیستم حفاظتی مشخص ندارد” در نتیجه در شرایط کنونی “بقاء فیزیکی” کادرها در دستور کار قرار دارد و این امر را باید به پیش برد “حتی به قیمت سه ماه تعطیل کار” نظرات خود را منسجم‌تر کرده و پیشنهاد تعطیل فعالیت‌های سازمان در سطح جامعه را دادند. رفقا مطرح کردند:

از آن رو که “دستگاه پلیس به انسجامی نسبی رسیده” و “اطلاعات رژیم به‌ویژه اینک” از ما زیاد است اما “تشکیلات ما فاقد سیستم دفاع و حفاظتی است” و از آن رو که هنوز علل مشخص “سر منشاء ضربات معلوم نشده” “لذا ضرورت قطعی دارد که به فوریت” و “علاوه بر قطع کامل ارتباط با مراکزی که ضربه خورده است و بهر شکل مشکوک به نظر رسیده‌اند، باید کلیه فعالیت‌های بیرونی، ایجاد جلسات حوزه‌ای – ارتباطات غیر ضروری در تهران ملغی گردد”

رفقای ا. ق در همین رابطه پیشنهاد انتقال رفقای رهبری به نقاط امن و آنگاه قرار گرفتن تحلیل ضربه و روند باز‌سازی در دستور تشکیلات را ارائه کردند.

اما تنها مدت کوتاهی پس از این پیشنهاد رفقای ا. ق راساً و بدون اطلاع مرکزیت دست به انتشار جزوه‌ای با نام “ترازنامه و چشم‌انداز” زدند. این جزوه که حاوی نظریات رفقا‌ست به عنوان بولتن شماره ۱ مبارزه ایدئولوژیک علنی چاپ شده بود که در چاپخانه به تاراج رفت و پس از ضربه قرار بود  در اسرع وقت تجدید چاپ گردد که رفقا دست به این عمل زدند. این عمل از سوی گرایش اکثریت سازمانی (ا. ک) به عنوان عملی سازمان‌شکنانه و فراکسیونی مورد انتقاد قرار گرفت. رفقای ا. ق در مقابل این انتقادات مطرح می‌کردند “از آن رو که به علت شرایط کنونی سازمان دهی مستقل خود برای انقلاب ضروری است سازمان باید وجود یک فراکسیون سیاسی – تشکیلاتی را پذیرا شود در غیر این صورت انتشار “ترازنامه و چشم‌انداز” به معنای انشعاب است” رفقای ا. ک در مقابل این برخورد مطرح می‌کردند:

“کنگره سازمانی با رد مساله‌ای به نام “حق گرایش” که خود مقدمه ایجاد فراکسیون است و از سوی ا. ق پیشنهاد شده بود به خوبی نشان می‌داد که اکثریت سازمان با فراکسیونیسم مخالفند. انشعاب نیز در شرایط کنونی زودرس است و توده‌های تشکیلاتی را در بلاتکلیفی و در مقابل یک تصمیم‌گیری اجباری بدون اطلاع دقیق از مواضع دو طرف قرار می‌دهد.”

در همین رابطه برای جلو‌گیری از یک انشعاب نا‌سالم و زودرس از سوی رفقای ا. ک پیشنهاد شد که در عین پیشبرد روند بازسازی، مدت دو ماه (که قابل تمدید نیز هست) جهت مبارزه ایدئولوژیک و ارائه نظریات مختلف به درون تشکیلات و برخورد فعال از سوی بدنه سازمان در نظر گرفته شود و در انتهای این مهلت بر سر شیوه تداوم حرکت (حرکت مشترک، فراکسیون، انشعاب یا …) در جلسه‌ای مشترک تصمیم‌گیری خواهد شد. رفقای ا. ق در ابتدا به شدت بر مساله جدایی و یا تحمیل فراکسیونیسم به تشکیلات پای می‌فشردند اما پس از بحث‌های بسیار در جلسه مرکزیت و مشاورین با تاکید بر این امر که “انشعاب قطعی است” این طرح را پذیرفتند. رفقای ا. ق در همین جلسه در مورد انتشار خود‌سرانه جزوه به خود انتقاد کردند. رفقا همچنین اعلام نمودند که تاکنون روابط ماورای تشکیلاتی نداشته، سازمان دهی مستقل نکرده‌اند و تا انتهای پروسه نیز به چنین عملی دست نخواهند زد.

در مورد شکل تداوم حرکت سازمان مقرر شد تنها بخش‌هایی که از نظر امنیتی کنترل شده و پاک هستند حرکت بیرونی خود را ادامه دهند و سایر بخش‌ها در وهله اول کنترل امنیتی و بازسازی را در دستور قرار دهند و پس از بازسازی و آمادگی امنیتی دست به حرکت بیرونی بزنند. در این رابطه بخش‌های مختلف سازمان برنامه‌های زمان بندی شده‌ای را جهت بازسازی و تداوم حرکت تهیه نمودند.

۳- مبارزه ایدئولوژیک علنی: پس از تصمیمات فوق در رابطه با پیشبرد مبارزه ایدئولوژیک علنی متن “ترازنامه و چشم‌انداز” به عنوان نقطه نظرات گرایش ا.ق و به عنوان بولتن شماره ۱ مباحثات منتشر شد. از سوی دیگر اطلاعیه‌ای از سوی رفقای ا. ق ارائه شد این اطلاعیه که امضای رفیق شهید کاظم را نیز دارد از سوی رفقای ا. ق در اسفند ماه جهت اعلام مواضع و انشعاب تهیه شده بوده است و پس از ضربات انتشار یافت. از سوی گرایش ا. ک در رابطه با نظرات رفقای ا. ق و ارائه نقطه نظرات این گرایش جزوه “لنینیسم یا تروتسکیسم” به عنوان بولتن شماره ۲ انتشار یافت.

در متون ارائه شده رفقای ا. ک بر عدم پذیرش فراکسیونیسم در درون تشکیلات تاکید می‌‌ورزند و معتقدند در تشکیلات سازمان دهی واحد و رهبری واحد الزامی است و این امر به خصوص در شرایط دیکتاتوری عریان کنونی لازمه تداوم حرکت و بقای … رزمنده یک سازمان است. رفقا معتقدند در عین حال که مبارزه ایدئولوژیک علنی تداوم خواهد یافت و رفقای ا. ق به ارائه نقطه نظرات خود خواهند پرداخت در خط مشی و روند پیشبرد حرکت تابع سیاست‌های مصوبه سازمان خواهند بود و در این رابطه “سازماندهی مستقل” در تشکیلات معنایی نخواهد داشت. رفقای ا. ق بر ضرورت ایجاد فراکسیون تاکید می‌ورزند و معتقدند از آن رو که “سازماندهی مستقل خود برای انقلاب” ضروری است مجاز به تشکیل فراکسیون سیاسی – تشکیلاتی خود می‌باشند. رفقا تنها در صورت پذیرش فراکسیون از سوی ا. ک تداوم کار در تشکیلات را می‌پذیرند.

علیرغم تمامی کاستی‌ها، علیرغم آن که رفقای ا. ق برخلاف انتقاد از خود و تعهد‌شان جزوات دیگری را نیز خود سرانه تکثیر و توزیع کردند اما به هر رو سازمان در شرایط سخت موجود شکل‌گیری مبارزه ایدئولوژیک علنی را تجربه می‌کرد و توده‌های سازمانی اینک می‌روند تا به شرکت فعال در مبارزه ایدئولوژیک بپیوندند اما گرایش ا. ق گویا نمی‌توانست با تمامی ادعا‌هایش در مورد اعتقاد به مبارزه ایدئولوژیک سراسری در کوران این مبارزه که مسلما به تدریج شکل می‌گرفت و گسترده می‌گشت تاب آورد. پس از انتشار جزوه “لنینیسم یا تروتسکیسم” که به نقد دیدگاه‌های این گرایش پرداخته بود آنها به تکثیر و توزیع خود سرانه جزوات دیگری پرداختند و در نهایت نیز چهار تن از رفقای ا. ق اطلاعیه‌ای را تحت عنوان “روش کار سوسیالیستی” و با امضاء “سازمان چریک‌های فدائی خلق ایران – گرایش سوسیالیزم انقلابی” منتشر کردند. بدین طریق بار دیگر خود سرانه حق تصمیم‌گیری و انتخاب را از توده‌های پیشرو میهن‌مان سلب کردند. آنان تصور کردند که تنها با نهادن نام “فدائی” بر خود قادرند در میان توده‌ها به اتوریته و حیثیت دست یابند و در این راه از “پیشینیان خانه‌نشین” خود درس نگرفتند.

مسلما از همان ابتدای شکل‌گیری این گرایش به نظر ما می‌رسید که آنها اساسا نخواهند توانست از خط و مشی انقلابی و چهارچوب تشکیلاتی سازمان پیروی کنند چرا که میان لنینیسم و تروتسکیسم هیچگونه نزدیکی وجود نداشته و ندارد. بدانگونه که کاملا تروتسکیسم را نمی‌توان در درون جنبش کمونیستی به حساب آورد. اما دانستن این مساله برای ما کافی نبود. ضروری بود که طی یک مبارزه ایدئولوژیک نظرگاه‌های این گرایش در میان توده‌های تشکیلات افشا گردد. لازم بود که بگذاریم توده‌های تشکیلاتی خود دریابند که حضور این گرایش در سازمان چیزی جز کشانیدن ما به سوی انحلال و تعطیل در بر ندارد. لازم بود تا سخنان زیبا و شعارهای پر طمطراق این گرایش شکافته شود و به عرصه واقعیات مشخص کشیده شود و اشکال عملی آن بررسی گردد تا روشن شود در پس این زرق و برق و بوغ و کرنا  تنها ذهنی‌گرایی و بی‌عملی نهفته است و بس. لازم بود روشن شود آنان که سخن از به قطعیت رسانیدن انقلاب می‌رانند در برخورد با شرایط مشخص تعطیل سازمان را موعظه می‌کنند، آنان که از بسیج پرولتاریا بسیار دم می‌زنند تاکتیک مشخص‌شان از حد کمیته‌های عمل کارگری به مثابه “کمیته‌های مخفی که کارگران پیشرو را جهت تدارک اعتصاب عمومی سیاسی” سازمان می‌دهد گامی مشخص‌تر نمی‌گردد و به منصه عمل فرا نمی‌روید. (این همان کمیته‌های مخفی اعتصاب است که حتی پیش از طرح علنی شعار‌ش از سوی سازمان توسط کمیته کارگری در میان کارگران تشکیل گشته بود.) آنان که از مجاهدین به عنوان توپچی‌های بورژوازی یاد می‌کنند و در حرف حرکات آنان را به عنوان حرکاتی آنارشیستی می‌پذیرند خود در ارائه تاکتیک در مقابل رژیم حمله مسلحانه، پرتاب نارنجک و به رگبار بستن تظاهرات و راهپیمایی‌های رژیم و تشییع جنازه‌ها را پیشنهاد می‌کنند. (تمامی این مسائل طرح‌ها و سخنان رسمی است که در نوشتجات این گرایش و یا در جلسات رسمی کمیته‌های سازمانی ارائه شده است.) و از همین رو نیز ما پیشنهاد جلو‌گیری از انشعاب و شکل دادن یک مبارزه ایدئولوژیک علنی را طرح کردیم و آنقدر بر آن پای فشردیم تا گرایش ا. ق نیز علیرغم اعتقاد به جدایی پیش از این عمل مجبور به پذیرش آن گشت. هرچند که آنان که از پرنسیب انقلابی بسیار سخن می‌رانند در عمل این مدت را فرصت‌طلبانه به گسترش ارتباط ما‌وراء تشکیلاتی، به چاپ و توزیع خود‌سرانه جزوات و دیگر حرکاتی که کوچک‌ترین نزدیکی با پرنسیب انقلابی ندارد پرداختند و در نهایت نیز خود را “گرایش سوسیالیزم انقلابی” نامیدند. و به تصور خود را خلاص کردند.

۴- اختلافات ما: در اینجا جهت هرچه روشن‌تر شدن اختلافات بنیادی موجود بین گرایش ا. ق و ا. ک به طرح رئوس کلی اختلافاتی که در کنگره سازمانی شکل گرفت می‌پردازیم.

در باره مرحله انقلاب: گرایش ا. ق از انقلاب سوسیالیستی در شرایط کنونی ایران دفاع می‌کند و به برقراری بلافاصله دیکتاتوری یک طبقه (دیکتاتوری کارگران) در مرحله کنونی انقلاب معتقد است. در حالی که گرایش ا. ک انقلاب را انقلاب دمکراتیک توده‌ای می‌شناسد و در مرحله کنونی از لزوم استقرار دیکتاتوری دمکراتیک کارگران و دهقانان – که این خود مقدمه‌ای جهت گذار به دیکتاتوری یک طبقه یعنی دیکتاتوری پرولتاریا به معنی اخص کلمه است- دفاع می‌کند.

درباره برنامه حداقل و حداکثر پرولتاریا در حالیکه گرایش ا. ک از ضرورت تفکیک برنامه حداقل و حداکثر پرولتاریا در شرایط کنونی جهت پیشبرد امر انقلاب و جذب متحدین پرولتاریا دفاع می‌کند گرایش ا. ق تفکیک برنامه حداقل و حداکثر را مجاز نمی‌دانند و از برنامه انتقالی برای انقلاب سوسیالیستی دفاع می‌کنند.

در باره اردوگاه سوسیالیسم گرایش ا. ک علیرغم مرز بندی با انحرافات رویزیونیستی اردوگاه سوسیالیسم آن را به مثابه متحد جهانی پرولتاریای ایران می‌داند. اما گرایش ا. ق اردوگاه سوسیالیسم را از زمره متحدین پرولتاریا حذف می‌کند.

در باره رسالت پرولتاریا در مرحله کنونی انقلاب: گرایش ا. ق شعارهای بسیاری در مورد پرولتاریا طرح می‌کند اما از آن رو که پرولتاریا را از متحدین خود جدا می‌سازد در عمل نقش پرولتاریا را از انقلاب حذف می‌کند. گرایش ا. ق معتقد است که ضروری نیست پرولتاریا جهت پیروزی انقلاب و کسب قدرت اقشار خرده‌بورژوازی و زحمتکشان را حتما به خود ملحق گرداند بلکه اگر موفق به این کار نشد به تنهایی انقلاب را به پیش می‌برد و پس از کسب قدرت به جذب این اقشار می‌پردازد. اما از آن رو که پرولتاریای ایران در شرایط کنونی تشکل و آگاهی لازم را دارا نیست. گرایش ا. ق به آنجا می‌رسد که می‌گوید “بگذار لیبرال – دمکرات‌ها قدرت را در دست گیرند پرولتاریا حداکثر استفاده را از دوره تنفس قانونی جهت تشکل و آگاهی خود و در جهت سرنگونی آنان خواهد کرد”  بدین طریق آنها نقش پرولتاریا در مرحله کنونی انقلاب را عملا حذف می‌کنند و در انتظار کسب قدرت از سوی “شورای ملی مقاومت” می‌نشینند تا مگر با سودجویی از “دوره تنفس قانونی” پرولتاریا را متشکل و آگاه سازند. در صورتی که گرایش ا. ک معتقد است علیرغم ضعف تشکل و آگاهی پرولتاریا باید کارگران را به شرکت هرچه وسیع‌تر و فعالانه‌تر در انقلاب برانگیخت و پیروزی قطعی انقلاب و نه چشم‌انداز تنفس قانونی را در دستور قرار داد.

روشن است که این دو دیدگاه که یکی مدافع تزهای تروتسکیستی و دیگری مبتنی بر بنیادهای لنینی است اصولا قادر نیستند مدتی طولانی در کنار هم در یک سازمان قرار گیرند. اما هر رو ما بسیار کوشیدیم تا با پیشبرد یک مبارزه ایدئولوژیک علنی دیدگاه‌های گرایش ا. ق را که در سطح بین‌المللی ورشکستی‌اش اعلام شده و در میان هواداران بیش از پیش افشا نماییم و اجازه ندهیم هیچگاه تعداد آنها از انگشتان دست فراتر رود. اما آنان این مبارزه را تحمل نکردند و با انتشار اعلامیه‌ی مذکور جدایی خود را از سازمان اعلام کردند. و بنابر این چهار تن از رفقای ا. ق در حال حاضر هیچ‌گونه مسئولیتی در ارتباط با سازمان ندارند.

*           *       *

گزارش ارائه شده در مورد تحولات اخیر سازمان بیش از پیش وضعیت کنونی ما و وظایف سنگین و حیاتی هواداران زا روشن می‌سازد. پس از ضربه‌ای که به سازمان وارد آمد و منجر به شهادت یا دستگیری رفقای بسیار ارزنده‌ای گشت اینک نیز جدایی زودرس بر سازمان تحمیل گشته است. علیرغم تمامی تشتت موجود در این مدت، علیرغم لزوم تغییرات و تدارکات وسیع علیرغم پیشبرد مبارزه ایدئولوژیک علنی که خود انرژی بسیاری را جذب می‌کند، سازمان توانست در این مدت به بازسازی به‌پردازد. علاوه بر بخش‌های دیگر انتشار یافته است، و از این طریق ارتباط سرخ ما با رفقای هوادار بر قرار است. اینک بر شما‌ست که با تمامی نیرو و توان به سازمان دهی حول ارگان و به گرد آوردن تمامی نیروی موجود، بر گرد نشریه کار به‌پردازید بر شما‌ست که با درک نقش مبلغ، مروج و سازمانده ارگان تمامی توانتان را جهت ایجاد وسیع‌ترین شبکه تکثیر و توزیع نشریه، که در حقیقت شبکه‌ای جهت ارتباط با سازمان گزارش دهی تدارک، کمک‌های مالی، هدایت مبارزات توده‌ای و در نهایت تدارک و رهبری قیام توده‌ای خواهد بود به کار گیرد.

خون سرخ رفقای‌مان مشعلی است بر راه انقلاب پس بر پا خیزید، رود توفنده، آگاهی را بر این خاک تشنه جاری سازید. فریادهای سرخ خود را بر فلات خونین سر دهید، خاکستر رعب و هراس را از سطح آهن گداخته انقلاب به کناری زنید، تا مگر سیل خروشان سینه‌های ستبر و بازوهای پولادین، بنیادهای کاخ ستم را از میهن رنجیده‌مان بر کند.

۱- ” یورش ارتجاع در اسفند ماه سال گذشته به مرکز توزیع و چاپخانه سازمان و در پی آن شهادت و دستگیری تعدادی از رفقا و نیز از میان رفتن بخشی از امکانات چاپ و تکثیر سازمان وقفه‌ای سه ماه در انتشار نشریه “کار” پیش آورد. هر چند این ضربه‌ای سنگین بود اما بی‌تردید، همانگونه که تاریخ بارها نشان داده است. ارتجاع قادر نیست نیروهای انقلابی را از فعالیت و رشد باز دارد. از همین رو بنابر اهمیت و نقشی که نشریه “کار” به‌ویژه در شرایط کنونی جنبش می‌باید ایفا نماید انتشار هرچه سریع‌تر آن در دستور کار قرار گرفت. چرا که نه تنها نقش تبلیغی و ترویجی نشریه انتشار مستمر آن را ایجاب می‌کند بلکه از آن مهمتر نقش سازمان ده کار در شرایط سرکوب و اختناق و یورش دیوانه‌وار ارتجاع از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌کرد. بنابر این انتشار نشریه از سر گرفته شد و شماره ۱۵۳ آن منتشر کردید اگر چه توزیع نشریه تا شماره ۱۴۷ بیشتر صورت نگرفت و ۵ شماره توزیع نشده آن در یورش ارتجاع به چاپخانه به تاراج رفت با این وجود اکنون دیگر به علت کهنگی مطالب تکثیر و توزیع نسخه‌های موجود آن ضرورت خود را از دست داده است (مسلما از مطالب ترویجی این شماره‌ها استفاده خواهد شد) تنها آنچه از اهمیت بسیار برخوردار بود و نیاز به تکثیر و توزیع مجدد داشت برنامه عمل انقلابی سازمان بود (که نشریه شماره ۱۵۰ تماما  به آن اختصاص یافته بود) این برنامه عمل که به مناسبت سالگرد قیام بهمن ماه منتشر گردید اکنون به صورت نوشته‌ای جداگانه تکثیر و پخش شده است. بنابر این پس از سه ماه وقفه در انتشار نشریه اینک دست به انتشار شماره ۱۵۳ آن می‌زنیم.”

POST A COMMENT.